7
وسواس
سلا م دختری هستم .که مدت طولانی دچار وسواس شدم .مثلا شیر آب و در یخچال موقع خواب چن بار چک میکنم.موقع شستن دستا هم همینطور.یا حتی میخام برم وضو بگیرم یا حتی غسل کنم چن ساعت طول میکشه ۳ ساعت توو حموم میمونم .همش شک میکنم درست انجام میدم .درست نیت میکنم یا نه.وضو هم گرفتنی همش شک میکنم درسته یا نه.لباسام تمیزن نکنه مثلا این آب روش ریخته یا اگه الان خیسه نجس شده.خلاصه اینطور خیلی هم ناراحت کنندس و اصن اعصابم بهم میریزه عصبی میشم.پیش بقیه هم خجالت میکشم که مسخرم نکنن.اگه میشه راهنماییم کنید خواهشا آدم دیونه میشه
با سلام خدمت شما
به نظرم اگر الان نوشته بودید که آنفلانزا شده ام ، چه دارویی مصرف کنم . هر پزشکی که قرار بود شما را راهنمایی کند می نوشت شما باید نزد پزشک عمومی بروید. دختر عزیز این علائم آغاز یک بیماری است که می تواند چنان پیشرونده شود که زندگیتان را مختل کند ، بنابراین با خواندن کتاب و مقاله و … نمی توان آن را درمان کرد. تنها راه درمان رفتن نزد یک روانشناس بالینی که تجربه درمان وسواس دارد است. در انجام این کار تنبلی و سهل انگاری نکنید زیرا اینده شما و فعالیت های اجتماعی ، اقتصادی و حتی روابط نزدیکتان همه و همه تحت این مسئله می تواند قرار بگیرد. در ادامه مقاله ای صرفا جهت کسب اطلاعات بیشتر برایتان آورده شده است اما لازم است از روانشناس بالینی مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به شماره ۲۲۳۵۴۲۸۲ که سابقه درمان وسواس دارد کمک جدی بگیرید . با ارزوی موفقیت و سلامتی روانی و جسمی برای شما
تمام مواردی که باید در مورد بیماری وسواس و راه های درمان آن بدانید:
دیگر این روزها همه وسواس را یکی از بیماری های روانی می دانند که رواج زیادی یافته است. شاید افراد زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. شیوع آن به قدری است که به محض شنیدن آن بی اختیار یاد کسانی می افتیم که بیش از اندازه شست و شو می کنند. اما خوب است بدانید که وسواس یک بیماری است که انواع مختلف دارد و به طور کلی می توان آن را یک بیماری روان پزشکی نامید که منشأ اصلی آن اضطراب است وحتی موجب کاهش طول عمر افراد می شود.
تکرار شست وشو نوعی وسواس محسوب می شود ولی مبحث وسواس فقط به این مقوله خلاصه نمی شود و اختلال وسواسی چند نوع دارد. وسواس بیماری مزاحم و مختل کننده زندگی فرد و اطرافیان اوست. در این مطلب به انواع وسواس و راه های درمانی آن اشاره خواهیم کرد.
وسواس در شستشو
دکتر محمدرضا خدایی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در ضمیمه سیب روزنامه جام جم نوشت:قبل از ورود به بحث اختلال وسواسی، دو مورد را باید از هم جدا کرد. دو اختلال متفاوت وسواس اجباری و اختلال شخصیت وسواسی وجود دارد. این دو بیشتر مواقع با هم اشتباه گرفته می شوند.
اختلال شخصیت وسواسی: این افراد کسانی هستند که در زندگی معمولی انعطاف ناپذیر، سختگیر، ریزبین و حاشیه بین هستند. آنها در تصمیم گیری مرددند و خلاقیت کمی دارند و از وضعی که دارند پا را فراتر نمی گذارند و همیشه سعی می کنند از هر شرایط جدید و تحول در زندگی فاصله بگیرند. در جابه جایی مسکن، تغییر شغل و هر نوع تغییر موقعیتی، تصمیم گیری برای ازدواج و… انعطاف ناپذیرند، اما تشخیص اختلال شخصیت وسواسی به عهده پزشک است، زیرا همه افراد واقعا دچار اختلال شخصیت وسواسی نیستند و فقط علائمی از این اختلال ممکن است در آنها وجود داشته باشد.
