سلام یه مدت پیش یه نفرازم خواستگاری کردن وقرارشدکه زیزنظرخواهربزرگم که ازدواج هم کردن ایشون روبشناسم که اگه نظرم مثبت بودپاپیش بذارن اما بعدازیه مدت دیدم هیچ همخونی بااین اقاندارم وبه ایشون گفتم اماایشون دست ازسرم برنمیداره بخداکلافه شدم دوست ندارم به خانوادم بگم وواقعارابطه مافقط تماس تلفنی بودیاپیامک اما ایشون اصلا گوشش بدهکارنیست توروخدابگیدچطورازسرم بازش کنم؟