8
دوستی
با سلام من دختری 22 ساله هستم که مدت 3 ماهه با پسری 25 ساله دوست شدم که روزای اول دوستیمون همش میگفت واسه ازدواج میخامت و میگفت باید بشناسمت،بد دو ماه حرفه ازدواج بینمون پیش اومد میگه اگه خاستگار خوب واست اومد ازدواج کن بعدا نگی به خاطره من صبر کردی من قصده ازدواج ندارم از لحاظ کاری تا 1 ماه دیگه کارش را میفته، به من خیلی احترام میزاره و بهم توجه میکنه و خیلی بی نهایت بهم خوبی میکنه نمیدونم قصدش چیه و من باید چیکار کنم ؟!
برای یک زمان مشخص به ایشون فرصت بدید برای خواستگاری اقدام کنه و بعد از اون تصمیم گیری کنید
اگر ایشون تمایلی به خواستگاری نداره و یا شرایطش مهیا نیست بهتره همین امروز رابطه کات بشه ..قبل از هر گونه وابستگی و مشکلات بعدش
سلام.خسته نباشید. من حدود ۳ ساله که ازدواج کردم و الان باردار هستم . من ۶ سال پیش خواستگاری داشتم که اوایل قرار بود با هم ازدواج کنیم ولی در طی آشنایی فهمیدم که اصلا بدرد من نمی خوره و همه چیز بین ما تموم شد. هر چند که مدتی وابستش شده بودم ولی تونستم عاقلانه رفتار کنم و کنارش بزارم و الان که با فرد دیگه ازدواج کردم ذره آی احساس پشیمانی ندارم. فقط در طی آشنایی با اون فرد اون آقا تکه ای طلا بعنوان کادو تولد خریده بود و رابطه ما را قهر تموم شد و آن تکه طلا هنوز دستم مانده.البته همسرم چیزی نمیدونه.میخواستم راهنمایی کنید که من آن را چکار کنم. صدقه بدهم؟ چون نمی خواهم به هیچ وجه با اون آقا و خانواده اش در ارتباط باشم. لطفا کمک کنید.
میتونید از طریق یکی از واسطه های قابل اعتماد در خانواده این طلارو بهش پس بدید
مواد ۱۰۳۷ و ۱۰۳۸ قانون مدنى به ترتیب چنین بیان نموده است كه: «هریك از نامزدها مىتواند درصورت به هم خوردن وصلت منظور هدایایى را كه به طرف دیگر یا ابوین او براى وصلت منظور داده است مطالبه كند، اگر عین هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایایى خواهدبود كه عادتاً نگاه داشته مىشود مگر اینكه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.»
«مفاد ماده قبل، از حیث رجوع به قیمت درموردى كه وصلت منظور در اثر فوت یكى ازنامزدها به هم خورد محسوس نخواهد بود.»
بنابراین باتوجه به مواد فوق مىتوان دریافت كه چنانچه قبل از عقد نكاح از طرف نامزدها یا پدران آنها هدایایى به طرف دیگر داده شده است در تمام موارد، قابل مطالبه نیست بلكه تنها تحت شرایطى، طرف اهداكننده حق مطالبه آن هدایا را خواهدداشت.
آن شرایط به شرح ذیل عبارتند از:
۱- وصلت منظور به هم خورده و بنا نباشد ازدواج صورت گیرد، دراین صورت هدایایى كه هریك از طرفین به طرف دیگر یا ابوین او داده است قابل مطالبه و استرداد خواهد بود.
۲- این هدایا به منظور و در راستاى وصلت طرفین و نه به انگیزه دیگرى تقدیم شده باشد.
۳- چنانچه عین هدایا موجود است عین قابل مطالبه و استرداد است لكن چنانچه عین موجود نیست صرفاً قیمت هدایایى قابل مطالبه است كه عادتاً نگاه داشته مىشود. مثلاً هدایایى مصرف شدنى كه با مصرف عین آن از بین ميرود از شمول این بند خارج است. هدایا از نوع البسه و عطور از این گونهاند.
۴- قیمت هدایاى نگاه داشتنى كه تلف شدهاند درصورتى قابل مطالبه است كه بدون تقصیر هدیه گیرنده تلف نشده باشد.
۵- به هم خوردن وصلت به جهت فوت یكى از طرفین نباشد.
