مشکل با خانواده شوهرم2
بسیار ممنونم از پاسختان. ی سرس چیزاهارو برام روشن کردید متشکرم. اما ی مسئله مهم دیگه هست. پدر شوهرم هم قبول کردند ولی الان هر وقت بحثش میشه میگه خدابزرگه فعلا صبر کنید. در صورتی که توانایی داره و به پسرای دیگش کمک فراوان میکنه.من نمیگم کل سی تومنو ی جا بده میگم حتی شده ماهی 500 یا کمتر یا بیشتر بده بهمون.که کمک خرجمون باشه.
و اینکه همسرم ادم صبوریه ولی وقتی عصبانی میشه وسایل خونشون رو میشکنه. (تا حالا پیش من نشده و دست رو من بلند نکرده چون هر دو منطق داریم). میترسم دعوا بشه و از اونجایی که پدرش دست بزن داره میترسم این وسط با اصرارهای شوهرم اتفاقی برای همسرم بیفته یا پدرش که خیلی قوی هیکل هم هست شوهرم رو به قتل برسونه. خیلی درگیرم، بسیار سپاس گزار میشم بازم راهنماییم کنید.
با سلام خدمت شما
بهتر است که با درخواست های این چنینی که ماهی پانصد تومان بدهید و … کار را پیچیده تر نکنید . همسر شما قبول کرده است که این سی میلیون را بدهد یا خانواده اش کمکش می کنند یا خیر ؟ کمک شما به او صبر و آرام کردن ایشان است که از تنش با خانواده پرهیز کند حرمت ها را نگهدارد و شما صبوری می کنید تا این سی میلیون تهیه شود . با چنین بیاناتی به خانواده همسرتان بیشتر خودتان را پیش آنها کوچک کرده و نشان می دهید که آماده زندگی مشترک که وظیفه شما دو نفر است مسائل آن را حل کنید نیستید و به دنبال سایر مسائل هستید . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۸۸۴۲۲۴۹۵
بسیار ممنونم. کمک بزرگی به من کردید
دعای خیر من راه گشای زندگی و اهدافتون باشه. وقتتون بخیر
سلام خسته نباشید دکتر جان، و قت بخیر.
پدرم آدم خودخواهیه، تا جایی که حتی با خانواده خودش هم رفت و آمد نداره. بططوریکه من و خواهرام با اینکه صورت زیبایی داریم هر دومون و تحصیلا ت عالیه، ولی خواستگار نداشتیم به علت همین بداخلاقی و بدون دوست و آشنا بودن پدرم. دائما همه عمرمون با دعوا و کتک کاری پدر ومادر شاهد بودیم
حالا مسئله اینجاست که ازدواج که کردیم هر وقت شوهر من میاد خونمون “همونطور که بهتون گفتم چهار سال ازم کوچیکتره”، پدرم لم میاد پای تلویزیون بطوری که خودشو ولو میکنه “خیلی خجالت میکشم پیش شوهرم” و اصلا با همسرم صحبت نمیکنه. به قول خودش باهاش سرسنگینه و داره حرمتها رو محکم نگه میداره که داماد ازش حساب ببره. و هر وقتی هم شوهرم بخواد چیزی بخوره پدرم با اخم و چشم قره نگاش میکنه که نخور. پدرم کارمند بوده این نیست که بگیم ادم بیسوادیه و ارتباط اجتماعی بلد نیست، ولی خیلی بداخلاق و لجبازه.
