16
ترس از اینده و خراب شدن زندگیم
سلام من قبل از ازدواجم با پسری رابطه داشتم و الان میترسم که شوهرم بفهمه البته فعلا عقدم…من توبه کردم ولی باز هم میترسم من از گذشتم پشیمونم به شدت؟؟؟/چیکارکنم همیشه اشک میریزم
..نمیخام شوهرمو از دست بدم….من خیلی سختی و مشکلات کشیدم خستم
بهتره از این بچه بازیا دست بردارید و گذشته رو به گذشته بسپارید و برای زندگی آینده خودتون برنامه ریزی کنید … امیدوارم نخوایت که در این مورد حرفی بزنید و دایم اشک بریزید ؟
اره منم سعی کردم دیگه بهش فک نکنم ….بنظرتون چجوری میتونم؟
سلام .من نمیدونم درمورداین مسله چی بگم.مشکل زندگی اینقدرعمیقه .که نمیتونم به شماپاسخی بدم
عزیزم شماکه الان بااون فرد رابطه نداری اون مال قبل بوده فراموش کن,باتوبه خدامیبخشه,بچسب به زندگیت وگذشته رو بریز دور,به خداتوکل کن وفقط به شوهرت وآینده فکرکن وخوشبختیت.
سلام من قبل ازدواج با یکی دوست بودم و با یکی دیگه عقد کردم تو دوران عقد مشکلی نداشتیم شب ازدواج پرده من حلقوی بود خون نیومد مشکل ما شروع شد من از دکتر کاغذ هم دارم که دختر بودم ولی همسرم میگه دوست پسر قبلیت به من گفته بود که تو دختر نیستی و بهت شک دارم و زندگیم زهر شده کمکم کنید دکتر رفتم پیشش گفت که دخترک ولی ……
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
سلام دختري هستم ٢٥ ساله حدود شش سال ميشه كه با يك پسر كه برادر صميمي ترين دوست من بود دوستم و الان به صورت نامزد با هم هستيم ولي عقد نكرديم حتي به خواستگاري اومدن اما به دليل مشكلات اون پسر خانوادم شرط و شروط خاصي گذاشتن ورمن خودم هم براي اين ازدواج مردد بودم نامزدم پسر مستقل مهربون عاشق و بسيار با جنم و كاريست اما از لحاظ فرهنگي تحصيلات و خانوادگي خيلي با هم فرق ميكنيم مثلا من دختري هستم كه در يك خانواده اروم و كم جمعيت با احترام فراوان و در ارامش بزرگ شدم فوق ليسانس معماري هستم و مشكل به خصوصي تا به حال در محيط خانه نداشته ايم و اين اقا اولين عشق منه و از ١٩ سالگي با منه اما اون تو خونواده اي نه چنزان صميمي بزرگ شده با پدر خشن و خشك و پدر و مادرش از هم جدا شدن به دليل خيانت پدرش و اون اقا زن و زندگيش رو ول كرد و الان هم فكر ميكنم كه ازدواج كرده و خواهر ايشون كه زماني صميمي ترين دوست من بود الان بزرگترين و تنها دشمن زندگي من شده از هر فرصتي استفاده ميكنه و پشت سر من حرف ميزنه و از اسرار دوستي قديميمون ميگه من چندبار اين رابطه رو به خاطر خواهرش قطع كردم اما نامزدم چون پدر خائني داشت و اين خواهرش مجرده حس دلسوزي زيادي داره مادر نامزدم زن خيلي خوبيه و خواهر بزرگترش و حتي پدرش اما اين خانوم خيلي روان و زندگي منو به بازي گرفته و من به طور عجيبي ازش متنفرم حدود يك ماه پيش با نامزدم دعوام شد و من اونو زدم خيلي عصباني شدم و اون هم چاقو برداشت كه منو بترسونه و اين موضوع جلوي مادرامون مطرح شد و اينكه من يك ماه پيش به خاطر اين اقا بكارتمو از دست دادم و اون رفتار بدي با من داشت البته اون عاشق منه اما فشار عصبي و مشكلات زندگيش زياده و من واقعا نميتونم دركش كنم چون تو يه جو متفاوت بزرگ شدم خواهر نامزدم مدام قصد داره منو نا نجيب جلوه بده درصورتيكه خودش حتي ازدواج نكرده بچه هم سقط كرده وقتي اون با ابروي من بازي ميكنه نگه داشتن اين راز برام سخت ميشه وقتيً نامزدم تحت تاثير رفتار بد اون از من دور ميشه و همش از من انتظار داره من يه بار تو عصبانيت شديد اين حرف رو زدم اما بعد متوجه مادرش شدم و پشيمون شدم و گفتم چون عصبي بودم دروغ گفتم ولي اون مدام اينجوري وانمود ميكنه كه من قصد خراب كردن خانوادشونو جدايشونو دارم به من بگيد چكار كنم و چهطور با اين قضيه كنار بيام من با زدن اون حرف فقط خواستم بگم من چيز زيادي ميدونم اما سموت ميكنم اگه بخوام چيزي بگم حرف زياده ولي اون از سكوت من سو استقاده ميكنه من حتي براش مادو تولد ميخرم و ليً اون حتي تشكر هم نميكنه حيلي بي ادب و حرص دربيار و رابطه خراب كنه البته مشكل زياد داره و تحت مشاوره من بايد چكار كنم؟
