شکست عشقی
باسلام.دختری سی و دوساله و لیسانس هستم.از وقتی یادمه با پسرخاله ی خودم رابطه صمیمی داشتم که این چند سال اخیر منجر به رابطه عاطفی هم شد و این اقا که همسن من هستند یک سال و نیم پیش به همراه خانواده(که ساکن شهر دیگری هستند)، رسماً برای خواستگاری از بنده پیشقدم شدند. در ابتدا رضایت از طرف هر دو خانواده انجام شد حتی برنامه ریزی برای اقدامات اولیه مراسم و….؛ ولی درنهایت به دلایلی، توافقات بر روی این ازدواج صورت نگرفت.
بعد از گذشت این مدت(یک سال و نیم) که هیچ رابطه ی پیامکی هم حتی بین ما صورت نگرفت، باخبر شدیم این اقا به خاستگاری فرد دیگری رفته اند و الان در حال عقد و ازدواج با ایشان هستند و این موضوع به شدت منو عذاب میده طوری که علائم افسردگی و اضطراب را در خودم میبینم.
قصد قضاوت ندارم ولی بنده در تمام این سالها روی افراد دیگری که برای خواستگاری پیشقدم شدند حتی فکر هم نکردم چون نتونستم برای پسرخالم از هرجهت جایگزین دیگه ای پیدا کنم؛ حتی در این مدت یک سال و نیم هم نتوانستم روی گزینه دیگری فکر کنم (از آنجایی که پسرخاله و خاله ام تا این لحظه نشانی نامزدی و هدایای خود را از ما پس نگرفتتند، گمان میکردم که قصد رجوع دارند و اختلافات را سامان می دهند و دوباره اقدام به خواستگاری از بنده میکنند) ؛ ولی ایشان خیلی راحت با این موضوع کنار آمدند و در حال حاضر با حمایت خانواده اش فرد دیگری را برای زندگی مشترک انتخاب کردند و این موضوع باعث سرخوردگی و بوجود آمدن مشکلاتی برای من شده است.
لطفا بنده را راهنمایی کنید که چگونه این بحران را پشت سر بگذرانم و به آینده ای که بخاطر و به پای ایشان تباه شده است امیدوار باشم…باتشکر
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این موارد بهتر است در آرامش در همان زمان در مورد هدفشان با آنها صحبت شود تا شما نیز در یک تصور اشتباه نمانید .
۱٫ مگر از طرف خانواده شما این نامزدی بهم نخورده است؟
۲٫ در این یک سال و نیم مگر آنها صحبتی در مورد اینکه می خواهند این رابطه را ادامه بدهند انجام داده اند؟
۳٫ در این مدت آیا پسر خالیتان با شما در ارتباط بوده اند/
۴٫ چه موضوعی باعث می شود که شما با توجه به اینکه به آنها جواب منفی به هردلیلی داده اید بازهم منتظر ایشان مانده باشید؟
سلام مجدد و تشکر.
۱)بله ابتدا از جانب خانواده بهم خورد ولی بعدها خانواده خاله ام در این مدت پس گرفتن هدایا را قبول نکردند و میگفتند نشانی پیشتان باشد تا بعدها قسمت شود سر فرصتی مناسب بر سر اختلافات توافقات صورت گیرد و صحبت از رجوع دوباره داشتند ولی در نهایت معلوم شد ما را در آب نمک گذاشته و بازی داده اند…!😔
۲)بله بارها با واسطه و بی واسطه چنین ادعایی را مطرح میکردند.
۳)خیر.. ما نیز همه چیز را منوط کردیم به توافقات بزرگترها .
۴)ما کاملا جواب منفی ندادیم..تنها بخاطر عدم توافق و مذاکرات نصفه نیمه، این موضوع هم نیمه تمام ماند تا بنا به ادعا و قصد آنها سر یک فرصت مناسب مذاکرات را از سرگیرند(با توجه به دوری راه و مشکلات دیگر…)
بخاطر همین هم پس دادن نشانی را از ما قبول نمیکردند. و این موضوع یک انتظار برای من و خانواده ام بوجود اورد که در نهایت…..😔
خب بهتر بود در همان زمان دلیل این تاخیر یک سال و نیمه را جویا می شودید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
در این زمان نیز با توجه به اینکه دیگر ایشان در شرف ازدواج می باشند بهتر است اگر سعی کنید به خودتان فرصت بدهید تا بتوانید با این موضوع کنار بیاید و به مرور زمان پذیرش برای شما صورت گیرد .
میدونم زمان ب مرور همه چیزو حل میکنه ولی آخه چجوری بتونم با این موضوع کنار بیام و بتونم زودتر خودمو بازیابی کنم حالم خیلی بده😭
سلام
من مهرنوش از شاهین شهر هستم و۱۳سالمه یه مدتیه ک با دوستام ب پارک نزدیک خونمون میریم و کلی پسر اونجا هست ک یکیشون پسر همسایمون هستش و من اول عاشق اون شدم و خجالت میکشیدم بهش بگم و از سرم بیرونش کردم و الان یه هفته ای هستش ک عاشق رفیقش شدم ولی نمی دونم چجوری بهش بگم در هر صورت خجالت میکشم
سلام مهرنوش عزیزم. این اتفاقات برای خیلیا پیش میاد. اما اینو بدون که انتخاب اشتباه می تونه تمام زندگیتو تحت تاثیر قرار بده. در سایت مقالات روش های ارتباط هست ولی پیشنهادم اینه که وارد رابطه دوست پسر و دختری و احساسی نشی. چون در سنی هستی که آسیب زیادی بت وارد می شود. اما اگر می خواهی رابطه اجتماعیت قوی بشه از مطالبی که میذارم مطالعه کن.