شما بگید چیکار کنم
خیلی دلم برای همسرم میسوزه خیلی خجالت زده میشه میاد خونمون ساکت یجا میشینه و هیچی نمیخوره. این اواخر گفت دیگه خونتون نمیام. خیلی ناراحتم دکتر
سلام،نیاز شدیدی به یک مشاوره دارم،واقعا از زندگی ناامیدم،لطفا کمکم کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
سلام من دوسال ازدواج کردم یه بچه یک ساله دارم ..شوهرم مادربه رحمت خدارفته پدرش زن گرفته ..مشکل اینجاست که وقتی میریم خونشون خانومش دوست نداره مابریم اونجا پشت سرمن دروغ میگه به پدرشوهرم گفته که عروست گفته توبهش چشمک زدی درحالی که من اصلا اینونگفتم من روحمم خبرنداره یه دروغای پیش پدرشوهرم میگه که مب خوادمنوخراب کنه نمی زاره دست به چیزی بزنم پدرشوهرم فکرمیکنه من کمکش نمیکنم درحالی که زنش نمی زاره…من اصلا نه اهل دروغم نه اهل بدگویه کسیم نه اهل دعوا من نمی دونم بایدچیکارکنم می حوام این موضوع روباپدرشوهرم درمیون بزارم ولی میترسم دعوابشه نمی خوام که دعوابشه آخه اون زن هرکاری بگی ازدستش برمی یاد من نی خوام شوهرم پدرشوکناربزاره به خاطره من چون تودنیافقط همین پدروداره مادرنداره لطفاکمکم کنید
دوست عزیز هر گونه توضیح در این مورد میتونه رفتار دیگران و تحت تاثیر قرار بده .. چنین شرایطی بسیار سخته و تنها راهی که برای شما وجود داره افزایش محبتون نسبت به زن هست
میتونید با دادن کادو درکنار شوهر و پدرشوهرتون به این خانم حس نیت خودتون رو اثبات کنید ….تا بتونید اعتمادشو جلب کنید و بهش نزدیک بشید
در ضمن چنین دستوراتی هم درصورتی که ایشون بدخواه باشه میتونه موثر واقع شود
اگر بیتجربه باشید، دچار این ناپختگی ها می شوید؛
– عصبانی و درگیر شوید: در این صورت ممکن است خودتان متهم به نداشتن ثابت روانی و کارایی شوید و کارتان عقب میافتد. تازه اگر ثابت شود که حق با شما بوده است، در بسیاری موارد چنان که افتد و دانی، درگیری و دعوای شما با پادرمیانی و ریشسفیدی کسی حل میشود، فرد خاطی به سر جایش برمیگردد و شما مجبور میشوید تا دوباره با او کار کنید.
– هیچ کاری نکنید و خاموش بنشینید که در این صورت فرد بدذات جدیتر میشود.
– بخواهید یکی بشوید مثل خود آن فرد که در این صورت به آرمانها و شخصیت خودتان توهین کردهاید.
اما آدمهای باتجربه به این دامها نمی افتند، یک بررسی توسط TalentSmart نشان داده است که ۹۰ درصد آنهایی که مهارتهای اجرایی بالا دارند، توانایی کنترل احساسات خود و رام باقی ماندن را دارند و یکی از مهارتهای عمده آنها حنثی کردن همین آدمهای سمی است.
۱- هرگز اجازه ندهید آدمهای شاکی از زمین و زمان، به دامتان بیندازند
بعضی از آدمها اصولا دوست دارند، افراد مؤدب و با شخصیتی را پیدا بکنند و سر آنها را با شکوه و شکایت در مورد مشکلات شخصیشان به درد آورند. شما به عنوان یک آدم نیکنهاد ممکن است چند بار وقت بگذارید و راهنماییهایی به آنها بکنید، اما هر چه که میگذرد متوجه میشوید گویی هدف آنها درد دل صرف یا گرفتن راهنمایی نیست، آنها میخواهند مرتب حرف بزنند و مجرایی برای دفع عقدههای خود پیدا کنند.
بعضی از آنها که خود را آدمها ناکام و بدبختی میدانند، از تکنیک روانی بدی استفاده میکنند، آنها سعی میکنند با القای بدبختی در ذهن دیگران، به خود بقبولانند که چون تنها بدبختهای عالم نیستند، نباید زیاد سخت بگیرند. برای همین در اداره، سر صحبت را با یک فرد موفقتر از خود باز میکنند و با به رخ کشیدن موفقیتهای بعضی دیگر، سعی میکنند حس یأس و بیهودگی را در بالادستی خود ایجاد کنند.
آنها سعی میکنند، همه دستاوردهای خوب شما، همه ویژگیهای شخصیتی تحسینبرانگیز شما، همه مهارتهای دستنیافتنی شما را حقیر نشان بدهند. آنها از کار خود دست برنمیدارند، مگر آنگاه شما را به باتلاق خود بکشند و وقتی توانستند شما را در حال دست و پا زدن برای رهایی ببینند، دست میکشند. هرگز تصور نکنید که قطع صحبتهای آنها، ترک کردن اتاقتان در هنگام ورود این افراد، کاری بیادبانه و گستاخانه است. اگر کسی به اتاق شما بیاید و بخواهد در نزدیک شما دو ساعت سیگار بکشد، آیا معترض او نمیشوید؟ پس چطور به این آدمها اجازه میدهید که به کارشان بدهند.
