سلام
حدود سه ماه هست که ازدواج کردم شوهرم 34 ساله و تک فرزند خانواده هست و خیلی خیلی خودش رو در قبال خانواده اش مسئول میدونه. کاملا درک میکنم که تو این شرایط مطمئناً وابستگی وجود داره ولی میخوام راهنمایی کنید که چطور میتونم این وابستگی رو کنترل کنم که آسیبی به رابطه ما نزنه! من شاغل هستم و ساعت 7 عصر به منزل برمیگردم. شوهرم کارش آزاد هست و امکان این رو داره که نهار را در کنار خانوادش باشه و حتی تا عصر منزل آنها باشد. من به با این مسأله مشکلی ندارم ولی احساس میکنم که بعد از ازدواج همسرم ساعت های یشتری رو با خانوادش میگذرونه و وابستگی هر دو طرف بیشتر شده به طوری که همسرم پیشنهاد داده که برای سفر ماه عسل با خانواده اش سفر بریم. من در ابتدا نظر مخالف ندادم و توقع داشتم که با مخالفت خانواده رو به رو بشه ولی با وجود اینکه مادر همسرم مخالفت کرد و گفت که این سفر ماه عسل شماست و چه دلیلی داره که ما همراه شما باشیم همسرم به شدت اصرار داشت که ایشون رو راضی کنه که همراه ما بیان (پدرشون اصلا مخالفتی با اومدن ندارن!) من تنها نظری که دادم این بود که تو این شرایط پدر و مادرت معذب میشن که با ما همراه باشند ولی نظر ایشون این هست که مادر و پدرم تو شرایط روحی خوبی نیستند و بی حوصله شدند و احتیاج به تغییر آب و هوا دارند. گفتم خوب مبتونیم ما یک سفر دو نفره بریم بعد یک سفر هم با اونها بریم. اول گفتند که نمیتونن تنهاشون بذارن ولی بعدا گفتن که اگه ما تنها سفر بریم بعدا مادرم میگه شما تازه سفر بودید و لازم نیست که به خاطر ما دوباره سفر برید و نمیان. بار دیگه اینطوری مطرح کردم که وقتی دسته جمعی سفر میریم ناخودآگاه مجبوریم که تمام طول روز برنامه رو با هم هماهنگ کنیم و تفریحاتی که برای ما جذاب هست ممکنه برای اونا خسته کننده باشه و بهشون خوش نگذره ولی جوابی که گرفتم این بود که نه کاری با هم نداریم اونا برنامه خودشون رو دارن و ما هم برنامه خودمون و وقتی مخالفت کردم که اینطور هم نخواهد بود عصبانی شد و گفت اگر هم تو و هم مادرم میخواهید مخالفت کنید اصلا بیخیال بشیم و سفر نریم من برای تغییر روحیه اونا میخوام اینکارو بکنم و اگه اصرار نکنم اونا نمیان و حالشون بدتر میشه در ضمن ممکنه که این آخرین باری باشه که بتونیم دست جمعی سفر بریم و دیگه همچین موقعیتی نباشه و باید ازش استفاده کنیم. من واقعا نگران هستم که اولا چرا یک همچین نگرانی برای همسرم وجود دارد در صورتی که پدر و مادرش سالم هستن و مشکل خاصی ندارن! من نمیخوام به طور واضح بگم که با اومدن خانوادت تو سفر ماه عسلمون مشکل دارم چون نمیخوام از همین اول کدورت و ناراحتی پیش بیاد ولی واقعا نمیدونم که چه عکس العملی باید نشون بدم!
خلاصه اینکه بعد از جر و بحثی که با مادرش کرد قرار شد شهریور ماه به همراه خانواده سفر بریم.
لطفا من رو راهنمایی بفرمایید که تو چنین شرایطی چطور باید برخورد کنم و چه کارهایی میتونم انجام بدم که استقلالمون حفظ بشه.
خیلی متشکرم