اما درخصوص هدایاى پس از عقد نكاح همانطور كه بیان شد، مقرراتى تحت عنوان هدایاى پس از عقد نكاح در قانون مدنى و سایر قوانین به چشم نمى خورد لكن به نظر مىرسد تقدیم هدایا از مصادیق همه است كه بدین جهت بررسى مقررات قانون مدنى راجع به هبه پرداخته تا موضوع هدایاى پس از عقد نكاح نیز روشن گردد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام.من دختری ۲۶ ساله.با یک پسر ۳۲ ساله یک سالی دوست هستم.خیلی دوستش دارم.از اول ب من گفت ک من قصد ازدواج ندارم.فقط دوستی.بعد یک سال گفتم چه فایده کات کنیم.ازم خواهش کرد واسه اخرین بار ببینمش.رفتم بیرون و رفتم تو مدتی ک باهم بودیم این پسر همش گریه کرد که دوستت دارم و…راستش فکرشو نمیکردم اینقد دوستم داشته باشه.میگه اگه میخواستم ازدواج کنم اولین گرینه ام بودی.گفت کاش بیام ازدواج کنبم و برم سر خونه و زندگیم.اما میترسم و اصلا نمیتونم حتی بهش فک کنم.یک بار نامزد داشته و به هم خورده.نمیدونم چیکار کنم.باهاش بمونم یا تموم کنم؟
با چنین وضعیتی که وجود داره بهتره رابطه رو کات کنید ..هر چند سخت هست ولی تکلیف هر دوی شما مشخص خواهد شد .. و هر دو کمتر آسیب خواهید دید
پس اگر درخواست دیدار دوباره داشت خواهشا” قبول نکنید تا بتونید این مرحله رو بگذرونید ولی اگر واقعا ایشون شرایط ازدواج رو داشته باشه میتونه برای خواستگاری اقدام کنه
پس عدم دیدار شما میتونه زمینه تحریک ایشون برای تصمیم گیری باشه
سلام مجدد ممنون از پاسختون.دیگه نمیرم ببینمش.توی شبکه های اجتماعی هم جوابشو ندم؟یک جورایی محو شم از زندگیش؟
اگه منو بخواد پا پیش میزاره نخواد هم بهتره با عذابی ک تحمل میکنم همین الان تموم شه.پس تصمیمم درسته؟بعضی وقتا فک میکنم با خودش میگه چقد بی احساسه یا چقد بی معرفته.این حسه اشتباهه؟
سلام خسته نباشید
من یه دختر کاملا ساده و مذهبی هستم و خانواده سخت گیری دا م حدود سه سال پیش عاشق یه پسر شدم اما هیچ وقت به روم نیاوردم ولی یکی از دوستام بهش گفت و منو توی عمل انجام شده انداخت.تومدتی که با اون پسربودم خیلی خیلی ازلحاظ روانی اذیتم کرد و یجورایی میشه گفت دیونه شدم و روانپزشک رفتم برام قرص جلوگیری از صرع نوشته.با همه اذیتاش بازم دل کندن خیلی خیلی برام سخت بود اصلا دوست نداشتم برم سراغش اما فوقه فوقش دوماه تحمل میکردم و بعد حتما بهش زنگ میزدم و حالشو میپرسیدم واقعا این شرایط عذابم میداد و دیونم میکرد چون غرورم میشکست.واون روز به روز منو بدتر ازلحاظ روانی اذیت میکرد.سه ماه پیش خیلی غیرمنتظره ازم خواستگاری کرد و چون خانواده هامون خیلی فرق داشتن و اون پسردختربازی بود برخلاف میل باطنیم جواب رد دادم.اون پسر خیلی ناراحت شد و گفت غرورمو پیشه خانوادم شکستی. و بازهم من تحمل ناراحتیشو نداشتم و خواستم ازدلش دربیارم اما بازم خودموکوچیک کردم.همش دنبال اینم بفهمم الان باکیه و چندروز پیش یکی از دوستاشو پیداکردم بهش پیام دادم ببینم کیه و ایشون فهمیدن و برخورد خیلی بدی بامن داشتن.منم بعضی وقت ها برای اینکه توجهشوجلب کنم دروغ گفتم که اون الان به من بی احترامی میکنه و بهم میگه دروغ گو و هرزه ولی واقعا ازته دلم دوسش دارم اما خیلی از این وضعیت خسته شدم همش میخوام اززندگیم پاک بشه اما نمیشه من امسال کنکور دارم و واقعا فکرو خیال دیونم کرده نمیدونم چیکارکنم
چنین رابطه ای که شما برای اون گدایی عشق میکنید مردود هست و نتیجه ای که شما دنبالش هستید رو بدست نمیاره
بهتره به جای اینکه خودتون رو با دوست داشتن گفتن سرگردان کنید کمی واقع بینانه به وضعیت خودتون و این رابطه نگاه کنید
مسلما” افراد واجد شرایطی هستند که وجود شما برای اونا بسیار با ارزشه