1
کنترل بیش از حد خانواده
من ۱۶ سالمه
و از بچگی روی تمیزیم و لباسام و … حساس بودم
و جدیدا این جیز هایی ک از بچگی برای من مهم بودن برای پدر مادرم حساس شدن
ینی هر دیقه هر جایی میخوام برم گیر میدن ب لباسام ب این ک جرا انقدر ب خودم گیر میدم جرا تایم حمومم طولانیه و هزاران چرای دیکه
هر چیزی میگم میگن برای سنت خوب نیس
ب همه جیزم گیر میدن
من میخوام بدونم باید چیکار کنم
چون واقعا خسته شدم و نمیتونم دیگه با ارامش برخورد کنم و ب پدر و مادرمم نمیتونم جیزی بگم و میریزم تو خودم و خود خوری میکنم و این داره منو اذیت میکنه
سلام به شما آقا امیر
رعایت نظافت و تمیزی اصلا چیز بدی نیست اما اگر همین مسیر با تکرار بیش از اندازه و تمرکز و وقت و درگیری فکری زیادی همراه شود یعنی جنبه وسواسی پیدا کند خب در این حالت می تواند مشکلات زیادی را برای شما و اطرافیان ایجاد کند و در این مسیر برای اینکه بتوانیم نظری بیان کنیم نیاز است که شرایط شما به صورت دقیق تر مورد بررسی قرار گیرد .
درک میکنم که شما نمی خواهید دیگران دائم رفتارهای شما را کنترل کنند و می خواهید استقلال در تصمیم گیری داشته باشید اما رفتر و افکار وسواسی هم خانواده را نسبت به شرایط شما نگران می کند و هم اینکه خب مشکلاتی برای انها ایجاد می کند که با واکنش می تواند همراه باشد .
قرار نیست احساسی حذف و بیان نشود در این مسیر اگر احساسی دارید می توانید در احترام با پدر و مادر بیان کنید و صحبت های انها را نیز بشنوید در هرصورت مسیر تعاملی بین شماها با درک متقابل می تواند شرایط بهتری را برای یک زندگی خانوادگی ایجاد کند.