سلام .من حدود یک سال پیش بامردی که 1سال از خودم بزرگتر بود ازدواج کردم با اینکه تفاوتهای ما مثل تحصیلات و وضعیت اقتصادی زیاد بود (در هر دو من بالاترم)اما بخاطر علاقه ای که از کودکی به من داشتند راضی به ازدواج شدم .بعد از مدتی برای کار به شهر دوری رفتند و هر چه زمان میگذرد احساس میکنم نسبت به من سردتر میشوند البته در زمان دوری شدیدتر است و همیشه نسبت به من شک دارند و در تلاشند که غرور و شخصیت من را جریحه دار کنند.با این حال بسیار به مم وابسته اند و وقتی میگویم از زندگیت میروم بسیار پریشان میشوند من واقعا نمیدانم برخورد درست چیست ???