ی ساله با آقایی دوستم رابطمون خیلی صمیمی و آروم و قشنگ بود بقد ازدواج هم البته، بعد چندماه که به خاستگاریم اومدن مادرش مخالفت کرد مشکلات خانوادگی و بحث ای خاستگاری رو رابطمون تاثیر گذاشت سرد شد و البته بیشتر شناختمش
حالا با ی مردی طرفم که میدونم قدرت کافی ی زندگی آرومو برام نداره، اعتماد بنفس نداره، فوق العاده ساده اس و هرکسی به راحتی میتونه روش تاثیر بذاره گولش بزنه ، قدرت بیان و ارتباط درست رو نداره ولی از طرفی دوسش دارم صادقانه دوسم داره و ی سری هماهنگیای دیگه ای رو داریم باهم که کنارش راحتم البته شاید قبل از این چون چندوقته بیخیالی و سکوت همیشگیش عذابم میده میدونم خودشم تحت فشاره اما قدرت حل مسئله رو نداره
با چنین مردی میشه به زندگی خوب امیدوار بود؟