معمولا چنین افرادی رفتارهایی از خود نشان می دهند که چندان برای مردم خوشایند نیست. آنها در جامعه به عنوان انسان های نچسب و خشک شناسایی می شوند، حتی بسختی دوست پیدا می کنند ولی اگر دوستی داشته باشند دوستی هایشان پایدار خواهد بود و همان طور که گفته شد اختلال شخصیت وسواسی ندارند.
وسواس اجباری:از بیماری وسواس به عنوان بیماری وسواسی جبری یاد می کنند. چون این اختلال به گونه ای است که فرد افکار و اعمالی را به طور تکراری انجام می دهد و با این که فرد خودش نیز می داند که رفتار ها و کارهایش تکراری است، ولی یک حس درونی اجباری به او می گوید که حتما باید این کار را انجام دهد، هر چند بر خلاف میل باطنی او باشد( البته گاهی هم میل باطنی در انجام کار تکراری وجود دارد). در ذهن این افراد مدام دستوری صادر می شود.
انواع وسواس
وسواس را می توان در چند نوع فکری، عملی یا فکری ـ عملی تقسیم کرد.
وسواس فکری : در این وسواس افکار مزاحم و تکرارشونده در ذهن وجود دارد. گاهی فرد حتی تلاش می کند چنین فکرهایی را از ذهنش بیرون کند، ولی باوجود تلاشش موفق نمی شود. افکار وسواسی در انسان ها وابسته به فرهنگ جامعه است. مثلا در فرهنگ ما افکار وسواسی ـ مذهبی بیشتر شایع است، بخصوص که وقتی افکار حالت تقدس به خود می گیرند، اما افکار وسواسی متنوع هستند.
گاهی این افکار وسواسی آسیب به دیگران را شامل می شود. مثلا فرد چاقویی به دست دارد و در ذهنش این فکر به وجود می آید که اگر چاقو به شکم فرزندش برخورد کند، چه خواهد شد. البته این کار را نمی کند ولی نحوه تفکرش باعث آزار او می شود.
همچنین افکار وسواسی جنسی نیز در ذهن بعضی افراد وجود دارد که در آن فرد بیمار در ذهن تصور می کند با فردی تماس جنسی برقرار می کند.
افکار وسواسی خرافه نیز نوع دیگری از وسواس فکری است، به این صورت که اگر مثلا سه قدم جلو یا عقب نگذارم اتفاق ناگواری ممکن است برای خانواده ام بیفتد؛ افکار بی پایه و اساسی که به هیچ وجه سندیت ندارد. یا موقعی که فلان لباس را به تن داشتم تصادف رخ داد و اگر باز هم این لباس را بپوشم تصادف دیگری اتفاق خواهد افتاد.
وسواس عملی: وسواس عملی ممکن است با زمینه افکار وسواسی توام باشد ولی گاهی هیچ ذهنیت فکری وجود ندارد و فرد به طور تکرارشونده و بدون فکر، عملی را انجام می دهد. اعمال وسواسی تکرار شونده، مزاحم ولی اجباری هستند. این بیماران خود را مکلف و موظف به انجام کاری می کنند. مثلا اعمال وسواسی مذهبی انجام می دهند تا جهنم نروند.
اعمال وسواسی هم تقسیم بندی دارد که شایع ترین نوع آن در فرهنگ ما نوع شست وشوست. وسواس شست وشو را باید از نظافت و تمیزی جدا کرد. بعضی از افراد ذاتا انسان های منضبط و تمیزی هستند و این مشکل محسوب نمی شود، اما افرادی که وسواس شست وشو دارند، عملکردشان در زندگی داخلی و جامعه دچار اختلال می شود به طوری که دیگران نسبت به کارهای او اعتراض می کنند. مثلا فرد خود را موظف می داند که حتما ۱۰ بار لباسی را بشوید یا چند ساعت زیر دوش حمام بماند تا کاملا تمیز شود. (افراد دارای وسواس شست وشو معمولا عددی را برای تکرار عملشان دارند.) متاسفانه گاهی به وسواس شست وشو هم رنگ و لعاب مذهبی می بخشند. خوب است بدانیم آیه ای در قرآن وجود دارد که تاکید می کند «از شر وسواس به خدا پناه ببریم.»
بیماری وسواس و عوامل آن
وسواس قرینه گی نیز نوع دیگری است که در آن فرد دارای وسواس، نظم دادن غیرعادی است. یعنی اگر کتابخانه ای داشته باشد همه کتاب ها باید به طور میلی متری کنار هم قرار گیرند و ساعت ها برای این کار وقت صرف می کنند و اگر به کمد لباس آنها نگاه کنیم بندرت بتوان چنین چینش را در بوتیک لباسی پیدا کرد.
