با سلام، دختری ۲۳ ساله هستم که یکسال با پسری تو فضای مجازی اشنا شدم و متوجه شدم ایشون فامیل دور دوست صمیمیم هستن حتی تو فالور همم هستن. ایشون ۲۹ سالشه. بعد چندین ماه صحبت تلفنی همدیگرو حضوری دیدیم. ایشون تو تلفن کمتر راجع به مسائل جنسی صحبت می کردن ولی از وقتی دیده بودمش هروقت بهم زنگ میزد یا همو می دیدیم بعد یکم صحبت عادی میگفت خسته ام و یجوری بحث رو به مسائل جنسی میکشوند. منم بهشون قاطعانه گفتم که خوشم نمیاد از این بحثا و اونم ارتباطش رو باهام کمی کم کرد یه روز زنگ میزد دو روز دیگه من زنگ میزدم و اصلا هیچ حرف خاصی نمیزدیم فقط روزمرگی و مشکلات کاریش و خستگی اون . اون اصلا درمورد اینده حرفی نمیزد. بهش میگفتم خب هدفت چیه درمورد اینده میگفت دارم کار میکنم و اصلا مشخص نیست چی میشه. ایران بمونم یا روزی بخوام برم ولی تو سن ت کمتره اقدام کن و این حرفا و میگفت بری خیلی خوب میشه میتونم بیام سفر پیشت و برگردم! و یه اخلاق بخصوصی که داشت این بود که به شدت از مادرش میترسید و وقتی مسافرت میرفت دائم میگفت مامانم هست نمیتونم حرف بزنم یا راجع به مسائل کاری میگم. یا اسمت رو تو گوشیم با فامیلیت سیو کردم مامانم متوجه نشه یا پیامت ارشیوه اگه دیر میبینینم واسه اینه که مامانم نفهمه. سفر میرفت واقعا کفر منو درمیاورد. منم راستش شک داشتم بهش و دائم فکر می کردم زن داره. من با همین دوستم که فامیل دور این اقا میشه، زیاد دردودل می کنم چون مثل خواهرمه و ازش درمورد این اقا پرسیدم و اونم گفت خیلی خانواده خوبین ولی خیلی مذهبی هستن و اون زن نداره. یک روز بی هوا بهش گفتم دوستم میدونه من و تو باهم دوستیم و چون باهاش صمیمی یودم گفتم و اونم ازتون تعریف می کرد. اما اون شروع کرد به اینکه این چه کاری بود و مگه بهت نگفتم کسی نباید بدونه و چرا راجع بم تحقیق میکنی که چی رفتی ازش درموردم تحقیق کنی. گفت هیچکی نمیدونه من با تو دوستم تو اما زدی زیر قولت و گفت نمیتونم این رفتارت رو ببخشم و بعدش بلاکم کرد. یک ماه تو بلاک بودم از همه جا و الان دو روزه از بلاک درم اورده بنظرتون میشه ازش توضیح بخوام که دوستم فهمید چی عوض شد مگه چه حرف بدی بهش زدم؟ یا از بلاک دراوردنش معنی خاصی نداره و دیگه بهش فکر نکنم؟ ممنون میشم راهنماییم کتید.