مخالفت با ازدواج
من پسری26 ساله دو سال پیش برای خاستگاری از دختری که یکی از دوستان پدرم معرفی کردند برای اولین بار به خاستگاری رفتم. دختر خانوم رو من پسندیدم ولی خانوادم گفتند چون جای اول هست که خاستگاری رفتن جواب رد دادند. این قضیه گذشت چند جا به خاستگاری رفتیم قسمت نشد مادرم گفت به خاستگاری دوباره همان جای اول برویم. رفتیم خانواده دختر تحقیق کردن پسندیدند. خانواده من از یکی از دوستای پدرم تحقیق کردن اون گفت این مورد به درد پسر شما نمیخوره بعدش فهمیدیم اون دوست پدرم با پدر دختر تو اداره رابطه خوبی ندارن. بعدش پدرم و مادرم کم خونی دختر رو بهونه کردن و دوباره جواب منفی دادن به خانواده دختر و مخالفت های منم فایده ای نداشت. این قضیه تموم شد چند جای دیگه رفتم نشد. به پدر و مادرم گفتم که من اون دختر اولی رو می خوام هر چه گفتم اونا قبول نکردن. توی این دوسال خیلی جنگ و دعوا داشتیم. جوری شد که مادرم زنگ زد خونه دختر و با مادر و پدرش بحث و دعوا کرد.
من هنوز اون دختر رو دوست دارم و از همه لحاظ بهش مطمئن هستم که با اون خوشبخت میشوم ولی پدر و مادرم مخالفت می کنند. از یکی از دوستان پدرم خواستم تحقیق کنه دوباره با پدر و مادرم صحبت کنه اون تحقیق کرد تحقیقش خوب بود ولی باز خانواده ام قبول نکردن. ثابت کردم کم خونیش مشکلی نیست ولی باز قبول نمیکنن باز برای خاستگاری بریم. الان فقط میگن ما نمیخواهیم با اون خانواده وصلت کنیم. لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
نکته قابل توجه در ازدواج جوانان اینجاست که هر مخالفتی با ما به معنای بد بودن مخالف یا سوء نیت او نیست. دقیقا همان طور که هر موافقتی با فرد انتخابی ما به معنای درست بودن نیت شخص موافق و حسن نیت او نیست.
به خاطر این که معمولا عمده مشکل سر راه انتخاب مورد مناسب برای ازدواج، عدم آشنایی با ملاک ها و لااقل نداشتن اولویت بندی و بارم بندی در آن ملاک هاست، لازم است این قضیه یادآوری شود که اولین قدم در دفاع ما از فرد مورد نظر، این است که انتخاب ما قابلیت دفاع عقلانی داشته باشد. و این دفاع حمل بر درستی ملاک ها و بارم بندی ملاک ها و اولویت بندی آن هاست.
اگر از نظر عقلانی ما توانسته باشیم بدون هندی بازی و عاشق شدن قبل از تطبیق ملاک ها فرد مورد نظر را انتخاب کنیم و هم شانی مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، سنتی، تحصیلات، قیافه و … رعایت شده باشد می توان گفت فرد مورد نظر گزینه مناسبی برای ازدواج می باشد.
در چنین صورتی می توان از انتخاب خود دفاع کرد.
اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزند به دلیل عدم تطابق ملاک ها و هم شانی فرد با فرزند یا خانواده است. و معمولا زمانی که فرزند قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشد چنین مشکلی خواهند داشت. البته درصد بسیار کمی از والدین هم از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزند خود مخالفت می کنند اما مطمئنا در درصد بسیار پایینی قرار دارند.
شما نیم نگاهی به ملاک های خودتان بیندازید.
آیا فرد مورد نظر را بر اساس ملاک های خود انتخاب کرده اید؟
آیا اول انتخاب کرده و بعد عاشق شده اید یا اول عاشق شده اید و بعد ملاک ها را بر اساس فرد مورد نظر تعدیل کرده اید؟
آیا صفت خاصی در محبوب نیست که به خاطر همان ویژگی خاص، شما حاضر شده اید با او ازدواج کنید و سایر داشته ها و نداشته ها را غافل نشده اید؟
اگر مطمئن شدید انتخاب شما کاملا معقول و منطقی و بر اساس ملاک بوده طبعا مخالفت والدين، غیر منطقی خواهد بود.