وسواس کنترل کردن نیز وسواسی است که در آن بیمار بشدت کنترل گر است. در را قفل می کند ولی چندین بار باید آن را کنترل کند تا خیالش آسوده شود. شیر گاز را بسته ولی چندین بار به آشپزخانه بر می گردد تا شیر گاز را کنترل کند.
اما وسواس های عملی دیگری هم وجود دارند که کمتر شایع هستند. مثل دست زدن به ماشین در حال حرکت، شمردن ساختمان های متعدد یا یادداشت کردن پلاک های ماشین در ذهن، وسواس در خرید (این افراد وسایلی را به شکل افراطی خریداری می کنند که شاید حتی نیازی هم به آن نداشته باشند و معمولا بعد از خرید از این کار خود پشیمان می شوند). وسواس کندن مو (تنش برای کندن موی سر یا موی صورت)، وسواس قمار، وسواس آتش افروزی و…
علت وسواس
همان طور که گفته شد وقتی از یک فکر یا عملی به عنوان وسواس یاد می شود که فرد باعث اختلال در زندگی خود و دیگران شود بنابراین درمان این افراد ضرورت پیدا می کند. همچنین باید گفت احتمال ابتلای افراد وسواسی به افسردگی و حتی اقدام به خودکشی وجود دارد.
محققان علت های زیادی را برای این بیماری برشمرده اند. ولی نقش ژنتیک در بروز وسواس پررنگ است. عوامل دیگر مانند عوامل تربیتی، رفتاری و اجتماعی نیز می تواند زمینه را برای اختلال وسواسی مهیا کند.
درمان وسواس
بیماری وسواس تا ۷۵ درصد قابل درمان است. اما موضوع درمان بستگی به نوع بیماری و مدت ابتلا به آن دارد. بنابراین ۶ ماه تا یک سال می توان برای درمان وقت گذاشت، البته ناگفته نماند در صورتی که بیماری زندگی فرد را مختل کند و مریض دچار افت عملکرد شود پزشک با بستری کردن وی در بیمارستان زمینه بهبودی را فراهم می کند. اما در غیر این صورت درمان ها به شیوه سرپایی و با دارو صورت می گیرد.
وسواس یک بیماری مزمن مزاحم و طولانی است که احتیاج به مشارکت و کمک بیمار، خانواده بیمار، روانپزشک و روان درمانگر دارد. درمان دارویی بیمار حتما باید توام با رفتاردرمانی و جلسات متعدد مشاوره باشد. دیدگاه فرد مبتلا به وسواس باید بتدریج تغییر کند. درمان های جدیدی به نام موج سوم روان درمانی هم وجود دارد که بسیار مفید است. در مواقع خیلی شدید هم لازم است بیمار شوک درمانی شود.
برای درمان وسواس، می توان از روان درمانی و رفتارشناختی کمک گرفت. در این روش، فرد به تدریج با عامل ترس رو به رو می شود و این تکرار به مرور از اضطراب فرد می کاهد. مثلا اگر فردی بر شست و شو اصرار دارد، شی آلوده را تصور می کند و آن را لمس می کند و پس از آن دست های خود را نمی شوید و تکرار این کار به تدریج اضطراب بیمار را کاهش می دهد.
وسواس فکری و بیماری هراسی دارم.الان این بیماری هراسی بسیار آزارم میده.طوری که دائما به نشانگان بیماری های مختلف در بدنم فکر میکنم و دنبالش میگردم البته ی ناراحتی دارم که بخاطر کنترل و چک کردنش مجبورم ستوگرافی فالواپ بشم ی جور چکاب به توصیه ی سونوگرافیستم این ناراحتیه باعث شده حساس شم رو بدنم.از اونجا که بسیار تلقین پذیرم و دچار تلقینات منفی میخوام راهنماییم کنید که وسواس فکریو بیماری هراسیمو ترک کنم و از تلقینات مثبت به نفع خودم استفاده کنم البته این مشکلات وقتی در تنگنا و فشار و استرس قرار میگیرم شدید میشن در حالت آدی بسیار کمترند .
