پرخاشگری و زودرنجی
سلام و وقت بخیر
من سمیرا هستم ۳۰ ساله و ۵ ساله ک ازدواج کردم
با همسرم مشکل چندان حادی نداریم ولی ایشون از اول باب میل من نبودن
نه به لحاظ ظاهری و نه رفتاری و اخلاقی
البته ایشون بدقیافه یا بدخلق یا ناتوان نیست؛ ولی خب من حسی بهش ندارم و اینکه خیلی آدم بیخیالی هست منو بیشتر آزار میده
مثلا مرتب بهم هزینه ماهیانه نمیده ، هزینه های خونه براش زیاد مهم نیست و حتی برای خودش هم اصلا خرید نمیکنه
برای همه ی اینهامن باید چندباری گوشزد بکنم و ازش درخواست پول کنم
همیشه کارش براش اولویت داره و مدام در حال کشیدن نقشه یا کارهای ساختمانیه و همیشه ی خدا هم به دلیل پیمانکار بودن، به همه بدهی داره
آدم بدقولی هست و هیچ مناسبتی یادش نمیمونه و حتما باید یادآوری کنم بهش
من اینجوری نمیخواستم و چون ازدواجمون سنتی بود همه رو بعدا متوجه شدم
البته نه اینکه آدم بدذات و بدجنسی باشه، نه
میدونم که بخاطر مشغله ی زیادش اینجوریه و حتی به ظاهرش هم زیاد اهمیت نمیده
من دوران مجردی شاغل بودم و تو یه شرکت خصوصی کار میکردم
بعد از ازدواج همسرم نذاشت اون شرکت برم چون یه شهر دیگه بود ولی تو یه مدرسه غیرانتفاعی شروع کردم به تدریس و واقعا عاشق کارم بودم
در کنارش ترجمه هم می کردم
علاوه براین، پارسال بچه دار شدیم و الان یه پسر ۱۴ ماهه داریم
راستش بعد از زایمان و کرونا دیگه نتونستم سرکار برم و همش تو خونه با پسرم بودم
اوایل خوب بود و من زیاد خسته نمیشدم ولی کم کم خونه موندن زیاد، بهم فشار آورد و واقعا خسته شدم از بچه داری
گاهی خیلی زود از کوره در میرم و داد میزنم
هم سر بچه و هم سر شوهرم
البته خود به خود اینجوری نمیشم و بی دلیل عصبی نیستم ولی سر کوچکترین مسئله ای به هم میریزم و دعوا راه میندازم ، نمیتونم صبوری کنم
دوست دارم روزی چند ساعت حداقل از خونه بیرون باشم یا کار کنم و استقلال مالی داشته باشم
هنوزم ترجمه میکنم ولی با وجود پسرم خیلی کار سختیه چون نمیذاره تمرکز کنم و همش باید با اون بازی کنم یا حواسم بهش باشه
بخاطر همین بیشتر کارامو شبها انجام میدم و همین باعث شده کمخوابی هم داشته باشم
به پولش احتیاج دارم چون نمیخوام محتاج کسی باشم و مجبورم…
لطفا کمکم کنید
خیلی خسته م …:(
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم بهتر است قبل از ازدواج دقت بیشتری می کردید شما بیان می کنید با اینکه ایشان فرد خوبی هستند در بعضی جهات اما از نظر شما مورد تایید نبوده اند و بهتر بود این مورد تایید نبودن را بیشتر مورد توجه قرار می دادید اما در زمانی فعلی ان دوران گذشته است اما نیاز است که شما از آن تجربه کسب کنید تا به احساسات خودتان بیشتر توجه کنید اگر شما بخواهید احساسات و نیازهای خودت را نادیده بگیرید عصبانیت و احساس غم و اندوه شما بیشتر می شود .
در این مسیر نیاز است که توقعات و احساسات خود را با ایشان در میان بگذارید و سعی کنید برای زندگی روزانه خود برنامه ریزی داشته باشید و به احساسات خود پاسخ بدهید تا بتوانید شرایط روحی بهتری را تجربه کنید .
در این مسیر نیاز است که با همسرتان یک دوره زوج درمانی را تجربه کنید تا بتوانیم در این مورد با همسرتان نیز صحبت کنیم و مسیرتعاملی بین شما رازیابی شود تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
اگر شما دائم بخواهید به این فکر کنید که ایشان انتخاب شما نبوده است در این مسیر نمی توانید از زندگی فعلی که دارید استفاده کنید چون بر چیزی تمرکز کرده اید که قابل تغیی نیست چون گذشته تمام شده است در صورتی که با همراهی شما و همسرتان باهم می توانید زندگی بهتری را تجربه کنید اگر به احساسات و نیازهای یکدیگر بیشتر توجه داشته باشید .