اما اگر آدم کمرویی هستید یک تکنیک ساده برای قطع حمله آنها، قطع کردن صحبت آنها و پرسیدن این سؤال کلیدی است: … میدانم که خیلی بدبختی، خودت فکر میکنی که چه راه چارهای داری و چطور میخواهی مشکلت را حل کنی؟ این طوری خیلی وقتها رشته افکار آنها قطع میشود، دست از شکوه و شکایت برمیدارند و رهایتان میکنند.
۲- تکانهای نباشید و احساسات خود را کنترل کنید
خشمگین شدن و دشنام دادن خیلی ساده است. اما تصور میکنید که به دنبال آن، افراد بدذات چه میکنند، آنها دقیقا دوست دارند شما به چنین ورطهای بیفتید و کنترل خود را از دست بدهید. پس به یاد داشته باشید که همیشه در یک دعوا و مجادله، فردی که کنترل خود را از دست میدهد، همیشه بازنده است.
اگر یکی از همکاران و یا زیردست شما، همیشه باعث کندی کار و تخریب جایگاه میشود، سعی کنید که با آرامش دلایلی قاطع برای ناکارایی او پیدا کنید و وقتی پرونده شخص تکمیل شد، سعی کنید که به او حمله خونسردانهای کنید!
۳- جواب ابلهان مسلما خاموشی است!
اگر آدم روانپریشی در خیابان یقه شما را بگیرد و ادعا کند که شخصیت مهمی است، آیا وقت میگذارید و برایش دلیل و برهان میآورید که که افکارش هذیانی است؟! به همین صورت در محیط کار و تحصیل هم، سعی در ایجاد تفکر عقلانی و استدلالپذیر کردن بعضیها غیرمنطقی است.
شما ممکن است آدم آرمانگرایی باشید و با تصور اینکه میتوانید همه چیز را تغییر بدهید، بخواهید که شیوه عملکرد و تفکر آدمهای بدذات را هم تغییر بدهید، اما باید بدانید که بسیاری هم هستند که اصولا اختلال شخصیت دارند، مثلا شخصیت ضداجتماعی دارند و تلاش برای اصلاح آنها آب در هاون کوبیدن است.
۴- برای خود حریمی ایجاد کنید
همیشه مجبور نیستید که به صورت رو در رو با افراد مشکلدار کار کنید. حتی اگر این فرد، یکی از همکارهای شما در یک پروژه یا محل کار باشد، میتوانید تعاملات خود را با وی محدود کنید و اگر لازم باشد باواسطه کاری را به او محول کنید یا از او تحویل بگیرید.
۵- پشبینیشان کنید!
اگر به قدر کافی با یک فرد با عملکرد بدخیم سر کرده باشید و اگر به اندازه کافی باهوش باشید، میتوانید همه رفتارها و عکسالعملها او را پیشبینی کنید و خودتان را برای مقابله با او آماده کنید.
۶- آدمهای باتجربه نمیگذارند که هیچ چیز باعث محدود شدن سرخوشی و احساس خوشبختیشان شود
خوشبختی یک چیز کاملا درونی است و خیلی وقتها هیچ ربطی به جایگاه شغلی و میزان درآمد شما ندارد. اما در این میان خیلی از ماها از نظر روانی نیاز داریم که تأییدیه دیگران را برای احساس خوشبختی داشته باشیم. یعنی تا مطمئن نشویم که چند نفر در محیط کار، خوشبختی و عملکرد ما را تأیید نمیکنند، حس رضایت به ما دست نمیدهد. آن دسته از ما که نیازمند گرفتن این تأییدیه هستیم، همیشه نگران هستیم که پشت سر ما حرفهایی زده شود، گوش به زنگ میمانیم و سعی میکنیم متناسب با حرفهاو غیبتها و انتظارات مردم، عملکرد خود را تنظیم کنیم.
اما تلاش برای همرنگ شدن با جماعت، باعث میشود که از آرمانها و اهداف مخفی درونی خود به دور بمانیم و واقعا خوشبختی از ما فاصله بگیرد. بنابراین باید تأکید کنم که خوشبختی و رضایت خاطر، چیزهایی درونی هستند، هیچ وقت برای حرف و حدیثهای بیرونی، ارزشی قائل نشوید. خودتان باشید و در جهت استعدادهایتان حرکت کنید. اگر آدمی هستید که از خواندن یک رمان یا دیدن یک فیلم خوب لذت میبرید، اگر آدمی هستید که صرف یک شام در رستوران با اعضای خانواده یا یک خرید کوچک، شادتان میکند، نگذارید که حس لذت و خوشبختی شما با حرفهای مردم فروکاسته شود.
