اختلاف بین همسر و مادر شوهر
سلام پسری36 ساله 4 ساله با دختری ازدواج کردم. و در خارج کشور زندگی میکنیم.
همسرم خیلی بد بین هست و جز خودش و خانوادش هیچکس رو قبول نداره. چند وقت بعد ازدواجمون کلا با خانواده من بد شده. هر چی که مادر من بگه یا خداهر یا پدرم و همچنین برادرم ایشون بخودش میگیره و میگه این منظورشون با من بود در صورتی که اصلا اینجوری نیست کلا خانواده من بگن مثلا هوا جقدر سرده لباس بپوشید به ایشون بر میخورده راجب همسایه راجب فامیل دورشون حتی راجب ترامپ هم صحبت کنه ایشون بهشون بر میخوره. کلا خانواده من باید برای ایشون تا کمر دولا بشن و جز تو کل صحبتها جز تعربف از ایشون و خانوادشون چیز دیگه ایی بگن ایشون ناراخت میشه. در روبرو بصورت غیر مستقیم بهشون توهین میکنه من چندبار از سرکار اومدم پشت در رسیدم دیدم داره تلفنی با خانوادش صحبت مکینه و فحشهای رکیک خودش و خانوادش و دوستاش دارن به خانواده من میکن. منم خانوادم رو دوست دارم ولی هیچی به روش نمیارم با تمام خانوادش با احترام برخورد میکنم و با همشون در تماسم ولی ایشون اصلا. میگه کلا پسر وقتی ازدواج میکنه باید بره سمت خانواده زنش و تو وقتی با خانوادت تماس میگیری بچه ننه هستی و ازشون میترسی و اونارو بیشتر از من تو اولویت میزاری در صورتی که خودش هر روز با خانوادش صحبت میکنه چند ساعت ولی من هفته ایی یه بار تماس میکیرم بچه ننه هستم از نظر ایشون. از طرفی خانواده منم از این رفتار ناراحت هستن و میگن ما دوست داریم با عروسمون در تماس باشیم اینجوری که نمیشه منم موندم وسط. هر طرف رو بگیرم طرف مقابل ناراحت میشه با این حال من مادرم رو با اون سن و سال مجبور میکنم زنگ بزنه به خانمم ازش عذرخواهی کنه که خرفشون مربوط به ایشون نبوده و منظوری نداشتن ولی باز ایشون قبول نمیکنه و چند بار با صراحت با مادرم بد حرف زده. من موندم چیکار کنم این وسط و از طرفی هم دوست ندارم اینجوری بینشون فاصله باشه. من یبار گفتم پدرت چرا اینکار کرده و حرف بدیم نزدم پدر صاحب من رو دراورد که تو اصلا حق نداری درمورد پدر مادرم چیزی بگی بعد خودش هرچی توهین دوست داره به خانوادم میکنه درصورتی که واقعا به ناحق هست. ولی ایشون مارد شوهر رو دیو دو سر میبینه و مادرم هرچی بهش محبت بکنه میگه از سر سیاست بدجنسیشه. لطفا کمکم کنید
با سلام خدمت شما
از شرایطی که توصیف کردید مشخص است که بسیار تحت فشار هستید.
واقعیت این است که ادراک افراد با یکدیگر متفاوت است.
از سوی دیگر نمی توان صرفا از روی رفتار کسی به انگیزه او پی برد.
بنابراین همسر شما هم تا خودشان دغدغه، نگرانی و مسئله شان را عنوان نکنند، نمی توان به دلیل این رفتارهایشان پی برد.
نکته دیگری که مهم است مدنظر قرار دهید این است که رفتار دیگران را نمی توان کنترل کرد. ما فقط می توانیم رفتار خودمان را مدیریت کنیم.
بنابراین این گام ها را اگر در صحبت کردن با همسرتان در نظر داشت باشید می توانید به شیوه موثرتری با ایشان درباره اختلافاتتان صحبت کنید و خواسته یا ناراحتی تان را مطرح کنید:
1- آنچه اتفاق افتاده را صرفا به صورت توصیفی (بدون ارزیابی) مانند یک دوربین فیلم برداری بیان کنید.
2- فکر و برداشت خودتان را از آن رویداد یا اتفاق عنوان کنید و از ضمیر من استفاده کنید.
3- خواسته و انتظار خودتان را خیلی واضح و روشن بیان کنید.
نکته مهم این که در این فرایند از استفاده از عبارات سرزش آمیز، لیبل زدن، تحقیر و مقایسه پرهیز کنید چرا که کل این فرایند را تخریب کرده و اثربخشی را به شدت کاهش خواهد داد.
در آخر به شما پیشنهاد می شود که با دریافت یک مشاوره حضوری و بررسی دقیقتر، متوجه شوید چگونه می توانید بهترین نقش را در این بین داشته باشید که کمترین آسیب متوجه خودتان و رابطه تان با همسرتان و در عین حال، با خانوده تان شود.
اگر به زوج درمانگر هم به همراه همسرتان مراجعه کنید که خیلی بهتر است. به ایشان پیشنهاد دهید که برای بهبود کیفیت رابطه خودتان بهتر است مشاوره زوجی دریافت کنید.