در مورد وسواس فکری و … حتما” نیاز داره با مشاوری مجرب مشورت کنید … چون نیاز دارید حضوری با شما صحبت بشه و راهکارهایی پیشنهاد بشه که بتونید انجام بدید
کسانی که درگیر فکرهای مزاحم و تکرارشونده هستند از نظر ظاهر با سایر افراد هیچ تفاوتی ندارند، اما مشکل روحیشان کارکرد آنها را کاهش میدهد و باعث میشود نتوانند مسئولیتهایشان را بدرستی انجام دهند، چون یک فکر چنان آنها را درگیر میکند که خسته میشوند و توانایی انجام کارهای روزمره خود را ندارند. شاید کسی که با شما کار میکند دچار این بیماری باشد، او با شما صحبت میکند و در کنار شماست، اما ذهن او درگیر کار دیگری است و درصدد فرصتی است تا آن را انجام دهد، برای همین تمرکز ندارد و بهخوبی از عهده کاری که به او واگذار شده بخوبی بر نمیآید. آنها از زندگی لذت نمیبرند و نمیتوانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند.
وی با بیان این که این افراد در اطراف ما زیاد هستند، میافزاید: البته این بیماری درجه دارد و اگر شدت یابد میتواند آسیبزا باشد.
برای درمان این بیماری، روانشناسان دارودرمانی را هم تجویز میکنند، اما بهترین شیوه مراجعه به مشاوری است که با صحبت بتواند فرد را از شر وسواس فکری نجات دهد. این بیماری زمانی بهتر درمان میشود که فرد نسبت به وسواس فکری خود آگاهی داشته باشد و بداند در آینده این موضوع برای او خطرناک میشود.
همچنین کاهش گوشهنشینی و اجتماعیبودن، افزایش اعتماد به نفس، اندیشیدن به زمان حال و فعالیتهای بدنی و ورزش منظم میتواند چند راه پیشگیری این بیماری باشد. البته خانواده هم بیتاثیر نیست و اعمال حمایت بیش از حد، توقعات و حساسیت زیاد سبب میشود کودکان در این خانوادهها دچار اضطراب و وسواس فکری شوند.
روانشناسان توصیه میکنند برای مقابله با این افکار خود را مشغول به کاری کنید مثلا وقتی این افکار وسواسی به سراغ شما میآید ذهن خود را به چیز دیگری معطوف کنید، مطالعه کنید یا این که فیلم ببینید که این کار نیاز به مهارت فراوانی دارد تا فرد دچار اضطراب نشود.
راهحلهایی هم که صفی پیشنهاد میکند، میتواند برای درمان این بیماری موثر باشد: برنامهریزی کنید که زمان فکرکردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد و در طول روز هرگاه افکار وسواسی به ذهنتان آمد، به خودتان بگویید زمان فکرکردن فلان ساعت مقرر است، به مرور از زمان فکر کردن به آن افکار بکاهید تا این که این زمان به صفر برسد و همچنین هر روز به خود تلقین کنید «من قادرم افکار وسواسیام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راههای مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز تکرار فکرهای منفی و مزاحم نیست.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
سلام، منم حدود ۱۰ ساله وسواس شستشو دارم، روز به روز دارم بدتر ميشم، نمي دونم چكار كنم، وقتي چيزي رو ميشورم بعدش با خودم ميگم نكنه نشسته باشم يا وقتي از كنار يه چيز نجس رد ميشم حس ميكنم نجس شدم و بايد دستم رو بشورم، تازگيا وقتي دستم عرق ميكنه بايد بشورم، وقتي ميخوام مقابله كنم اضطراب شديد ميگيرم همش اين فكر مياد تو ذهنم كه اگر نشورم همه جا نجس ميشه اونوقت چيكار كنم، شما يه راهي جلو پام بذاريد دارم ديوونه ميشم
رفتاردرمانی وسواس
دوست عزیز برای درمان حتما با مشاوری مجرب مشورت کنید.
مشاوره روانشناسي تلگرامي:
http://t.me/kanonmoshaveran_bot
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
این روش درمانی از دل یک سنت نظریِ پرمایه در روانشناسی موسوم به شناختـرفتاردرمانی اقتباس شده است.
درمانگران میتوانند این روش را که بر پنج مرحله استوار است، چرخهوار تکرار کنند تا وسواس بیمار بهتدریج برطرف شود.
طبقهبندی ترسها: بیمار ابتدا باید به کمک درمانگر آلودگیهایی را که هراسانگیز میپندارد، بر اساس شدت ترس از شدیدترین به ضعیفترین فهرست کند.
برای مثال شاید یک فرد مبتلا به وسواس شستشو بتواند دستمالی را که روی زمین افتاده علیرغم کثیفی تحمل کند.
اما نتواند به کف زمین در صورتیکه حسابی برق نیفتاده باشد مستقیما دست بزند.
