سلام سوالی دارم لطفا پاسخ بدید ممنون.
پسری ۱۸ ساله هستم اهل اصفهان .دختر عمه ای دارم۱۵ ساله اهل تهران هیچگونه ارتباطی نداریم و حتی حضوری هم با هم صحبت نمیکنیم و از همدیگه خجالت مییکشیم. چند ماه پیش توی فضای مجازی ارتباط پیدا کردیم و فهمیدیم به همدیگه علاقه داریم. یعنی به همدیگه علاقه داشتیم ولی من شک داشتم اون من رو دوست داره و اون هم همینطور. ولی در عرض مدتی که پیام بر همدیگه میدادیم از عزیزم و دوستت دارم و… خبری نبود و بحث خاصی نمیکردیم. (ابراز علاقه نمیکردیم و چون من و خودش به مسائل شرعی حساسیم ارتباط قطع شد) تصمیم گرفتیم صبر کنیم تا به موقعش در اینده اگر قسمت شد ازدواج کنیم. خیلی سخته تحمل این وضع. از بعضی دوستانم مشورت گرفتم. خیلی کمکم کردند. ولی الان موندم چیکار کنم. کن دست کم باید 6، 7 سال دیگه صبر کنم…. دوستم گفت به خانواده بگو تا اطلاع بدن به خانوادش که مثلا نامزد بشیم و در حقیقت در اینده برای همدیگه باشیم و…. .این موضوع نمیشه اولا خانواده ی منم قبول کنند خانواده ی عمه ام قبول نمیکنن و ممکنه رفتارشون که الان با من خوبه بد بشه… و حتی برای ازدواج در اینده مشکل ساز بشه…و اینکه اگه الان هر دو خانواده قبول کردند و به قولی نامزد شدیم… اگر در اینده ببابهمدیه تفاهم و توافق نداشتیم و نتونستیم ازدواج کنیم خیلی بده…. من و اون درسته به همدیگه علاقه داریم ولی علاقه تنها دلیل اصلی برای ازدواج نیست با تفاهم و سازگاری باشه تا توی زندگی موفق باشیم. و دوم اینکه واقعا خودم میتونم در اینده با دختری که تموم زندگیش به یک پسری فکر می کرده ازدواج کنم؟! اگر ما در آینده نتونیم با هم ازدواج کنیم قطعا باید مسیرمون از هم جدا بشه و هر کسی راه خودش رو بره. این سخته…. برای همین بهتر نیست هم اون من رو فراموش کنه هم من اون رو؟! این شکلی شاید الان راحت تر باشه تا در اینده تا بخواهیم همدیگر رو فراموش کنیم. همین الان سخته… من نمیتونم اون رو فراموش کنم و اون هم نمیخواد و نمیتونه من رو فراموش کنه… و در صورتی هم چه الان چه اینده ضربه میخوریم. من دوست ندارم اون ضربه بخوره… هیچ وقت دوست نداشتم…. لطفا کمکم کنید راه درست رو انتخاب کنم که به صلاح دونفرمون باشه. ممنون