عرض سلام و خسته نباشید
دختری 26ساله هستم که از یکی از پسرای فامیل خوشم اومده. ایشون 34 سالشه که در چند سال پیش یه نامزدی ناموفق داشته و به کل فراموش کرده. دختره هم ازدواج کرد. بعد از اون جریان ایشون گفتن که دیگه خوشم نمیاد ازدواج کنم و تا الان مجرده. و من ازش خوشم میاد. از حسش نسبت به خودم مطمئن نیستم ولی حس میکنم اونم نسبت به من بی میل نباشه فقط شاید یه مقدار ترس یا نمیدونم چی هست که اونو نسبت به ازدواج بی میل کرده بقول خودش که میگه کلا اون جریان نامزدیشو همون لحظه فراموش کرده. مامانشم منو خیلی دوست داره کلا از لحاظ فرهنگی مثل همیم. اینم میگه دیگه پیر شدم و با مجرد بودن خو گرفتم ولی من خیلی میخوامشو اون نمیدونه. تفاوت سنی ما 8 ساله نمیدونم این خوبه یا بد. از لحاظ اخلاقی ام میشناسمش فکر میکنم مناسب هم باشیم. اما چرا اون اینقدر بی تفاوته رو نمیدونم. البته یه وقتایی بهم دیگه یه سری پیامای طنز میدیم. یه بار از خودمون بصورت خیلی معمولی باهم چت کردیم. اون میگفت چرا ازدواج نمیکنی چرا کسیو تو دانشگاه انتخاب نکردیو از این حرفا.کمکم کنید لطفا نمیدونم چیکار کنم.