دستگیرهی در، نشیمنگاه توالت فرنگی و دستگیرهی داخل واگن مترو از جملهی دیگر مواردی هستند که میتوانند در این فهرست جای بگیرند.
خودنظارتی:
ثبت تعداد دفعات شستشوی دستها در مبتلایان به وسواس شستشو در بهبود علائم بیماری مؤثر است.
خودنظارتی در مراحل بعدی درمان، بهویژه زمانی که مرحلهی مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ (پاسخ=شستشو) آغاز میشود.
در پیگیری میزان موفقیت بیمار در انجام تمرینات رفتاری کاربرد دارد.
فرد میتواند از طریق خودنظارتی به میزان بهبود علائم وسواس در طول دورهی درمان پی ببرد.
بنابراین وقتی بیمار پیشرفت هفتگی خود را به اتفاق درمانگر بررسی میکند.
راحتتر و دقیقتر میتواند به خاطر بیاورد که پیشرفت این هفتهی او چگونه و تحت چه شرایطی حاصل شده است.
برای مثال فرد ممکن است در سه روز نخست آغاز تمرینات خیلی خوب عمل کند.
اما چند روز قبل از ملاقات بعدی با درمانگر در اجرای تمرینات و کنترل رفتارهای وسواسگونهی خود دچار مشکل شود.
این بیمار اگر طرز رفتار خود را با جدیت پیگیری و ثبت نکند، ممکن است خودش یا حتی درمانگر را به این اشتباه بیندازد .
که هیچ پیشرفتی از جلسهی قبل نداشته است، حال آنکه اگر فرمهای خودنظارتی را بهدقت پر کند معلوم میشود.
که پیشرفت داشته و فقط میزان پیشرفت او در مقایسه با روزهای نخست اندکی متغیر بوده است.
مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ: در این مرحله درمانگر باید بیمار را با هریک از موارد فهرست بالا مواجه کند.
(درمانگر باید از آخرین مورد فهرست که کمترین ترس را در بیمار ایجاد میکند شروع کند).
اما فرد نباید پس از مواجهه با آلودگی دست به شستشوی وسواسگونه بزند.
مواجههسازی از افکار وسواسگونهی بیمار در مورد کثیفی یا تمیزی جلوگیری میکند .
و علائم بیماری را سریعتر رو به بهبود میبرد. مزیت دیگر مواجههسازی جلوگیری از «اثر تقابل» است.
البته این مرحله برای افرادی که شدیدا به پرهیز از آلودگیها اصرار دارند رنجآورتر است.
مواجههسازی مجدد:
بیمار پس از شستن دستها (قطعا شستن غیر وسواسگونهی دستها بهعلت ضرورت رعایت بهداشت هیچ ممانعتی ندارد) باید مجددا در معرض آلودگی قرار بگیرد.
گاهی بیماران از مواجههی مجدد با آلودگی مقاومت میکنند، اما این استراتژی روند درمان را سرعت میبخشد.
هدف از تکرار مواجهه این است که بیمار بپذیرد پرهیز از آلودگی اجتنابناپذیر است و همیشه نمیتواند کاملا تمیز باشد.
درمان تردید بیمار در مورد تمیزی هدف دیگر مواجههسازی مجدد است، یعنی درمانگر با تکرار مواجهه به فرد القا میکند که میتواند علیرغم آلوده شدن هنوز احساس تمیزی کند.
مسائل قراردادی:
روند درمان وسواس شستشو و جلو بردن مواجههسازی بیمار با تکتک مواردی که در مرحلهی آغازین فهرست شدهاند .
مانند یک توافق قراردادی است، حال آنکه فرد در زندگی روزمره به احتمال زیاد با آلودگیهای هراسانگیز دیگری نیز مواجه خواهد شد که شاید در این فهرست نباشند.
بیمار میتواند پس از مواجهه با مواردی که در فهرست نیستند عمل شستشو را انجام بدهد، اما فورا باید خود را با یکی از مواردی که جزء فهرست است مواجه کند.
برای مثال شاید بیمار و درمانگر توافق کرده باشند که فرد فعلا به دستگیرهی در دست بزند .
و سعی کند از آلودگی دستگیرهی در نترسد، اما تا اطلاع ثانوی دستگیرهی در سرویس بهداشتی شامل این توافق نیست.
حال اگر بیمار احیانا به دستگیرهی در سرویس بهداشتی دست زد، توصیه میشود فورا پس از شستن دستها به دستگیرهی در جای دیگری غیر از سرویس بهداشتی دست بزند.
