جدایی یا ادامه زندگی
با سلام
من حدود چهار ماه هست که عقد کردم، نامزدم رو از قبل نمیشناختم و از طریق یکی از همکارام باهاش اشنا شدم و متاسفانه دوران نامزدیمون خیلی کوتاا بود حدود یک ماه، و من بدون اینکه کامل نامزدم رو بشناسم باهاش عقد کردم.
بعد عقد متوجه شدم نامزدم لسیار پرخاشگر هست و خیلی زود عصبی میشه و توب عصبانیت هرحرف میزنی و هر رفتاری انجام میده، هرچی بهش میگفتم که رفتارهات اشتباه هست قبول میکرد اما یک ساعت بعدش یادش میرفت
تا اینکه توی ایام عید باهاش قطع رابطه کردم و بهش گفتم ما به درد هم نمیخوریم
و اون و خانواده اش اصلا قبول نمیکردن که تقصیر از جانب دخترشون هست
تا اینکه رفتن مهریه دخترشون رو گذاشتن اجرا، و بعد دادگاه نامزدم بهم پیام داد که بیا باز از اول شروع کنیم، و اظهار پشیمانی میکنه از رفتاراش و اینکه میخواد جبران کنه و کلا حرفش اینه که کل رفتارهای غلطش بخاطر احساسات کم من هست و چون من احساسم کمه اون این همه پرخاشگری میکنه
یکبار هم امتحانش کردم ببینم واقعا عوض شده یا نه، امادیدم اصلا با گذشته تغییری نکرده و فقط میخواد منو متقاعد کنه که برگردم به زندگی کردن باهاش و مهریه اش رو اهرمی کرده واسه این امر
حالا میخواستم بدونم چیکار کنم? آیا برگردم و باز باهاش ادامه بدم? ازش جدا بشم و راه طلاق رو پیش بگیرم?
ممنون میشم راهنماییم کنید
دوست عزیز و گرامی بهتر است شما و همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه کنید تا در رفع مشکل به شما کمک کند البته نباید اجازه میدادید کار به دادگاه و مهریه کشیده شود زیرا در این راستا حرمت شکنی شده و زندگی شما در اثر بی توجهی طرفین آسیب دیده در ابتدا
ممنونم دوست عزیز بخاطر پاسختون
الان که کار به اینجا کشیده و خیلی از حرفای که نبایدزده میشد زده شده، خیلی از بی احترامی ها، توهین ها…. اظهار پشیمونی میکنه و کاملا اقرار میکنه که اشتباه از جانب خودش بوده که بخاطر لج بازی و ندونم کاری خیلی از رفتارهای اشتباه رو انجام داده و از روی عمد بعضی اشتباهات رو انجام میداده که من ازش حساب ببرم و بقول خودش زن ذلیل بشم که توی این کارش موفق نبوده و کاملا بی هدف رفتار میکرده
الان توی دو راهی گیر کردم
اگه بخوام باهاش ادامه بدم و اون عوض نشده باشه و فقط بخاطر اینکه بخوام ببخشمش این حرفا رو میزنه، و باز به مشکل برخورد کنم چی? و اینکه بخوام طلاقش بدم و بعدش چی خواهد شد ذهنم رو درگیر کرده
من ۲ سال عروسی کردم و ۱ سال عقد بودم به نظر من باید کل ابهامات برای طرفین نسبت به هم رفع بشه بعد عروسی کنید، بهتره مطمئن بشید که می تونید با هم زندگی کنید زیر یک سقف-از طرفی اگه ایشون پشیمونند ونپخته عمل کردند پس چرا خونوادشون باهاشون همکاری کردن؟؟
شما باید دخالت اطرافیان از هر دو طرف قطع کنید. وبه خاطر اینکه ایشون پشیمونن و هر چی نباشه همسرتونه بهتره بهش فرصت جبران بدید اما عروسی نکنید فعلا و پیش یک مشاور خوب برید و از ته ذهن جفتتون از بدی های هم پاک شه و دوباره شروع کنید با فراموشی روز های تاریک
شاید باور نکنید من ۱ بار با همسرم دم نامزدی بهم خورد و ۱٫۵ سال طول کشید تا دوباره اومد خواستگاری (البته من پدرم به خاطر مهریه همه چیو بهم زد) ذهنم کاملا نسبت بهش خراب شد حتی تا مدت ها بعد عروسی هم بهش بد بین بودم و یاد اون روزها می افتادم هرچند بین ما اصلا حرمت شکنی نشده بود و ازدواجمون سنتی بود و رابطه تعریف شده
کلا اینو واستون گفتم چون تجربشو دارم توی زندگی همیشه تا دعوایی بشه جفتتون یادش می افتید بهتره کاملا بهم اطمینان پیدا کنید بعد شروع کنید چون بعد عروسی باز مشکلات بیشتر میشه مخصوصا از طرف خانواده ها که امیدوارم خونواده های شما اینقدر با فرهنگ باشن که واستون مشکل نتراشند. ببخشید طولانی شد
موفق و خوشبخت باشید
سلام
از مشاورین محترم خواهش میکنم در این زمینه من رو راهنمایی کنن
با تشکر
دوست عزیز با مشاوره اول سعی کن حلش کنی.الان در چه مرحله ای هستی؟
چون من هم بدون نامزدی سریع عقد کردیم،که خانومم خیییلی منو اذیت کرد،لجباز،حسود،درک زندگی مشترک نداره،بچه بازی دار میاره،دروغگو،خلاصه منو داغون کرد،بعد دوماه پس زدم،چندماه که گذشت دوباره پیغام فرستادن که بیا دوباره از نو شروع کنیم،چون من دلم ازش سیاه بود قبول نکردم،بعد شکایت برا مهر،چون من تصمیممو گرفتم ،دختره به درد زندگی نمیخوره،از همه چی براش کم نزاشتم،