همسر
سلام من ۳۱ سالمه کارمندبیمارستانم این سومین بارم ازدواج کردم ۶ ماه میگذره من ساوه ام وهمسرم هم کارمند بانک کرج با انتقالیم موافقت نمیشه ومن مرتب تو رفت وامدم خیلی خسته شدم همسرم مرا درک نمیکند همش شکایت میکنه ومیگه تو گفتی یک ماهه انتقالی میگیری اوایل میخواستم کارم را ول کنم وبرم سر خونه زندگیم شوهرم اصرار کرد که بمانم تا رسمی شوم رسمی شدم ولی این بار که به کرج رفته بودم دوهفته ماندم باهام سرد شده بود همش عصبی بود بهانه میگرفت ومیگفت تو منو با قسطا رها کردی ولی من تا خرید خانه کمکش کردم نصف خونه رو به نامم کرد ولی الان پشیمونه میگه من خودم خونه داشتم ولی الان همون قیمت خونه رو با کلی قسط دارم وتو این قضیه من ضرر کردم میگه هردوتامون اذیت میشیم بی سروصدا جدابشیم ولی زمانی که باهاش ازدواج کردم گفتم این شانص اخرمنه خودش هم جدا شده بود احساس میکنم میخواد خونه رو پس بدم مهریه رو هم ببخشم بعد ول کنه بره به نظرتون چه جوری بفهمم چی تو سرش داره ؟ باید برای حفظ زندگیم چ کارکنم؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
با توجه به اینکه شما تجربیات دیگری در زندگی مشترک نیز داشته اید که به جدایی ختم شده است نیاز است که دقت بیشتری در انتخاب داشته باشید و موارد مهمی را مد نظر داشته باشید اینکه شما هریک در شهری جدا زندگی کنید می تواند برای هردوی شما آسیب زا باشد اما بهتر است بجای حدس زدن و قضاوت دیدگاه و افکار همسرتان که می تواند باعث شود شما رفتارهایی نشان بدهید که برگرفته شده از افکارتان می باشد سعی کنید در آرامش و بدون توهین با ایشان صحبت کنید و قبل از تصمیم گیری جدی در مورد جدایی به صورت حضوری به زوج درمانگر مراجعه داشته باشید تا در این مسیر با بررسی کامل به شما کمک شود .
در مورد مهریه و خانه هردو حق شما می باشند و می تواند برای شما رد شرایط سخت پشتیانه باشد و بهتر است با توجه به اینکه ایشان خودشان در این مورد با مشورت با شما تصمیم گیری کرده اند در این مورد وارد بحث نشوید و سعی کنید مشکلات اصلی زندگیتان را شناسایی کنید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