این روش بر چه منطقی استوار است؟
درمانگر با تکیه بر این روش بیمار را به آلودگیهایی که هراسانگیز میپندارد خو میدهد یا بهعبارتی آلودگیهای مخوف را برایش عادی میکند.
توجهتان را به مثال جالبی از دکتر مَککِی جلب میکنیم: اگر با دمپایی در ساحل قدم بزنید.
اولش مقداری دانهی شن زیر انگشتهایتان میرود که اذیتکننده است، اما همین که بیاعتنا باشید.
و مدام سعی نکنید دانههای شن را از دمپایی خود بیرون بریزید، کمی بعدتر فکر شنها از ذهنتان خارج خواهد شد.
مواجههدرمانی نیز دقیقا به همین شیوه عمل میکند، یعنی ابتدا بیمار بهعلت اضطراب ناشی از تمریناتی که باید انجام بدهد .
احساس تشویش و ناآرامی میکند، اما این حالات پس از مدت کوتاهی برطرف خواهند شد.
فهرست طبقهبندی شدهای که بیمار و درمانگر در مرحلهی آغازین تهیه میکنند نشاندهندهی مسیر گام به گام درمان است.
اما اگر درمانگر این فهرست را خیلی تند پیش ببرد، یعنی بیمار را بدون وقفهی کافی پشت سر هم با مواردی که در فهرست آمدهاند مواجه کند.
نهتنها وسواس فرد بهبود نخواهد یافت بلکه حتی ممکن است تشدید شود.
بیایید دوباره به همان مثال شنها برگردیم: دانههای شن در صورتیکه خیلی زیاد نباشند معمولا قابل تحمل هستند.
اما اگر همهی دمپایی شما پر از شن شود باید با آن مقابله کنید وگرنه باعث ایجاد تاول و درد تحملناپذیری خواهد شد.
مبتلایان به وسواس شستشو در ابتدای درمان اصرار به شستشوی افراطی دارند، اما برای اینکه بیمار بتواند از این افراط دست بردارد.
و عمل شستن را در حد طبیعی انجام بدهد، شاید لازم باشد چند باری به توصیهی درمانگر فقط برای مدتی کوتاه تفریط در شستشو را نیز امتحان کند.
دکتر مَککِی گاهی بهعنوان بخشی از مراحل درمان به بیمار نشان میدهد که مثلا میشود ته کفش را لیس زد یا به هر چیزی داخل توالت دست مالید .
و بعد با همان دستِ نشسته پفک نمکی خورد! درست مثل این است که درمانگر بخواهد با هل دادن بیمار به آن طرف بوم امکانپذیری چنین رفتارهایی را نشان بدهد.
اما نشان دادن امکانپذیری این تفریط در همان روز اول درمان جایز نیست.
شناختدرمانی
شناختدرمانی در چند سال گذشته به تکامل قابل ملاحظهای در حوزهی بهبود علائم اختلال وسواس فکریـعملی دست یافته است.
این روش اکنون فقط حالت مباحثهای ندارد، بلکه بیمار و درمانگر باید با همکاری یکدیگر به دنبال راهکارهایی بگردند تا باورهای غلط بیمار در مورد آلودگی اصلاح شوند.
برای مثال مبتلایانی که از آسیب زدن به دیگران میترسند، به عقیدهی خودشان در قبال خیلی چیزها مسئول هستند و باید روی هر موقعیتی به اندازهی کافی کنترل داشته باشند.
اصلاح این قبیل باورهای غلط در کانون توجه این روش تکاملیافته قرار دارد.
کمالگرایی، تفکر احتمالگرا و آمیختگی فکرـعمل نمونههای دیگری از باورهای غلط در مبتلایان به وسواس شستشوست.
بیمار بهموجب کمالگرایی تصور میکند که باید در همه یا اکثر فعالیتها که شستشو نیز یکی از آنهاست، بدون نقص عمل کند.
در تفکر احتمالگرا فرد به واقعیت پیوستن هر فکری را محتمل میداند.
برخی بیماران نیز بهعلت باور به آمیختگی فکرـعمل مایلند افکار را با اعمال مرتبط با آنها یکسان بشمارند.
برای مثال بیمار معتقد است همین که پیش خودش فکر کند تمیز نیست، یعنی اینکه خودش را کثیف خواهد کرد .
یا اگر فکر کند به کسی آسیب میرساند، یعنی واقعا عمل آسیب رساندن را انجام خواهد داد.
شناختدرمانی اگر با رفتاردرمانی (همان مراحل پنجگانهای که در بالا تشریح شد) همراه شود میتواند موفقیتآمیز باشد.
