10
ارتباط با جنس مخالف
سلام حدود دوساله که با یه پسری هستم ولی به عنوان خواهر برادری نه دوس دختر و پسر…من یه شهر زندگی میکنم اون یه شهر دیگه….ولی بعد از یه مدتی هر دوتامون هوایی شدیم …هرشب به هم بوس میدیم و تو بغل هم میخوابیم(یعنی تو حالت مجازی)
من خودم یه مدتی بود خودارضایی داشتم و تا این که بهش گفتم واون ازم قول گرفت ومن قول دادم که دیگه انجامش ندم…
تا این که دیشب بهش گفتم تو پسر پاکی هستی برو از پیشم و خدافظی کردم…
ناراحتی قلبی داره…اون قدری ناراحت میشه که می برنش بیمارستان…توی بیمارستان بود…برای این که دیه پاک نباشه به پرستار اونجا بوس لبی میده…
اون قدری هوسی میشه که تاساعت دو یک ریز توی هر پیامش به من بوس لبی میده….
میگید من چی کار کنم؟
سلام دوست عزیز
به نظرمن ادامه رابطتون به این شکل درست نیست اگه واقعا همدیگرودوست دارید بهتره بیشتر ومنطقی تر باهم آشنا بشید درجهت ازدواج
خودارضایی علاوه براینکه یک گناه کبیره محسوب میشه ازنظربهداشت وسلامتی هم برای شما بسیارضررآوره وبایستی با توکل به خدا وانجام نمازاین عادتت رو کناربذاری
موفق باشی
با سلام
با توجه به گفته های شما برام جای سؤال داره که رابطه خواهر برادری به چه معناست !!
باید به این نکته توجه کنید که انسانها زمانی شرایط ایده آل ازدواج را دارند که از سلامت روح و روان برخوردار باشند. اینکه شخص مورد نظر در بیمارستان از طریق پرستار می خواهد نیازهای عاطفی خود را برطرف کند و یا در هر پیامی تا دیر وقت عواطف خودش را برایتان بروز میده چندان نشانه مثبتی برای شروع یک زندگی نیست.
یادمان باشه که زندگی به معنای شروع وابستگی نیست بلکه ما انسانها با ازدواج می خواهیم با همسرمان به نوعی همبستگی و رابطه متقابلی را آغاز کنیم.
حتما در این زمینه از یک مشاور حرفه ای مشورت بگیرید.
موفق باشید
او به خاطر شما به این راه کشیده شده پس با درست شدن شما او هم درست میشه
دوم این که هدف خودتون رو از این رابطه مشخص کنید خودتون میدونید که رابطه ی شما دیگه برادر خواهری نیس ( با این که اصلا این طور رابطه ای نداریم ) و به شکل دو دوست غیر همجنس هستید که رابطه ی قشنگی نیست و پایانش هم همین خود ارضایی و هزار و یک مشکل دیگه هستش
شما دو تا راه دارید برای حل این مشکل :
۱- اگر او رو واقعا به اسم یک همسر برای خود میپسندید برای ازدواج جلو برید و در این راه به اصلاح همیدگه بپردازید
۲- اگر قصد ازدواج ندارید شما از کردتون ابراز پشیمانی کنید و به اصلاح اون بپردازدید با استفاده از دعوت به کار نیک و دور کردن هشدار دادن از کار بد و سپس رابطتتون رو به پایان برسونید
اگر بیشتر فکر کنی رفتار هردوی شما بچگانه بوده وباید کمی در رفتاراتون تامل کنید شما باید با مراجعه به یک مشاور مشکل خودارضاییتون رو حل کنید تا بعد ازان بتوانی به اون پسره کمک کنید امیدوارم واقعا مشکلتون حل بشه وهمه ی عشاق به هم برسن
سلام…ممنون که جوابم دادین…
لطفا به من کمک کنید.
متاسفانه من توی شهری هستم که واقعا هر جا برم من و خانواده ام رو میشناسن و وقعا برام سخته به مشاوره های شهرمون اعتماد کنم.
میشه شما درمورد خود ارضایی کمکم کنید؟
دوست عزیز برای مشاوره میتونید از مشاوره تلفنی استفاده کنید … چون کسی شمارو نمیشناسه و راحت میتونید مشاوره بگیرید … در خودارضایی اولین مشکلی که هست اینه که از تحریک شدن دوری کنید … پس هر وقت در شرایط تحریک قرار گرفتید باید موقعیت خودتون رو تغییر بدید مثلا” از خونه بیرون برید و یا با دوستی تماس بگیرید تا از اون حس و حال خارج بشید … ورزش کنید تا انرژی شما در مسیری دیگه صرف بشه … ولی برای ترک این خود شما هستید که میتونید به خودتون کمک کنید وگرنه کاری از هیچ کارشناس و متخصصی ساخته نخواهد بود
سلام . من مشکلم عشقه یه طرفست . و هیچ گاه نمیتونم ترکش کنم . حدود ۵ ماه پیش بود که با یک دختر خانومی دوست شدم . من با ایشون یک ماه دوست بودم اما متاسفانه در این یک ماه به شدت دلبستگی به ایشون پیدا کردم . بعد از این مدت این خانوم خواستن تا به هم بزنیم اما من به شدت مقاومت کردم و خیلی دیوونه شدم . دیدم داره کلا از زندگیم میره گفتم حداقل تو زندگیم نگهش دارم گفتم که از این به بعد دوست معمولی باشیم تا شاید به مرور زمان فراموشش کنم . الان ۵ ۶ ماهه گذشت و حتی ابسیلونی از او علاقه کم نشده . حتی با وجود این که ایشون اقرار کرد هنگامه دوستی با من به شخص دگ ای فکر میکرده و به این دلیل با من بهم زده . و الان واقعا دارم عذاب میکشم از این که میبینمش و جلوش تظاهر میکنم هیچ علاقه ای ندارم بهش و نمیتونمم بهش بگم چون کلا ولم میکنه .
در این مواقع بهترین کار کات کردن کامل و قطعیه … درسته در وهله نخست سخت به نظر میرسه ولی مدتی تحمل کنید این حس از بین خواهد رفت … در صورتی که در این حالت تکلیفتون مشخص نیست و نمیدونید چیکار باید انجام بدید …. همین وابستگی شمارو به استرس و ناراحتی میکشونه و آرامش زندگیتون رو میگیره
سخت نیست, وحشتناکه . به خودم اطمینان ندارم که بتونم . الان بگم دگ نمیبینمش بعدا بهم فشار بیاد بزنم زیرش . یا حتی نزنم زیرش طوری که خودش نمیفهمه میرم ببینمش . خیلی سخته
سلام یک ساله خودم کات کردم دیگه نمی بینمش و حتی باهم حرف ن میزنیم اما نتونستم فراموشش کنم هروقت یادش میفتم برا خوشبختیش دعا میکنم نمیتونم به شخص دیگه ای فکر کنم به همه خواستگارام جواب رد میدم مگه میشه هنوز همه قلب و احساست برای یه نفر باشه و به یکی دیگه بله بگی…امیدوارم توی خوشبختی غرق بشه شاید اون فکر میکنه دوسش نداشتم که کات کردم اما همه چی رو سپردم به خدا به خدا گفتم چشم.. خب اگه قسمت هم باشیم خدا مارو به هم میرسونه..