عشق یک طرفه !
سلام
من 26 سالمه و عاشق خانم همکلاسیم هستم مدت خیلی زیادیه چکار کنم که اون منو دوست داشته باشه چند ساله خاستگارش هستم خودش میگه لیاقتشو دارم و بهش ثابت شده که من دوستش دارم ولی میگه خودشو نمیدونه ، نمیدونه که به من جواب مثبت بده یا منفی قبلاً منفی داده منم خیلی اسرار کردم الان وضعیتی شده که یکم بهتر شده با من صمیمی شده درد دل میکنه صحبت میکنه میرم پیشش و حتی واسه تولدم هدیه گرفته و منم برای اون گرفتم سالهای قبل اصلا اجازه نمیداد ولی بازم میگه نمیدونه ! بهش گفتم میخوای برم راحت بشی بازم گفت نه فقط میگه صبر کن الان ۵ ساله من عاشقشم دهنم ساف شده دیگه نمیخوام ازش دل بکنم دوستش دارم خیلی زیاد دوستش دارم .
بعد البته من نگرانم بره پیش مشاور اخه خوب معمولا مشاور ها دنبال روش هایی برای فراموش کردن یا بیخیال کردن طرف مقابل هستن من خیلی دوستش دارم میخوام بدستش بیارم
الان قضیه جوریه که اگر من نرسم بهش خیلی داغون میشم بعد از این همه سال و اگر ترکش کنم اون همه تلاشی که کردم و تا اینجا رسوندم که از جواب منفی به یه حالت دو دلی رسیده از بین میره
و بازم اگر خودم هم الان بخوام اون رو ترک کنم ممکنه اون هم یه حالتی براش پیش بیاد که من که اینقدر دوستش داشتم بیخیالش شدم پس دیگه کسی نمیتونه اندازه من دوستش داشته باشه
و یه مورد مهم که هس اینکه ایشون تو خیلی چیزها دودل هست حتی بیرون که میریم سر انتخاب خوراکی . لباس و حتی جدیدا میخواد جایی کارکنه یک هفتس داره فکر میکنه یعنی تا این حد تو هرچیزی دودل هست و من میدونم دوستش دارم میتونم تحملش کنم
چند ورز پیش باهاش دوباره صحبت کردم که آیا از سر دلسوزی و ترحم هست که با من راحته گفت که نه اگر اینجووری بود که قبلا میشد گفت که میدونه با من خوشبخت میشه ولی نگرانه که مثلا چون حسی نداره بعدا کارمون به طلاق بکشه میترسه خودش دووم نیاره چون حسی ندار و منم همش بهش ابراز علاقه میکنم با هدیه دادن با گفتن دوستت دارم و مرتب هم برام عکس میفرسته من ذوق مرگ میشم و بیشتر بهش ابراز علاقه میکنم ولی خودش هم میدونه دوستش دارم.
لطفا راهی به من بدید که بتونم علاقشو جذب کنم و بهش اعتماد بدم که بهم علاقه مند میشه تو زندگی نمیدونم واقعا چیکار کنم
تشکر
عشق یکطرفه
دوست عزیز باید متوجه شده باشید علاقه ای در این بین نیست.
در واقع ایشون علاقه ای به ازدواج با شما نداره.
ولی دوست داره طوری بیان کنه که شما هم ناراحت نشید.
و در این ابراز علاقه کردن هر انسانی آزاد هست.
به همین خاطر بهتره شما برای این رفتاها فکری کنید.
چون اگر به همین منوال باشه فقط وقت و فرصت های زندگی خودتون رو هدر دادید .
به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید.
دلایلشو بشنوید و محترمانه و محکم در این مورد تصمیم گیری کنید.
این که علاقه ای نیست درسته ولی اینکه بیان کنه اشتباه . چون من چندیدن بار و هرروز دارم از ایشون میپرسم که تمام کنیم و اون اذیت نشه میگه که اذیت نیست و نمیخواد تمام کنه و خودش میگه که دودل هست ولی میدونه من خوشبختش میکنم
بخاطر این دلش نمیادو نمیخواد به راحتی به من جواب منفی بده … در هرصورت من که دوستش دارم و باید دنبال راهی باشم که اون هم من رو دوست بداره
دوست عزیز هیچ چیز در رابطه با مردها نمیتواند جذاب تر از این باشد که بتوانند کنترل و استقلال خود را در دست داشته باشند.
اگر شما از نظر مالی مستقل هستید و تنها زندگی میکنید،از نظر بیشتر دختر ها شما یک مرد بالغ و عالی به نظر میرسید.
که میتواند در مواقعی که آن ها نیاز داند در کنارشان باشید.با این خصوصیت به آسانی هرچه تمام تر آن ها را جذب خود خواهید کرد.
پس به این موضوع دقت کنید . تا به نیاز و انتظار ایشون پی نبرید نمیتونید نظرشو جلب کنید.
از طرف دیگه ممکنه ایشون مشکلاتی داشته باشه که نتونسته با شما در میان بگذاره .
و همین عامل دور شدنش از شما شده . بستگی داره چقدر به شما نزدیک بشه و اعتماد کنه .
پس فعلا تا پایان دوره دانشگاهی صبور باشید . هر کاری برای کات کردن این رابطه کنید .
چون در یک دانشگاه هستید و برخوردهای زیادی خواهید داشت قدرت تصمیم گیری شمارو سست خواهد کرد.
در مدت هم شما و هم دختر با تجربه تر خواهید شد و بهتر تصمیم گیری نهایی خواهید کرد .
ما ۳ سال هست که دانشگاه رو تموم کردیم .. توضیح دادم
درمورد نیاز ها صحبت میکنیم . حس میکنم چیزهایی هست که نمیگه ولی خوب سعی میکنیم زیاد صحبت کنیم