عدهای از درمانگران معتقدند شناختدرمانی بهتنهایی تأثیر بسزایی در روند درمان ندارد، اما مشاهده شده است.
که وقتی با رفتاردرمانی ادغام میشود بیماران در انجام تمرینات رفتاری موفقتر عمل میکنند.
موانع درمان موفقیتآمیز
موانع مختلفی ممکن است روند درمان مبتلایان به وسواس شستشو را با دشواری روبهرو کند که اصلیترین آنها عبارتند از:
نقش درمانگر در طول دورهی درمان میتواند به یکی از موانع اختلالگر در درمان مؤثر وسواس شستشو تبدیل شود.
تا اینجا متوجه شدیم که درمانگر باید با مهیا کردن تمرینات اضطرابآور به بیمار نشان بدهد که تحمل آلودگیها امکانپذیر است.
اما شاید چون درمانگر در حین اجرای این تمرینات حضور دارد و ناظر اتفاقات است، بیمار مسئولیت عواقب مواجهه با آلودگی را به گردن درمانگر بیندازد.
بهعبارت دیگر، فرد ممکن است تصور کند اگر در پی مواجهه با آلودگی (مثلا دست زدن به دستمال کثیفی که روی زمین افتاده است.
یا لمس وسایل توالتهای عمومی) آسیبی به خودش یا اطرافیانش وارد شود، مسئول این خطا درمانگر خواهد بود که در تمامی مراحل اجرای تمرین حاضر و نظارهگر بوده است.
البته چنین بیمارانی به عمد از خودشان سلب مسئولیت نمیکنند، بلکه این یک واکنش طبیعی نسبت به ترس و اضطراب است.
برای غلبه بر این دشواری درمانگر باید از بیمار بخواهد مشابه تمریناتی را که داخل مطب با حضور و نظارت او انجام میدهد، خارج از مطب و در زندگی روزمرهی خود نیز تکرار کند.
تمرین و تکرار، یک بخش خیلی مهم از مراحل درمان است، اما در چنین شرایطی لزوم پیگیری تمرینات در عدم حضور درمانگر از اهمیت بالاتری برخوردار است.
باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده
وجود باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده مانع دیگری است که معمولا در روند درمان وسواس شستشو اختلال ایجاد میکند.
برای مثال بیماری که معتقد است فقط با ۳۶ مرتبه شستشوی دستها میتواند بهطور کامل از شر آلودگیها خلاص شود.
و شستن کمتر از این مساوی با آسیب است، درگیر یک باور بیش بها داده شدهی شدید است.
وقتی شدت باورهای بیش بها داده شده بالا باشد، این باورها به دو طرف یک شمشیر دو لبه تبدیل میشوند.
یک طرف این شمشیر نمایانگر افکار معقول (فرد به افکار غلط خود اذعان دارد، اما قادر به رهایی از وسواس شستشو نیست).
و طرف دیگر آن نمایانگر افکار نامعقول (فرد به هیچوجه قادر به درک افکار غلط خود نیست) است.
فرد در چشم برهم زدنی میتواند لبهی شمشیر را برگرداند و تغییر جهت بدهد.
به همین علت اگر باورهای غلط بیمار در مورد لزوم شستشو خیلی شدید باشند، مدت درمان باید طولانیتر در نظر گرفته شود.
متأسفانه پیشبینی نتیجهی درمان در این قبیل بیماران معمولا مثبت نیست، اما نه به این معنی که امیدوارکننده نباشد.
زیرا در چنین شرایطی فقط کافی است که درمانگر به درمان قویتر یا افزایش مدت درمان یا ترکیبی از هر دو روی بیاورد.
خودداری بیمار از انجام تمرینات
گاهی بیماران از شرکت در تمرینات مرتبط با درمان خودداری میکنند.
این مشکل اغلب زمانی اتفاق میافتد که ترس ناشی از انجام تمرینات رفتاری بهقدری زیاد باشد که فرد نتواند تحمل کند.
در اینجا درمانگر باید تمریناتی را تدارک ببیند که بیمار قادر به انجامشان باشد تا به این ترتیب فرد به شرکت فعال در تمرینات ترغیب شود.
کلید حل این مشکل خلاقیت است.
دکتر مَککِی تجربهی کار با بیمارانی را داشته است که درمانگران قبلی آنها بهعلت ناتوانی این افراد در انجام تمرینات.
