با سلام
بنده داماد یک خانواده ای هستم که سه تا دختر دارند که 2 تا از آنها شوهر کردند. من داماد دوم هستم. مادر زن بنده بسیار انسان خوب و مهربانی است اما احساس میکنم نا خواسته بین من و باجناقم تبعیض قایل می شود.
ایشان خیلی به دختر بزرگشان اهمیت می دهند و تمام امورات زندگی را با ایشان و داماد بزرگشان هماهنگ میکنند که این موضوع خیلی من و همسرم را ناراحت می کند. اگر ما نظری داشته باشیم به راحتی کنار گذاشته می شود و فقط حرف داماد بزرگ به نوعی خریدار دارد.
باجناق من خیلی پسر خوبی هستش و ما احترام همدیگر را داریم و رابطه بدی نیز نداریم اما اوایل آشنایی من با این خانواده احساس کردم ایشون نگران جایگاه خودشان است و کمی حسادت می کند…. الان نیز این موضوع برایمان مشهوده…
با مادر زنم بسیار حرف زدیم ابتدا می پذیرد اما با گذشت زمان فراموش می کند و مجدد همان اوضاع پیش میاید…
البته باجناق من خیلی روی خانواده همسرم نفوذ دارد و این مرا اذیت میکند و استقلال آنها را گرفته و هیچ کاری بدون هماهنگی با آن انجام نمی دهند…
خلاصه مادر زن بنده خیلی سمت باجناقم گرایش دارد تا من.
حتی برای مهمانی گرفتن و کوچکترین کارها با او مشورت می کند و تمام زندگی را به او سپرده است. و پدر خانوم بنده هم بسیار مطیع و کم حرف است و اصلا مدیریت نمی کند و نمی شود روی آن هم حساب کرد. چکار کنم ؟