1
دعوا
سلام
پدر و مادر من دعوا کردن سر یه چیز مسخره.خیلی شلوغش کردن.حالا مهمون برامون اومد ولی حتی جلو مهمون هم باهم حرف نمیزنن. جاهایی هم که تنها یا مهمونا خوابن میگن بذار مهمونا برن تکلیف زندگی رو مشخص میکنم
نمی دونم چرا اینطوری شد.
حرف طلاق میزنن، دارم دیوونه میشن دوست دارم بمیرم.عرضه خودکشی ندارم وگرنه دست به کار می شدم
فقط آرزوی مرگ دارم فقط مرگ
دوست دارم از خونه برم بیرون
سلام
اولا آروم باشید
و اصلا به افکار منفی همچون خودکشی یک لحظه هم فکر نکنید
و هر چیزی که ارومتون می کنه سعی کنید به اون سمت برید
حالا سعی کنید با توجه به این که رابطتان با مادرتون صمیمی تره یا پدرتون سعی کنید تنها با ایشون صحبت کنید اما نه در مورد این موضوع
فقط سعی کنید به صورت غیر مستقیم به او بفهمانید که چه قدر دوستش دارید و او برای شما مهم است
بعد از این که یه مدتی در مورد این مسایل مکالمه کردید با توجه به سنتان(مهم است چون اگر کم باشد می گویند دخالت نکن) می توانید گه گاهی به موضوع دعوا هم اشاره بزنید که مثلا مامان چرا اینطور فکر می کنی مشکل چیه یا مثلا بابا منظور مامان این بود شما چرا فکر اینطوری فکر می کنی و این گونه سعی کنید او را ارام کنید
اگر رابطتان با هر دو خوب است چه عالی میشد اگر در دو وقت جدا با هر دویشان صحبت کنید به همین صورت
ولی حواستان باشد که در مورد مطلب اصلی(دعوا) صحبت نکنید
و وقتی با یکیشان صحبت می کنید به ایشان بفهمونید که چون با او رابطه بهتری دارید ترجیه دادید با او صحبت کنید(ینی متوجه نشوند که با هر دویشان صحبت کردید)
و در آخر مطمعن باشید شما می توانید کمک کنید و مشکل حل خواهد شد
پس به خودتون مسلط باشید
ایشالا مشکلتون حل شه