9
ازدواج با زن مطلقه
سلام
خسته نباشید
30سالمه و با یک خانم مطلقه که قبلا به خاطر اعتیاد شوهرش طلاق کرفته آشنا شده ام…بعد از تحقیقاتی که از ایشون داشتم متوجه اخلاق و رفتار و شخصیت خانواادگی خوب ایشان شده ام..همانطورکه عرض کردم طلاقش بخاطر اعتیاد شوهرش بوده و نزدیک به 5 ساله طلاق گرفتن ناگفته نماد که ی بچه هم دارد ولی به مدت 5ساله که کاملا تحت حضانت خانواده شوهرسابق قرار دارد و تا کنون هیچ ملاقاتی هم نداشته و میتوان گفت نزدیک 5ساله که مجرده…میخواستم ازتون کمک بگیرم در این مورد و همچنین چطوری با خانواده درمیان بگذارم…
ممنونم
بسیار دیده شده است که پسران مجرد با زنی که سابقه ازدواج دارد قصد ازدواج میکنند که معمولا اولین مسالهای که به ذهن یک پسر مجرد برای ازدواج میافتد، شرایط و رسومات ازدواج است. «عباس رحمتی»، دکترای روانشناسی و مشاوره در اینباره به برنا میگوید:
معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری میکند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایینتر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهلتر از دختر مجرد است.
انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر میکند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا میشود و با او مشکلی نخواهم داشت.
بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج میکنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی میکنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج میکند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن میزند و زن هم در بیشتر مواقع چارهای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها میشود.
یکی از آفتهایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار میگیرد. مرد با کوچکترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و میگوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.
همچنین آمار نشان میدهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالتهای اطرافیان و خانواده» است.
باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه میدهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمیبینند.
همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده میکنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری میکنند.
در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق میافتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود میاندازد. در این مواقع زن با خود فکر میکند که مانند همسر گذشتهاش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان میدهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث میشود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی میشود.
به گزارش برنا،مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج میکند و زمانیکه زن متوجه میشود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیهاش خدشهدار و احساس خواری میکند.
بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزهای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاورههای روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
سلام اشکان هستم ۳۳ ساله و دادای موقعیت مالی مناسب تقریبا ۵ ماهی هست با یک خانم اشنا هستم که شوهر و ۱بچه دارن و بسیار بهم علاقمند هستیم از هر نظر تفاهم و از نظر جنسی عالی هستیم من پسر هستم و دوست داریم با هم ازدواج کنیم اینکه خیلی بهم علاقه داریم و اخلاقمون جور هست که همه باهامون بد میشن درنهایت چیکار کنیم که بدون هم نمیتونیم باشیم و اینکه ازدواج کنیم تو زندگی شخصی واقعا خوشبخت میشیم سوالم این هست که با ایشون ازدواج کنم از روی دل و احساسمون اشکال ندارد شوهر ایشون حاضر به طلاق دادن هستن و خودش فضای اشنایی من را ازاد گذاشت فقط خونواده ها مخالفت این ازدواج هستن و خودمون واقعا عاشق هم هستیم
هر وقت ایشون طلاق گرفتن و عده طلاق ایشون رفع شد … یه زن بدون موانع ازدواج به حساب میاد و در اون موقع باید در این مورد صحبت کنید
در حال حاضر ایشون همسر فرد دیگریست و ارتباط شما با هم هیچ توجیهی نخواهد داشت
سلام امیر هستم۲۴ سالمه با دختری اشنا شدم۲۶ ساله که قبلا به مدت ۱ سال ازدواج فامیلی داشته در ضمن بچه هم نداره .شوهرش بعد از یکسال به خارج از کشور سفر کرده وغیابی ایشون رو طلاق دادن.الان ۲سال هس که ایشون مجردن و درخانه پدریشون زندگی میکنن و از نظر اجتماعی و فرهنگی و همچنین درآمد دریک سطح خانوادگی قرار داریم.۱سال هست به هم علاقه مند شدیم و خیلی به یکدیگر وابسته ایم. خانواده هامون در جریان هستن اما خانواده من با ازدواجمون مخالفن بخاطر ترس از حرف اقوام و … .نظر شما در رابطه با علاقه ی بین ما چیه عایا واقعا ما در ازدواجمون شکست میخوریم؟ و کار اشتباهی هست ارتباطمون؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
نکاتی که باید در ازدواج با فرد مطلقه در نظر داشت
تحقیق در مورد فرد مورد نظر را فراموش نکنید
در تمامی ازدواجها لازم است که افراد در رابطه با شخص موردنظرشان برای ازدواج تحقیقات لازم را انجام دهند و از تمامی جوانب خانوادگی، شغلی، اجتماعی و رفتاری طرف مقابل آگاهی یابند. تحقیقات در رابطه با افرادی که یک بار جدا شدهاند نیز مانند سایر ازدواجها باید انجام شود، البته با دقت و ریزبینی بیشتر.
