سلام. خانمی هستم ۳۷ساله. متاهل. دارای یک دختر ۱۲ساله. لیسانس. شغل تشریفات مجالس. ۱۷ سال پیش ازدواج کردم ،اوایل همش عشق و عاشقی بود بعد هم بچه داری.عاشق همسر و دخترم هستم .اما حدود یک ساله احساس تنهایی می‌کنم حس می‌کنم احتیاج به یک دوست واقعی دارم. همسرم موافق این روابط هست .روابط اجتماعی کوتاه مدتم عالیه اما بدلیل چارچوب‌هایی که از بچگی برام رسم شده نمی‌تونم روابط پایدار داشته باشم. اینقدر ذهنم درگیر این مسأله شده که مرتب شبها خواب می‌بینم که در خونه تنها هستم و وقتی در کوچه رو باز می‌کنم خیابون شلوغه ،میرم بین مردم و از خانومها میپرسم دوست من می‌شید ؟ روابطم هنوز با خانواده خوبه اما از اینکه هر جا بخوام برم باید برم التماسشون کنم تا همرام بیان یا خرج ۱۰نفر رو بعهده بگیرم تا مثلاً یک جمعه با التماس بیان تفریح، خسته شدم . لطفاً راهنماییم کنید چکار باید بکنم. بخاطر این مشکل عصبی شدم و همسر مهربونم رو گاهی اذیت می‌کنم. منتظر پاسختون هستم.