با سلام
دختري هستم بيست و يك ساله هستم چهارسال پيش با يه پسر دوست بودم و فوق العاده دوسش داشتم البته اونو دقيقا نميدونم كه خانواده ي من از اين دوستي مطلع شدن و از اونجايي كه اين مسائل توي خانواده ي ما ممنوعه توي شرايط سختي قرار گرفتم و از پسره خواستم كه با خانوادم صحبت كنه فقط جهت اينكه بهشون ثابت كنه دوستي بدي نداشتيم و فقط بگه كه منو دوس داشته كه خانوادم راجع ب من فكر بدي نكنن،اما ترسيد و كلا عقب كشيد و البته اينكه سنش كم بود هم ميتونه يه دليلش باشه چون دوسال از من بزرگتره، بعد از اون موضوع دوسال و نيمه كه گذشته و من اصلا باهاش در ارتباط نبودم ولي شش ماه پيش منو ديد و باهام صحبت كرد ورگفت كه دوستم داره و ميخواد با خانوادم حرف بزنه اما من ازش دلخور بودم و گفتم كه من نميخوام تا اينكه دو هفته پيش باز منو بيرون ديد باهام حرف زد و گفتش كه داره از ايران ميره و كاش من باهاش بودم و باز ازم خواست ك با خانوادم صحبت كنه و منو كلافه كرد منم فقط شماره ي پدرمو دادم و گفتم بجا حرف زدن با من با اونا حرف بزنه ولي ازم شماره ي مامانمو خواست كه بده به مادرش و بعد از اون هم صحبت نكرديم مامانش هم تماس گرفت اما يه هفته گذشته و هنوز نيومدن اما واقعا كلافه شدم نميدونم هم دوسش دارم هم من سخت اعتماد ميكنم خيلي احساسيم دروغ رو نميتونم تحمل كنم و دوست ندارم از گذشتم پرسيده بشه كه ازم پرسيد بعد از اون با كسي بودم يا نه و من ناراحت شدم نميدونم بهش چه جوابي بدم اگه اومدن درسته كه ازدواج بايد با معيار هاي هر فرد باشه و خودمم كه بايد بدونم و تصميم بگيرم اما به كمك يه نفر خيلي نياز دارم اينكه بهش اعتماد كنم؟؟ من وضع مالي برام مهم نيست و چون توي خانوادم شرايط سختي داشتم مهم ترين معيارم بودن كنار كسيه كه ارامش داشته باشم و اجازه ي پيشرفت داشته باشم كه توي خانوادم نتونستم دانشگاه برم يا تو رشته ي مورد علاقم پيشرفت كنم و الان اين پسره موقعيت خوبي براي پيشرفت داره و ميخواد خارج از كشور تحصيل كنه و پسر بدي هم نيست تا جايي كه يادمه اما حالا نميدونم چيكار كنم لطفا راهنماييم كنيد