به همکاری مشتاقانه با بیمار تمایل نداشتند، این در حالی است که درمانگر باید در طراحی تمرینات خلاقیت و حوصله به خرج بدهد.
پایداری درمان
اغلب مبتلایان به وسواس شستشو در صورت پیگیری درمان بهبود پیدا میکنند، اما مهم این است.
که درمان دارای اثرات پایدار باشد و علائم بیماری پس از مدت کوتاهی عود نکند.
انجام بسیاری از تمرینات رفتاری وقتی بیمار به پایان دورهی درمان میرسد دیگر آزاردهنده و اضطرابآور نیستند.
با این حال بیمار باید حتی پس از اتمام جلسات درمان همچنان به انجام تمریناتی که پیشتر باعث آزار و اضطراب او میشدند ادامه بدهد.
تداوم خوددرمانی باعث پایداری بهبود حاصلشده میشود. درست همانطور که ورزش منظم برای حفظ سلامتی بدن ضروری است.
مبتلایان به وسواس شستشو نیز برای پایداری نتایج مثبت درمان به انجام مداوم تمرینات ذهنی و رفتاری نیاز دارند تا بهلحاظ ذهنی سالم بمانند.
اگر لزوم ادامهی این تمرینات را هنوز درک نکردهاید، شاید بهتر باشد این ضرورت را به مسواک زدن تشبیه کنیم .
و مؤکدا یادآور شویم که انجام تمرینات رفتاری به منزلهی مسواک زدن ذهن است و از برگشت بیماری جلوگیری میکند.
کلام آخر
اگر به وسواس شستشو مبتلا هستید و هنوز هیچ اقدامی در جهت درمان انجام ندادهاید، بدانید که این بیماری در بسیاری از موارد قابل درمان است.
پس چرا وقتی امید بهبودی هست، دست روی دست گذاشتهاید تا تمیزکاری و شستشوی افراطی همهی قوای جسمیتان را تحلیل ببرد!
پژوهشهای متعدد نشان داده است زمانی که درمان به شیوهی درست انجام شود، علائم وسواس در ۸۰ درصد بیماران بهبود مییابد.
راهکارهای درمانی مؤثر در این زمینه پیوسته در حال بهروز رسانی هستند.
و چه بسا در آیندهی نزدیک برای آن دسته از بیمارانی که سختتر نسبت به درمان جواب میدهند نیز درمان قطعی کشف شود.
من دختری ۲۰ساله هستم هفت ساله درگیر وسواس هستم اولا وسواس عملی بود وسه ساله اخیر فکری هم بهش اضافه شده من زیادمیشورم دستامو بیش ازحد برای دست زدن به هرچیز چه تمیز چه کثیف باید دستم شسته بشه ولباسامو باید اول خودم بادسام بشورم وبعد به لباسشویی بندازم وازحموم درمیام میخوام برم بیرون لباسی که میپوشم باید از قبل بشورمش واسه این روز وبعد که از بیرون اومدم اگرچند روز دیگه بخوام باز برم بیرون دیگه نمتونماون لباسو بپوشم حس میکنم کثیفم واون لباس کثیف خواهدشد وغسل میکنم میام بیرون حسمیکنم اصلن غسلی نکردم ودستمو میشورم حس میکنمنشستم وسوال زیاد میپرسم از اطرافیان که ایا فلانچیز کثیفه یا با این وسایلم دست زدین یا رفتین به اتاقم و…. خودشم بایکبارپرسیدن قانع نمیشم باید چندین باربپرسم کلافه شدم ودرگه امیدی ب زنده موندن ندارم کنکور دارم ولی باعث شدهنمتکنم بخونم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
همانطور که خودتان اشاره کردید این علایم وسواس می باشد و وسواس انواع مختلفی دارد که یکی از آنها وسواس تمیزی می باشد . فرد در اختلال وسواس افکار مزاحمی دارد که مداوم تکرار می شوند و فرد سعی می کند با یک سری رفتارها خود را آرام کند در صورتی که این اتفاق رخ نمی دهد و مداوم تکرار می شود .
وسواس نیاز به پروسه درمانی دارد و خود به خود از بین نمی رود و می تواند تاثیر منفی زیادی بر عملکرد فرد و اطرافیان داشته باشد با توجه به اینکه شما به مشکل خود بینش دارید می توانید بهتر در مسیر درمان پیشرفت کنید .
در این مورد نیاز می باشدکه به صورت حضوری به ورانشناس مراجعه داشته باشید تا پروسه درمانی خود را طی کنید و عملکرد بهتری را تجربه کنید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۸۳