با سلام من خانمی 43 ساله هستم 5 ساله ازدواج کردم شاغل هستم همسرم از من 5 سال بزرگتره خودش رو زود بازنشسته کرده در این 5 سال توی خونه هست قبلا” مدیر دولتی بوده و الان شغل در خور پیدانمیکنه دچار افسردگی هست ما با هم نمی تونیم حرف بزنیم زود رنج و حساسه و واکنش های هیجانی شدید نشون میده زود قهر میکنه وبه هیچ وجه سمت من نمیاد و برای آشتی یا حل مشکل قدمی برنمیداره و همیشه من باید برم چون ادامه قهر طولانی برام غیر قابل تحمله من وابستگی شدید دارم اما این بی تفاوتی هاش منو خشمگین میکنه در این مدت هیچ وقت حرف بچه دارشدن نزده و اقدامی نکرده و من همیشه منتظر موندم که اون بگه و تمایلی نشون نمیده از اول ارتباطمون تا به امروز همیشه منو متهم کرده به خودخواهی و در حالیکه خودش خوخواهه به من میگه تو به من فحش دادی همه چیز رو بزرگنمایی میکنه میلی به زندگی نداره و به من میگه وصیت کردم و اگه جرئت پیدا کنم خودکشی می کنم .میترسم و نمیدونم چکار کنم که مشکلی ایجاد نکنه لطفا” کمکم کنید..