اختلاف با همسر
با سلام
بنده مدت دو سال هست که ازدواج کردم. از ابتدایی ازدواج به دلیل دخالتهای مادرشوهرم، همسرم نسبت به خانواده ام بدبین و رفت و آمدی با آنها ندارد. به همین علت ما خیلی دچار مشکل شدیم. به حدی که همسرم چندین بار منو کتک زد. سری آخر که منو کتک زد من به خانه پدرم رفتم که همین باعث شد خانواده ام، شوهرم رو کتک بزنن و سر و کار ما به دادگاه افتاد که خدا رو شکر حل شد و من بعد از 20 روز اونم به درخواست همسرم به خونه برگشتم. در مدتی که قهر بودم هیچ کس از خانواده شوهرم وساطت نکرد بلکه براش وکیل گرفتن که باعث جداییمون بشن. از اون زمان ما دیگه هیچ رفت و آمدی با خانواده ها نداریم. یکی دوبار که با خانواده شوهرم رودررو شدم و یکبار هم که منزلشان رفتم خیلی نسبت به من بی توجه شدن و همه برادرای همسرم و حتی خاله همسرم با ما قطع رابطه کردن. البته من خودمم مقصر بودم تو برخوردایی که باهاشون داشتم خیلی با غرور رفتار کردم. الان خیلی از اینده میترسم و خلی احساس تنهایی میکنم. تقاضا دارم منو راهنمایی کنید که چطور روابط رو درست کنم که دوباره رفت و امد داشته باشین با خانواده هامون
با تشکر
با سلام خدمت شما
برای بهبود روابط خود با خانواده همسرتان ، ابتدا باید به نقطه با ثباتی در ارتباط با همسرتان برسید و بگذارید زمان بگذرد و سپس با کمک خود همسرتان سعی کنید روابط را بهتر از قبل کنید بهترین فرد برای تبلیغ تغییر در شما و نحوی رفتار و گفتار شما همسرتان است . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند راهنماییتان کنند ۲۲۳۵۴۲۸۲
با عرض سلام میخواستم بدانم جلسات مشاوره حضوری دارید و اگر دارید به کجا باید مراجعه و یا با کجا تماس بگیرم
با این شماره تماس بگیرید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام و خسته نباشید.
دختری۲۱ساله هستم و یه سال پیش با پسری۲۳ساله نامزد شدم که ایشون از اقوام مادرم هستن
از وقتی نامزد کردیم داعما سر اینکه ایشون محرم و نامحرم رو رعایت نمیکنند بحث داریم و همیشه ایشون این موضوع رو حساسیت بی مورد من تلقی میکنند.ایشون با دختر دایی ها و دختر عمشون دست میدن و این موضوع باعث میشه من اعتراض کنم و بحث پیش بیاد و ایشون اینو از جانب من میدونن.
ایشون حاضر نیستن به مشاور مراجعه کنند و ادعا میکنند حق با ایشونه و خودشون یه پا مشاورن.
الان طوری شده بهشون بد بین بشم و حساسیم نسبت بهشون بیشتر بشه و وقتی ایشون توی دانشگاه هستن من مدام نگران هستم.چون از لحاظ ایشون این من هستم که زیادی حساسم.
حتی درمورد این موضوع با پدرشوهرم صحبت کردم اما اونم حق رو به پسرشون میدن و میگن اگه به دختر خالش علاقه داش میتونست با اون ازدواج کنه!
اما از نظر من این دلیل نمیشه یه فرد متاهل محرم و نامحرم رو نادیده بگیره.همون قدر که مردای توی خیابون برای من نامحرم هستن دختر خاله های ایشونم نامحرم هستن.
لطفا منو راهنمایی کنید من به نامزدم علاقه دارم و از این بحث هایی که بین ما پیش میاد خیلی ناراحتم.
خب شما در دوران طلایی شناخت هستید و اگر رفتار شما با هم تناسبی نداره بهتره اول خودتون مشاوره کنید و بعد تصمیم نهایی بگیرید