گاهی بهترین کار برای فردی هیچ کار نکردنه …. شما الان باید فقط فکر کنید و بدونید از این رابطه و زندگی چه انتظاری دارید … متاسفانه روش شما در این مسیر اشتباه بوده و با تمام اختلافاتی که دارید خودتون و آرامشتون رو به بازی گرفتید …. الان باید انتخاب کنید واقعا” چه هدفی در این راه دارید ؟ و این خود شما هستید که باید به این مرحله برسید و جواب بدید …
در این مورد حتما” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
سلام…دختری ۱۷ ساله ام…توی گذشته با پسر دوست بودم ولی الان از اون کاری که کردم پشیمونم…با این که رابطه ای بینمون نبوده ولی نگاه مردم یا اینکه بقیه بفهمن عذابم میده…اینکه به یه چشم دیگه نگام کنن…کمکم کنین چجوری گذشتمو فراموش کنم
خب حالا که کسی متوجه نشده و شما هم اگر حرفی نزنید کسی متوجه نخواهد شد
از نظر فراموشی تا خودتون نخوایت نمیتونید باهاش کنار بیایت …میتونید بصورت یک تجربه بهش نگاه کنید …
و از همین حس و حالی که دارید برای انتخاب مسیر درست در آینده و گرنه گذشته جای خوبی برای موندن نیست و باید درس گرفت و گذشت
سلام منم وقتی یه دختر خیلی نوجوون بودم از روی بچگی و نادانی با یه اقایی زن دار رابطه داشتم البته فقط در حد پیام و تماس بوده و من خیلی بچه بودم اما الان عذاب وجدان دارم و میترسم زندگیم خراب شه چیکار کنم؟؟؟
چنین ترسایی کاملا بیمورده و در واقع شما و افرادی مثل شما دنبال توجیحی میگردند تا گناه رو گردنش بندازن
و گرنه این اتفاق در زندگی هر کسی میتونه رخ بده … پس بهتره بجای چنین تفکراتی به فکر زندگی مشترکتون باشید
امیدوارم خودتون و به خواب نزده باشید و قصد دیگری نداشته باشید
سلام من قبلا با یکی ارتباط داشتم
خیلی هم پشیمونم همص گریه میکنم دیگه میخاد افسردکی بگیرم
خیلی خواستکار و موقعیت خوب داشتم ولی همش میترسیدم که ازدواج کنم عابروم بره
الان میخام ازدواج کنم فردا نامزدمیه ولی مردم از بس گریه کردم همش میترسم ک اکه به شوهرم بگه چه توروخدا راهنماییم کنین
سلام به شما اسما جان
نگرانی و احساساتی که داری عزیزم قابل احترام هست اما در این مسیر شما بیان نکرده اید که ارتباط گذشته شما مربوط به چند سال پیش می باشد و میزان ارتباط شما چقدر بوده است و نگران چه چیزی هستید در این موراد در کنار شرایط سنیتان اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱۷سالمه و این داستان مال پارساله یا دوسال پیشه
باهاش در ارتباط بودم بچه بودم گول خوردم
الان میترسم که به نامزدم بگه که با هم در ارتباط بودیم زندگیم خراب میشه.خب مگه من چه گناهی کردم منم میخام مثل کل دنیا فقط کمی شاد باشم ولی انگار خدا نمیخاد.الان امیدم فقط به خداست.هرچی باشع خدا بزرگتر از این حرفاس نمیاد ابرو بنده اش و ببره
ولی خب همش استرس دارم نامزدم هم سختگیره اگه کوچکترین چیزی بفهمه نامزدیمون بهم میخوره و عابروم و میبره
اسما جان نگرانی که داری را درک میکنم اما عزیزم در هرصورت شما مدتی هست جدا شده اید و اتفاقی برای شما رخ نداده است و خب این به این معنا می باشد که مشکلی وجود ندارد و اگر این آقا میخواست کاری کند تا زمانی فعلی انجام داده بود پس بهتر است که شما بر زندگی مشترکتان تمرکز کنید و مسیرهای ارتباطی را با این فرد از گذشته به هرشکلی که وجود دارد ببندید .