رابطه جنسی
من دو سال پیش تو دانشگاه با ی پسری آشنا شدم بهم میگفت دوست دارم اما بعدها بهم گفت که چون تنها بوده الکی بهم میگفته دوست دارم اما من دیوانه وار عاشقش بودم پنج بار باهاش سکس مقعدی داشتم بار اول بزور بود و به خاطر همون زور و فشار خونریزی داشتم که بعدها فهمیدم اون اجبار باعث آسیب رساندن به مقعدم شده الان تکه زاعدی از مقعدم بیرون آمده بهش پیام دادم گفتم نگاه چی سرم اومده برام دعا کن بمیرم که جرات خودکشی ندارم گفت برو بمیر بمن چه الان ی سال تنهام همه روزم شده گریه و گشتن تو سایتای پزشکی خسته شدم از زندگی از ترسی که کسی بفهمه الان فکر میکنم ی چی کمتر از همه دخترا دارم حالم از خودم بهم میخوره غذا هم نمیتونم بخورم حقمه حقمه من خیلی بدم 23سالمه 160قدمه الان شدم 38کیلو ایقد تحت فشارم دلم میخاد میرم بیرون ی ماشین بهم بزنه بمیرم همه زندگیم شده ترس تورو خدا دخترا نکنید گول نخورید بعد میشید مثل من که ارزوتون بشه مرگ
طرف پولدار بود اما همش منو تیغ ميزد از من پول میگرفت خودش دفتر ایرانسل داشت ولی شارجشو از من میگرفت بعدها فهمیدم خرج دوست دخترای دیگش میکرده که باهاش بمونن اون منو به قیافه و تیپ و عشوه دخترای فشن فروخت چقدر ناشکری کردم گفتم خدا چرا منو این شکلی آفریدی بخدا این دیونگی حقمه ولی کاش خدا خودش تمومش کنه دیگه جا ندارم من تقاص کارمو پس دادم همین دیونگی تنهایی ترس حال خراب خورد شدن خوار شدن درد و آسیبی که بهم رسیده خدای من بسمه
هیچ وقت نا امید نشو
دیگه هیچ نقطه امیدی تو زندگیم نیست
سلام.واقعا ناراحت شدم.تف تو ذات اینجور پسرا.اینا رو فقط باید سپرد به خدا تا جوابشونو بده که از سادگی ما دخترا سو استفاده نکنن.اصلا ارزش فکر کردن هم ندارن میدونم برات خیلی سخته چون دوسش داشتی که تن به این کار دادی ولی اون لیاقت نداشت.عزیزم نگران نباش برو دکتر خوب میشی اونم یه روزی میفهمه که غلط زیادی کرده چوبشو میخوره.
من هیچ وقت نفرینش نکردم اما شبای که تا صبح از درد نمیتونم بخابم فقط گریه میکنم میگم خدا کو عدالتت من هم روحم زخمی هم جسمم
یه دکتر خوب پیدا کن و برو…باگریه از این ببعدتو خراب نکن…توروخدا….هیچکس جز خودت بخودت نمیتونه کمک کنه…میدونم سخته میدونم دردی که کشیدی قابل تصور نیس.اما یاعلی بگو و تصمیم بگیر از اول شهریور۱ جور دیگه زندگی کنی…از این ببعدتو۱ زن سالم و با اعتماد بنفس باش…سخته اما شدنی!برو۱ دکتتر خوب برای ضایعه ای که داری…خداهست اما اول باید خودت یا علی بگی…کتاب رازو تهیه کن و هرروز بخون
به نظر من حتما برو دکتر و خودتو درمان کن و برای اینکه فراموشش کنی خودتو با کار و درس و کلاسای مختلف سرگرم کن و سعی کن بهش فکر نکنی تا فراموشش کنی میدونم سخته ولی میشه.حتما برو دکتر
رفتم دکتر درمانی نداشت فقط بهم شیاف داد که مسکن درد نکنه و گفت مراقب باش بدتر نشه نه دیگه علاقه ای بهش نداره اون علاقم که حاضر بودم براش جونمم بدم شده نفرت الان فقط از آیندم میترسم که بدتر نشه که کسی نفهمه
مگه میشه درمان نداشته باشه دکترتو عوض کن.باید درمان داشته باشه ایدز که نیست خدای نکرده!!!
نداره درمان دردش مقطعی اگه عمل کنم هم بدتر میشه بی اختیاری میگیرم
دوست عزیزم اینجوری نکن باخودت از الان تصمیم بگیر شاد باشی وشادزندگی کنی تو نباختی اون باخته ببین بزودی چه بلایی سرش میاد صبر کن تا ببینی تو فقط با اون بودی با احساس پاکت ولی اون هرزه نجسه ببین چه بیماریایی بگیره شما هم مشکلی نداری به تغذیت برس سعی کن غذاهای ملین بخوری که یبوست نداشته باشی چون یبوست خیلی برات بده لباسای شیک بپوش حساسیتت رو بذار کنار ورزش کن بخند بذار ببینه برات ارزش نداره اونو تف کردی بیرون برو دکتر با پماد دارو مشکلت حل میشه به کسی هم نگو
سلام دوست عزیز.خیلی ناراحت شدم از چیزی که شنیدم امیدوارم راهی باشه وخوب بشی.منم یکی بهم بدجور نامردی کرد داغون شدم ولی بدون اینطوری نمیمونه فقط سعی کن خودت رو بدست بیاری و برای خودت ارزش قائل بشی.شاد باشی
کاش درد زندگي منم عاشق شدن بود، احساسات آدم به مرور زمان عوض ميشه ويادش ميره، دوست من مشکل تو قطعا حل شدني هست، برو متن نوشته هاي منو بخون متوجه ميشي مشکل من خيلي حادتر ازتوهست ولي توخوب ميشي مطمئن باش، برو واسه خودت زندگي کن گلم
دوست گلم شمابواسیرداری ودرمان هم داره اون دکترهیچی سرش نمیشده بجای ناراحت شدن واسه کسی که حتی ارزش فکرکردن نداره خودت وناراحت نکن اون جزای کارش ومیبینه بهت قول میدم عزیزم توسنی نداری به خودت برس تازه اول راهی بایدخوش وخرم باشی پیش یک دکترخوب بروقطعاخوب میشی نگران نباش سزت وگرم کن بهت قول میدم اگرروحیه خودت وبسازی چنان زندگی خوبی خواهی داشت که به الانت میخندی برات ارزو بهترینهارودارم جونی قدرش وبدون