با شخصي رابطه دوستي دارم كه قصد ما ازدواج است خانواده ها ب جز پدر من و پدر اون در جريان هستند علاقش ب من زياد ولي نسبت بگذشتم خيلي بي اعتماد و گاهي انقدر شك ميكنه ك حتي ب دختر بودنمم تهمت ميزنه ميگه من دوست دارم ولي زن خراب نميخوام همش با اين مسيله درگيرم ك اون حس ميكني من در مورد گذشتم پنهان كاري ميكنم و من تمام مدت بايد قسم بخورم ك من سالمم و خراب نبودم بخاطر عشقي ك نسبت بهش دارم نميتونم تصميم بگيرم لطفا كمكم كنيد