معیارهای اصلی شما در رابطه با همسر آیندهتان را داشته باشد
اولین نکته آن است که این ازدواج را مانند بقیه ازدواجها بدانید و فرد مقابل را به دقت با معیارها و ملاکهایی که برای همسر آیندهتان در نظر گرفتهاید، بسنجید. اگر فرد مقابل (فرد طلاق گرفته) معیارها و ملاکهای شما را داشت، در مرحله بعد در مورد ازدواج با او فکر کنید و جدیتر باشید. پر واضح است شخصی که با ملاکها و معیارهای اساسی و اصلی ذهن شما که همیشه در رابطه با انتخاب شریک زندگیتان داشتهاید، متفاوت است، نمیتواند فرد مورد نظر شما باشد.
از روی ترحم و دلسوزی تصمیم نگیرید
هرگز به دلیل ترحم و دلسوزی یا کمک به فرد مقابل تصمیم به ازدواج با وی نگیرید. چنین ازدواجهایی شاید به شما حس خوشایندی بدهد ولی کمکم و پس از برخورد با مشکلات زندگی، این حس دلسوزی یا کمک در شما از بین رفته و جای خود را به احساسهای منفی دیگر میدهد و همین احساسهای منفی پایهگذار اختلافات و درگیریهای آینده خواهد بود. به یاد داشته باشید که فرد مقابل را فقط و فقط به خاطر خودش و خصوصیات و ویژگیهایی که دارد برگزینید نه چیز دیگری.
قبل از رضایت خانوادهتان اقدام نکنید
در برخی از این ازدواجها چون خانواده فرد مجرد با ازدواج فرزندشان با یک فرد طلاق گرفته مخالفند، طرفین (دختر و پسر) تصمیم میگیرند بدون اجازه خانوادهها با هم ازدواج نمایند. ازدواج در چنین شرایطی نیز اشتباه است زیرا دختر و پسر همیشه به حمایت و پشتیبانی خانوادههایشان نیازمند هستند و نباید به راحتی چنین پشتیبانهای محکمی را از دست بدهند.
به یاد داشته باشید نباید هیچوقت او را به خاطرمطلقه بودن سرزنش کنید
اگر قصد انجام چنین ازدواجی را داشتید، فراموش نکنید هرگز نباید چه در دوران نامزدی و چه پس از آن در زندگی مشترک با دیدن کوچکترین عیب و ایراد و نقطه ضعفی از فرد مقابل او را سرزنش و تحقیر كنيد و مدام گوشزد كنيد که «حتما همسر قبلیات هم تو را به خاطر همین رفتارها رها کرده. خب، بنده خدا حق داشته»، «منم لطف کردم یا خامی کردم تو رو به عنوان همسر قبول کردم» و… . استفاده زن و مرد از مفاهیمی چون «سرزنش»، «سرکوب»، »منت» و… در همه زندگیها ممنوع است ولی در چنین ازدواجهایی نه تنها ممنوع است، بلکه جزء خطوط قرمز خطرناک نیز محسوب میشود.
مواظب باشید نیت شما از ازدواج با زن مطلقه موارد زیر نباشد:
اینکه ازدواج با زن مطلقه میتواند کم سر و صدا و کم هزینه باشد چرا که زنان مطلقه در ازدواج دومشان کمتوقعتر هستند.
زنان مطلقه انتظار مالی پایینتری دارند و در شرایطی که مهریه، هزینههای مراسم ازدواج، هزینههای تامین مسکن و درآمد برای پسرها یک دغدغه جدی است، زنان مطلقه با انتظارات پایینتر میتوانند گزینه خوبی باشند.
زنان مطلقه حامی ندارند و در صورت ازدواج با زن مطلقه خانواده آنها به دلیل موقعیت فرزندشان تمایل دارند زندگی دوم دخترشان را حفظ کنند، پس در امور زندگیشان دخالت نمیکنند.
زنان مطلقه مهریه و حق و حقوق مالیشان را از همسر سابقشان دریافت کرده و تمکن مالی بیشتری دارند و ازدواج با زن مطلقه میتوانند منبع حمایتی خوبی برای یک پسر مجرد باشند.
در آخر اینکه تصمیم به ازدواج با زن مطلقه به دلیل رابطه جنسی قبل از ازدواج نباشد چون رابطه جنسی وابستگی می آورد و چشم را بر روی خیلی از موارد میبنند حتی اگر این اتفاق هم افتاده است با دقت بیشتری موارد را بررسی کنید.