سلام
دوست عزیز دقت کنید که شما می توانید با صحبت و تعامل با همسرتان نتیجه گیری بهتری در مورد این مشکلات رخ داده شده داشته باشید چون صحبت نکردن در مورد این موضوعات می تواند برای شما از نظر روحی فشارهای زیادی را به همراه داشته باشد و برروابط شما و همسرتان تاثیر منفی بگذارد .
بهتر است شما و همسرتان دقت داشته باشید که زندگی مشترک شما از زندگی خانوادگی جدا می باشد و هیچ یک از شما دو نفر مسئول رفتارهای خانواده خود نیستید و بهتر است در صورت ناراحتی خود فرد در احترام با خانواده فرد مقابل در زمان و مکان مناسب و در احترام کامل صحبت کند تا بتواند نتیجه گیری بهتری داشته باشد .
شما نیز بهتر است به همسرتان و یا مادرتان بیان کنید که در صورتی که دلخوری وجود دارد بهتر است خودشان در احترام با یکدیگر صحبت کنند و از تمرکز بر این صحبت ها و یا طرفداری از سمت خاصی خوداری کنید .
اما در صحبت با همسرتان در کنار بیان موارد بالا بهتر است بیان کنید که مایل هستید حریم خصوصی زندگی مشترکتان حفظ شود و مشکلات بین خودتان برطرف شود و اینکه در زندگی مشترک چه توقعاتی از ایشان دارید و توقعات ایشان را نیز از خودتان بشنوید.
سلام و ممنون از پاسخهای شما دوستان ارجمند.
همه اینهایی که فرمودید من سعی کردم تو زندگیم بکار ببرم و بعضی وقتها سوالات و پرسش و پاسخ ها را در سایت مطالعه کردم. ولی درمورد ایشون هیجکدوم کارساز نیست و نبوده تا الان. مرغ ایشون یپا داره. مثلا مادر ایشون مریض میشه اصرار میکنه باید بره دکتر ولی مادر من مریض میشه و میخواد بره دکتر از نظر ایشون مادرم جون ترسه.اگه همین رفتار رو من باهش میکردم یه روزم تحمل نمیکنه. بعضی وقتها ایرادی که از خانواده من میگیره رو همون مشکل رو خانواده خودش داره و من بهش میگم اگه بده پس جرا خانواده خودت هم انجام میدن میگه تو نباید درمورد خانوادم بگی چیزی. یه بار اسم مشاوره اوردم تا چند ماه پدر منو دراورد. خانواده من به من بی نهایت محبت کردن و منم دوسشون دارم و نمیخوام بخاطر افکار منفی همسرم بین ماهم اختلاف بیفته گرچه خانوادم درک میکنن و میگن بزار هرچی دوست داره بما بگه و تو باهاش بحث نکن که مشکلی تو زندگیتون پیش بیاد. میترسم ادامه این رفتارها من رو از ادامه زندگی سرد کنه یا از نظر عاطفی کاملا به ایشون بی احساس بشم که الانشم یه مقدار اینجوری شدم متاسفانه… کلا میگه خانوادت از چشمم افتادن و دوست ندارم باهشون صحبت کنم ولی دلیل قانع کننده ایی نداره برای این رفتارش.درصورتی که من ۳ روز با خانوادش صحبت نکردم انقدر عصبانی شده بود که تورو خانوادت یاد دادن که اینکارو کنی. در صورتی که اینجوری نبود و من از شنیدن توهین های خانوادش و دوستاش که ارزوی مرک مادرم رو میگردن انصدر عصبانی شدم و تو خودم بودم که چیزی به روش نیارم. حرقی هم بهش نزدم همیشه مخبت میکنم بهش و هرچی میگم میگم باشه اشمال نداره تو ببخش و کوتاه بیا با اینکه ناحقه حرفاش.
ممنون که به حرفام گوش میدید. Wink
سپاسگدارم از لطفتون
دوست عزی زهمانطور که توضیح دادیم نیاز است که هردوی شما مسیر زندیگ شمترکتان را از مسیر زندگی خانوادگی جدا کنید و سعی کنید در زمان مناسبی بدون توهین و یا مقایسه با ایشان صحبت کنید که مایل نیستید زندگی مشترکتان با زندگی خانوادگی ادقام شود و سعی کنید توقعات خودتان را از همسرتان نسبت به زندگی مشترک و خانوادیتان بیان کنید و توقعات و صحبت های ایشان را نیز بشنوید .
بیان کنید که درک می کنید ممکن است صحبت هایی از جانب آنها همسرتان را ناراحت کند اما مایل نیستید در این مورد شما را مقصر بدانند و یا توهینی صورت گیرد اما این حق را به ایشان می دهید که در مورد ناراحتی خود با آنها صحبت کنند تا بتوانند نتیجه گیری بهتری داشته باشند.
بهتر است در این مسیر یک دوره مشاوره دریافت شود تا بتوانیم با بررسی دیدگاها و توقعات ایشان و یک سری آگاه سازی ها به بهبود زندگی مشترکتان کمک کنیم.