باعرض سلام خسته نباشید,
دختری۲۵ساله هستم,۹ساله ازدواج کردم وحالا۲تابچه دارم,شوهرم اخلاق خیلی بدی داره,همه اش دنبال حرف ودعوا میگرده,وهمیشه هم باید حرف خودش باشه,۴ساله باخانواده ام قهره,همیشه هم بدگویی خانواده ام رو میکنه,نمیذاره باهاشون رفت وامدداشته باشم,فقط خونه مادرم میرم,دشمن خونی مادرم شده,نمیدونم چکارکنم,خانواده خودش رویه چشماش جا دارن ولی یکسره سرکوفت به من میزنه باهمچین خانواده ای که دارم,بااینکه خانواده من تقریبا همه از ما شرایط مالی بهتری دارن,ولی شوهرم همیشه فحش میده میگه اونابدخت وبیچاره اند,به همه بدبینه ولی بازم خانواده خودش براش عزیزترن,بخاطر اونا چه کتکهایی که به من میزنه,اگر هم گلایه کنم میگه همینه که هست میخوای بخواه نمیخوای برو تنگ دل مادرت.
قبلا خیلی مشکلات داشتیم من هم باهاش مخالفت میکردم ولی اون لجبازی هایی میکرد که منو عذاب بده,مثلا میگفت با یه زن دیگه هست وبعدا عکس دوتایی شون برام میاره,خیلی منو ناراحت میکرد,تاکم میاره اینجور بهم میگه,منم خیلی عذاب میکشم,موبایلم همیشه سایلنته چون دوست نداره باکسی حرف بزنم,خیلی هم بی مسولیت هست,الان نزدیک ۷ساله یه چادر ازش خواستم برام نمیگیره,لباس ازش میخوام میگه این همه داری ولی چندین سال رنگ لباس نو ندیدم,سرکارنمیره,اگرهم بره یه خرج خوراکمون رو درمیاره,همیشه میگه ندارم,همه خانواده خودش مرفه هستن و پولدار,وقتی من وبچه هام بین شون میریم سرخورده میشیم,یکسرمیکن لباساتون قدیمیه,دیگه خسته شدم هیچی ندارم که بگم به خاطر اون این غصه ها بیخیال,لطفا,راهنماییم کنید,چطور باهمچین ادمی سر کنم,خیلی هم مغروره ومتکبر,اگر راهی پیشنهاد کنید ممنون میشم.باتشکر.