در گام اول شما باید در جو صمیمی و فرصت مناسب با والدين خود صحبت کنید. ملاک هایتان را برای او بازگو کنید. چرا و بر چه اساسی او را انتخاب کرده اید و محاسن او و ایده آل های شخصی تان که ممکن است با والدینتان داشته باشد با او صحبت کنید. البته اگر شخص امینی که هم والدينتان او را قبول کنند و هم با شما صمیمی باشد، قبلا با شما هماهنگ شده و در جلسه حاضر باشد تاثير مثبتی در جلسه شما خواهد داشت. البته ممکن است پدر يا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما بدون دلیل باشد اما از نظر ناظر بی طرف و امین شما حرف درستی باشد و شما باید ملاک های خود را تعدیل کنید.
بعد از شنیدن دلایل شما، اگر باز هم پدر يا مادرتان، با شما مخالفت کنند معمولا مخالفت ایشان بعد از این مرحله بدون منطق و دلیل خواهد بود.
مطمئنا هیچ پدر و مادري مانع خوشبختی فرزندش نمی شود. حتی اگر با ازدواج او صد در صد مخالف باشد. والدين زیادی دیده ايم که با وجود مخالفت صد در صد با فرزندی که تا آخرین فرصت فکر می کرد انتخاب درستی داشته و حتی پدر او را تهدید به عدم حمایت و محرومیت از ارث کرده بوده اما بعداز ازدواج باز هم نظر حمایت خود را از فرزندش دریغ نکرده است.
همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج به نظر لطف والدینمان نیازداریم. حتی اگر والدين هیچ کمکی هم به شما نکنند سعی کنید خودو خانمتان رضایت آنان را به دست آورید. هم رضایت والدین شما و هم دختر خانم. اصلا به این گزینه فکر نکنید که بخواهید رابطه خود را با والدین تان قطع کنید. این مساله هم اکثرا اوقات امکان وقوعی ندارد و ماه های بعدی ازدواج و سردی عطش تصمیم عجولانه باز هم محبت والدین در وجود انسان روشن می شود. و هم این که والدین انسان به مانند ریشه او هستند و قطع رابطه با والدین انسان را تبدیل به موجودی بی ریشه می کند که مشکلات فراوانی فراروی خود و خانواده خود خواهد داشت. ضمن این که خداوند در قرآن شدیدا از قطع رابطه با والدین نهی می کند.
شما به جای این که از برخورد والدینتان با عروس خانم نگران باشید. بعد از اطمینان از انتخابتان بر اساس ملاک ها و اولویت های ذکر شده، از همسر آینده تان بخواهید با هم دنبال راه هایی باشید که نظر لطف والدین دو طرف همیشه بر زندگی مشترک شما سایه بیندازد.
باسلام من الهام هستم ۳۰سالمه شاغل و ساکن مشهدم حدود یکساله با آقایی۳۴ساله آشنا شدم اوایل علاقه ای ب آشنایش نداشتم ولی ب مرور زمان ایشون ابراز علاقه کردن ب من پیشنهاد ازدواج دادن ایشان ب ازدواج با من خیلی موثر هستن ولی خونوادش مخالفن و ایشان تمام تلاششمونو میکنن برای راضی کردن خونوادشون اینم بگم پدر ومادرشون از دست دادن خواهر برادرانش مخالفن میگن این ازدواجهاکدونفر از قبل همو میشناسن ب طلاق ختم میشه در این حین من هنوز ب خونوادم چیزی نگفتم درموردش وایشونم میگن تا راضی نشدن خونوادم چیزی نگو ولی با این اوصاف خواستگارهایی ک برام میان ک بعضی مواقع میمونم با خواستگارام چیکارکنم محلشون ندم یا بزارم بیان؟ گاهی اوقات میگم اگه بهم نرسیدیم تکلیف چیه ؟؟من و این اقا خیلی همو دوست داریم لطفا راهنمایی بفرمایید باسپاس
شما فقط برای مدت مشخصی باید بخاطر ایشون صبر کنید … و در این تعیین وقت مشخص قاطع باشید
بعد باید در صورت تصمیم گیری نهایی به خواستگاران دیگه ای فکر کنید