اصولا بسیار از مردم توانایی درک لذتهایی به غیر از لذتهای جسمانی را ندارند و خیلی بیهوده است که به آنها بفهمانید که خواندن، نوشتن، عاشقی بیدغدغه، ورزش یا اندیشههای خردمندانه چه لذتی دارند.
۷- آدمهای موفق عملگرا هستند و به جای تمرکز روی مشکلات، روی راهحلها کار میکنند
آدمهای بدخیم پیرامون شما، کاری جز فهرست کردن مشکلات بلد نیستند، اما این شمایید که میتوانید با چند کار کوچک، یک تغییر واقعی در شرکت و محل کارتان ایجاد کنید. شما ممکن است نتوانید، کل مشکل را حل کنید، اما میتوانید شرایط را قابل تحملتر کنید.
۸- ببخشید اما فراموش نکنید!
بخشایش به این معنی است که شما علیرغم بیمهری شخصی، کینه و دشمنی را از ضمیر خود پاک کنید. در روند بخشایش، بیشترین کسی که سود میبرد، خود شمایید. چون احساس خوب بزرگمنشی به شما دست میدهد، اطرافیان شما بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت و در عین حال از شر افکار مزاحم راحت میشوید. اما بخشایش به معنی فراموشی نیست، شما باید نوع عملکرد آدمهای پیرامونیتان را به یاد داشته باشید تا دوباره ضربه نخورید و مورد سوء استفاده قرار نگیرید.
۹- از نشخوارهای فکری پرهیز کنید
بعضیها عادت دارند که اتفاقات منفی زندگیشان را مرتب با خودشان مرور کنند و بیمهریها و خیانتهای دیگران را به یاد آورند. ولی آدمهای با تجربه موفق یاد گرفتهاند که به این ورطه نیفتند.
۱۰- میزان مصرف کافئین خود را محدود کنید
زیاد محصولات دارای کافئین مثل قهوه استفاده نکنید، چون نوشیدن قهوه زیاد باعث ترشخ بیشتر آدرنالین میشود، آدرنالین هم هورمونی است که اصولا بدن را برای مبارزه آماده میکند. بدنی هم که آماده نزاع باشد، خیی راحت واکنش نشان میدهد، بنابراین میتواند به دام آدمهای خبیث بیفتد و گرفتار بازی آنها شود.
۱۱- به اندازه کافی بخوابید
خواب خوب، هوشمندی شما را در کنترل احساسات تقویت میکند و سطح تنش را میکاهد. یک خواب خوب، شما را آدم مثبتتر، خلاقتر و باهوشتر در مدیریت آدمهای شرور میکند.
۱۲- آدمهای خوب پیرامون خود را شناسایی کنید و یک سیستم حمایتی برای خود درست کنید
همان طور که ممکن است آدمهای بدذاتی در پیرامون ما باشند، آدمهای خوبی هم پیدا میشوند که دنیایی از تجربه، خردمندی و مهربانی هستند، سعی کنید که آنها را شناسایی کنید و به گاه نیاز از کمکها و مشاورههای آنها بهره ببرید.
۱۳ – از تجارب قبلی خودتان درس بگیرید و شیوههای تعاملتان را ارتقا بدهید
اگر آدمی بودهاید که تا با حال با بیتجربگی مورد سوء استفاده آدمهای خبیث دور و برتان واقع میشدهاید، باید بگویم که اصولا مغز انعطاف خاص خودش را دارد، طوری که میتوانید به تدریج تجربه کسب کنید و بهتر با این افراد مقابله کنید. شما به تدریج یاد میگیرید که در مقابل هر واکنش این افراد، اتخاذ چه تکنیکی سودمندتر و عقلانیتر است. مثلا یاد میگیرید که به جای اینکه یک جمله و طعنه آنها آرامش شما را به هم بزند، نشان بدهید که عین خیالتان نیست و با نشان دادن خونسردی و یک لبخند، نشان بدهید که حمله آنها چقدر سست و بیفایده بوده است و در نهایت به جای اینکه شما دچار تنش شوید، تنش را در خود آنها ایجاد میکنید. شما به تدریج یاد میگیرید که از تکنیک پاسخ ندادن تکانهای و ضدحمله صبورانه استفاده کنید و بهتر از همه یاد میگیرید چطور با بزرگی کردن و به رخ کشیدن مهارتهای خود، افراد بدذات را منزوی کنید.