سلام.خسته نباشید.
من ۱۹ سالمه مادر پدرم از هم جدا شدن من با مادرم زندگی میکنم.و ۱۳ ساله دوتایی زندگی میکنیم….
از سوم راهنمایی که با یه پسر دوست شدم به مامانم نگفتم و پنهون کردم وقتی ام که فهمید ازم خواست که دیگه تکرار نشه و هیچ چیزی رو ازش پنهون نکنم…
ولی وقتی یه پسر دیگه اومد تو زندگیم باز من کاره دفعه قبل و تکرار کردم.طوری بخاطره پسر رو دروغ گفتنام سماجت میکردم.راستشو نمیگفتم که وقتی مامانم میفهمید بهش دروغ گفتم ناراحت و عصبانی میشد.
بخاطره دوستی با پسر کارای بدی کردم از دروغ گفتن و پنهانکاری گرفته تا گوشیه قایمکی داشتن‌ و بیرون رفتن.
نمیدونم چرا در برابر پسر انقد ضعیفم…
از سوم راهنمایی تا الان که مدرسه ام تموم شده هر سال درسم افت میکرد سره این موضوع.به طوری که نتونستم دیپلممو بگیرم…
وقتی مامانم میفهمد همون لحظش پشیمون بودم از کاری که کردم‌ ولی باز دفعه بعد که یه پسر میمومد تو زندگیم همه چی یادم میرفت و باز کارای قبلیمو تکرار میکردم.اون لحظه به عواقب کارم فک نمیکنم.
نه به مادرم نه به ابروم فقط بودن با اون مهم میشه…به اصطلاح خر میشم..
با این سنم خیلی کارای بی فکری و بچگانه ای انجام میدم…
کاری که مادرم میگه نکن دقیقا میرم انجام میدم…
مثلا دوست نداره من تو اینستاگرام…عکس بذارم‌.ولی من این کارو میکنم…
میدونم کاره بدیه و ناراحتش میکنم ولی باز یه چیزی تو درونم میگه حالا بذار فعلا که نمیفهمه…
خودمم دیگه خسته شدم از این وضعیت دیگه نمیخوام همچین اتفاقی بیوفته…
میخوام ولی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم.
باز یه پسر بیاد تو زندگیم سریع خام میشم و ازش خوشم میاد…
ازتون میخوام راهنماییم کنید!!!
چیکار کنم که دیگه انقد در برابر پسر ضعیف نباشم با اومدنشون رو‌قولام پا نذارم…
یه راهی جلو‌پام بذارید واقعا دیگه کلافه شدم…
ممنون میشم کمکم کنید???