سلام من بیست و سه سال دارم و زمانی که بیست سالم بود عاشق یه پسری شدم که هیچ وقت به خاطر شرایط بد روحی که تو اون زمان داشتم بهش نگفتم چون افسردگی که اون زمان داشتم حتی با قرص هم خوب نمیشد با خودم گفتم حیفه دنیای اونو با حال بدی که دارمو خوب نمیشه خراب کنم اون آدمم خیلی آدم مهربون آدم حسابی دقیقا همون کسی بود که تو رویاهام میدیم خیلی دوسش داشتم اما چون نگفتم چند وقت بعد فهمیدم با یه خانومی ازدواج کرده و خیلی اوایل بهم ریخته بودم حتی اقدام به خودزنی و فکر خودکشی و تپش قلبی که باعث شد اولین نوار قلب زندگیمو ازم بگیرن و …خیلی دوسش داشتم با اینکه نگفتم ولی بعد چند وقت به زندگی برگشتم تازه یاد آرزو های بچگیام افتادم رفتم دنبال هنر و اتفاقا خدا رو شکر موفقم بودم هنوز اول راهیم که شروع کردم ولی مطمئنم اگه ادامه بدم اتفاقای خوبی میوفته و هر روز ورزش میکنم قرصای اعصابم کم تر شده زندگی رو دوس دارم و افسردگیم خیلی کمتر شده تو مسیر پیشرفت به سمت آرزو هامم ولی اطرافیانم اصرار دارن با کسی که هیچ علاقه ای بهش ندارم ازدواج کنم من خودم قرار بود بچه ی طلاق باشمو تو یه خونواده پر تنش به دنیا اومدم و اصلا نمیخوام خاطره های بچگیم برام تکرار شه من برای زندگی با آدمی که عشق من نیس هیچ انگیزه ای ندارم من هیچ علاقه ای به ازدواج ندارم افسرده نیستم برای آرزو هام میجنگم ولی برای اتفاقی که آرزوم نیس و هیچ نیازی بهش ندارم نای جنگیدن ندارم موندم اطرافیانم حرف درستو میزنن که میگن آخرش بد بخت میشی و پشیمون یا من که با توجه به کتابای روان شناسی که خوندم میدونم ازدواج با کسی که هیچ علاقه ای بهش نداری حتی اگه شرایطشم خوب باشه پر خطره ؟؟ موندم باید چه تصمیمی بگیرم من هنوزم پشیمون نیستم از حسی که به اون پسر داشتم حتی اگه الان کنارش نیستم اون آدم برام قهرمانه و دوسش دارم ولی خودمو مسیر آرزو هامو ادامه میدم بدون اینکه مزاحم اون بشم هنر اتفاقیه که روحمو آروم میکنه و خیلی امیدوارم به زندگی ولی فکر اینکه مثل یه آدم معمولی بشینم سر سفره ی عقد با یه غریبه که شرایط خوبی داره عذابم میده من سر دعوا دارم با کسی که دوسش نداشته باشم خودمو خوب میشناسم فکر تکرار بچگیام برای بچه ی آیندم عذابم میده من نه حسی به ازدواج دارمو نه حسی به مادر شدن ولی پر از شوق زندگیم که ایده آلاش متفاوته با ایده آل مردم میخواستم ببینم لزوما مسیر من غلطه ؟؟ و من اشتباه میکنم یا افرادی که در زندگیم مدام دخالت میکنن ؟؟ و من چه مسیری رو برم بهتره