با توجه به این موضوعات می توانید تصمیم بهتری بگیرید . اما به هیچ عنوان ازدواج با زن مطلقه به معنای خوشبختی یا بدیختی نمی باشد. بهتر است در صورتی که موارد بالا مثبت می باشد خانوادیتان راضی کنید که با شما حداقل برای آشنایی نزد خانوده آنها بیایند و بعد تصمیم نهایی را بگیرید.
شاد باشید
بر عرض سلام و ادب و احترام خدمت دکتر محترم
ممنون از پاسخ کامل شما.پیشنهادتون در رابطه با راضی کردن خانواده ام جهت ازدواج با این دختر خانم مطلقه چی هس؟ چون خانواده ام ترس از حرف و حدیث اقوام دارن و همچنین با ازدواج بنده در سن زیر ۳۰ سالگی مخالف هستن و فکر میکنن که بنده بچه هستم و باید همه تصمیمات زندگیم رو خودشون برام بگیرن تا به اصطلاح خوشبخت بشم.چون من واقعا ایشون رو دوست دارم ونمیخام که بخاطر ی مشکل که در گذشته ی ایشون بوده و فقط ی اتفاق بوده و تمام شده.لان از دستشون بدم واز هم جدامون کنن
با سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز
همونطور در پیام قبل هم ذکر کردم سعی کنید از پدرتون یا فردی که مادرتان حرفشان برایش قابل احترام است کمک بگیرید و همچنین سعی نکنید با اصرار بیش از اندازه در جلو ایشان حساسیتشان را بیشتر کنید. شما سن، شغل و موقعیت اجتماعی و اقتصادیتان را بیان نکرده اید در صورتی که وابستگی مالی به خانواده دارید این شرایط برایتان دشوار تر می باشد .اما باز هم قابل حل شدن می باشد. و در مورد حرف مردم و ترس خانوادیتان در این مورد باید بگویم که شما نیز باید به این موضوع فکر کنید چون به احتمال زیاد با ازدواج شما با این خانم این موارد اتفاق میفتد ولی بخاطر حرف دیگران نباید زندگیتان را خراب کنید ولی باید آمادگی شنیدن اینگونه حرفها را داشته باشید و بدون جبهه گیری در این موارد به حرفهای مادرتان گوش دهید و به ایشان نشان دهید که حرفهایشان را درک می کنید و برایشان احترام قایل هستید اما به احساستان و زندگی آیندتان نیز علاقه دارید تنها راه رفع این مشکل صحبت در مورد این موضوع با صبر و حوصله و بدون درگیری با خانوادیتان می باشد.
شاد باشید
[…] ازدواج با زن مطلقه > مشاوره رایگان > مشاوره خانواده […]
سلام من یک خانم ۲۳ ساله هستم که یکبار ازدواج کردیم با شوهرم اختلاف سنی داشتیم یعنی اون ۴۵ سالش بود من ۱۷ سالم بود یه بچه هم دارم که ۴ سالش بود ازهم جدا شدیم بعد یکسال پسری اومد خواستگاریم که فامیل دور شوهر قبلیم بود با اسرار زیاد که خوشبختت میکنم باهم از دواج کردیم که الانم ۱۲ سال ازم بزرگ تره ولی بعد چند وقت زندگیم هی بهم گیر میداد الانم یدونه بچه دارم ازش همش دنبال بهونس الکی باهم سر هیچی دعوامون میشه نکه دوستم نداشته باشه دوستم داره خیلی فقط خیلی لجباز و کینه به دل و خیلی مغرور مردها همشون مغرورن ولی این خیلی خیلی از این اخلاقش خوشم نمیاد تر خدا یه راهنمای کنید باید چیکار کنم این اخلاقش بذاره کنار
با سلام خدمت شما دوست عزیز
تفاوت و مشکلات در تمامی روابط زوجین دیده می شود اما آن چیزی که باعث می شود افراد با عملکردهای متفاوتی روبرو شوند شیوه برطرف کردن و نوع واکنشی می باشد که به این مشکلات می دهند . در این مسیر اطلاعاتی که شما در اختیار ما از رفتارهای همسر دومتان قرار داده اید کلی می باشد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا با یکدیگر صحبت کنیم.
۱٫ روابط عاطفی و جنسی شما رضایت بخش می باشد؟؟
۲٫ منظور شما از بهانه چیست و بیشترین مواردی که همسرتان بخاطر آنها وارد بحث با شما می شوند چه موضوعاتی می باشد و واکنش شما در این زمینه چگونه می باشد؟
۳٫ چه میزان علایق و احساسات همسرتان را می شناسید و به آن توجه دارید؟
۴٫ در چه زمان هایی همسرتان عملکرد بهتری دارند؟