mp3ker
سلام خسته نباشید
من پنج سال است که ازدواج کردم که 2/5 عقد بودم و الان 2/5عروسی گرفتم ولی هم چنان با خانواده پدر و مادر هامون داریم زندگی می کنیم توی یک خونه مشترک یعنی بین دو خانه در حال رفت آمد هستیم
مشکل من این هستش که اصلا حریم خصوصی نداریم حتی در مورد کوچک آرین مسایل زندگی مون نمی تونیم تصمیم بگیریم همیشه دیگران کلی نظر می دهند حتی نحوه خوردن و پوشیدن و استراحت کردن و… با ما مثل یک بچه دو ساله برخورد می کنند دستور می دهند هر جا بخواهیم بریم باید توضیح بدهیم علاوه بر این مسایل خانواده همسرم،همسرم فرزند آخرشون هست احساس دلبستگی زیاد دارند و اصلا تمایل به جدا کردن زندگی ما ندارند و ی جورای فکر می کنند که من پسرشون ازشون می خوام جدا کنم منم خسته شدم از این شرایط نمی دونم دیگ چی کار کنم همسرم هم نمی خواهند پدر و مادرشان مبادا ناراحت شن فعلا تنها چیزی به ذهنم می رسه اینه که طلاق بگیرم با آرامش به روند زندگی ام ادامه بدم نظر و پیشنهاد شما چی هستش؟
با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
اساسا ازدواج با نیت و هدف تشکیل خانواده مستقل انجام می شود.
اینکه شما پس از ازدواج همچنان در کنار والدین خودتان و به همان صورت زندگی می کنید، قطعا مشکل آفرین خواهد بود چرا که شکل درست و اصولی ندارد.
شما هر کاری بکنید برای والدین خودتان فرزند هستید و نقش شما هم به عنوان فرزند، تا زمانی که زیر یک سقف و در کنار آنها و در خانه آنها زندگی می کنید، کاملا تعریف شده و مشخص است، تبعیت از آنها و از قوانین حاکم بر آن خانه و خانوادهو جز این هم نمی توان انتظار دیگری داشت.
تا زمانی که خودتان خانه و زندگی خودتان را نداشته باشید توقع داشتن حریم کاملا نشدنی و غیرممکن است.
اینکه همسر شما هم قصد ازدواج داشته و هم می خواهد از مادرش جدا نشود و همان سبک را حفظ کند هم جای سوال دارد.
و اینکه شما بر چه اساسی این سبک از زندگی را انتخاب کرده اید هم باز پرسش برانگیز اس چرا که پیش فرض این است که شما از قبل این شرایط را می دانستید و با این وجود آن را انتخاب کرده اید.
با توجه به این مطالب بهتر است قبل از هرگونه تصمیمی در ابتدا به یک فرد متخصص مراجعه کرده و کمک حرفه ای در این زمینه دریافت نمایید.
بهتر است با کمک گرفتن از یک زوج درمانگر به بررسی بیشتر این موضوع پرداخته شود تا سهم هر کسی در این ماجرا مشخص شده و در صورت امکان راه چاره ای اندیشیده شود و مداخلات لازم در این زمینه صورت بگیرد.
چون ظاهرا خواسته شما داشتن یک خانه و زندگی جداگانه و مستقل است و باید دید چه موانعی بر سر این خواسته قرار دارند و آیا قابل حل هستند و چگونه می توان موانع موجود را بعد از شناسایی، برطرف و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کرد.
به این ترتیب در ابتدا تلاش را مبنی بر بهبود اوضاع و رابطه و زندگی مشترکتان قرار خواهید داد و تصمیم به ادامه زندگی مشترک و یا جدایی را به بعد از این مرحله موکول می کنید تا بتوانید مناسبترین و بهترین تصمیم را اتخاذ نمایید.