سلام مشکلی که من میخواستم راجع به اون مشاوره بگیرم در رابطه با شک کردن من به شوهرم ، این مسئله بر میگرده به یه دوران که من حدود 2 سال در یه شهر خارج از محل سکونت برای ادامه تحصیل رفته بودم من و همسرم اگر خیلی دیر همو میدیدیم میشد حدود هر 2 هفته 1 بار. حدود 1 سال گذشته بود که همسرم در دانشگاه با یکی از همکلاسی های خودش که مرد بود خیلی صمیمی شده بود و بیشترین زمانش رو باهاش میگذروند گاهی تلفنش رو فراموش میکرد همراهش ببره و منو خیلی نگران میکرد از اینجا یکم ناراحت بود یه بار که اومدم شهرستان حدود 1 هفته بودم خیلی رفتارای مشکوکی میکرد همش تلفن حرف میزد من خونه بودم اون میرفت طبقه بالا با گوشی حرف میزد یعنی میشد بگم اصلا منو نمیدید بعد یه روز به روش اوردم برگشت گفت من اگر قتلم کردم تو با من بد رفتاری نکن تا اینکه فهمیدم کسی که باهاش حرف میزنه دوست قدیدمی خودم یه خانم بود که به خاطر رفتاراش باهاش قطع رابطه کرده بودیم ، بعد یه روز داشتم صفحه فیس بوکمو چک میکردم لبتابو روشن کردم دیدم صفحه همسرم بازه رفتم دیدم به یکی از مسئولین دانشگاهشون پیام عاشقانه فرستاده بهش گفتم گفت من این کارو نکردم راست گفته بود کسی که این کارو کرده بود هم پیدا کرد، همون دوستی که بالا گفتم باهاش اشنا شد تو دانشگاه بود ولی اصلا به روش نیاورد.
از این زمان همش یه حس بدی پیدا کردم اخه تازگی هم بایکی دیگه از دوستامون خیلی صمیمی رفتار میکنه این بار پیامشو خوندم و متوجه شد ولی به روش نیاوردم اونم سریع تمام رمز های گوشیشو عوض کرد
میخواستم شما یه راه کار بدید که من باید چیکار کنم؟
ممنونم