ازدواج با مرد مطلقه (با این خواستگارم چگونه رفتار کنم)
با سلام
دختری هستم 38 ساله وتحصیلاتم رشته مهندسی مکانیک وشاغل درتهران
یک هفته است که مردی مطلقه 40 ساله مهندس کامپیوتر که مدت هفت سال پیش ازهمسرش جدا شده و3 سال با همسر قبلیش زندگی کرده ازطرف یک معرف به خواسگاریم امده،البته یک جلسه من با او ملاقات حضوری داشتم دربیرون ازخانه ،بعد ازان ملاقات ازهمدیکه بدمون نیومد وقرار شد برای آشنایی بیشتر یک چند روزی ارتباط تلفنی داشته باشیم تا به صورت رسمی به منزل ما بیایند.
ازفردای انروز به من شروع به پیام دادن کردن بعد چندتا پیام از من خواستن در پیام با من راحت باشن من گفتم مشکلی نیست،شروع کردن به پرسیدن سوالهای جنسی که من شوکه شدم ودرجوابشون گفتم هنوز چند ساعت نیست اشنا شدیم .امتناع کردم از پاسخ دادن وایشان ناراحت شدن که تا از جانب من مطمئن نشن نمیتونن من را انتخاب کنن چون اعلام میکنن یکی از مشکل جدایی قبلیشون هم این بوده که من به صورت کلی جوابشون را دادم ولی ایشون اصرار دارن که به صورت پیامکی وواضح باید مطمئن بشن والا ادامه نمیدن.(قابل ذکر که ایشون وضع مالی بسیار خوب ووجهه اجتماعی خوبی دارند)البته میگفتن فقط یکبار به صورت پیامکی وراحت.
من یک هفته تلاش کردم قانعشون کنم هرچه تلاش کردم بی فایده بود وخواستم یک ملاقات دیگه داشته باشیم ولی ایشون میگن اول خواسته من.روز جمعه هم من گفتم نمیتونم وایشون اعلام کردن من از چهره شما زیادخوشم نیومده وبا سن شما هم مشکل دارم وتا من را جذب نکنید ادامه نمیدم ،حالا من موندم با این قضیه چکار کنم.خواهش میکنم من را راهنمایی کنید.این را هم بگم من با مطلقه بودنشون مشکلی نداشتم وما راجب سن هم به توافق رسیده بودیم تلفنی
دوست عزیز سلام
ازدواج با فرد مطلقه ایرادی نداره دو نفر ممکنه هر دو انسانهای خوبی باشند اما زوج خوشبختی در کنار هم نباشند اینطور که از پیامت پیداست ایشون دلیل طلاقشون رو عدم رضایت جنسی مطرح کردند و شاید براشون مهمترین معیار انتخاب همسر شده طوریکه براحتی به شما گفته با ظاهر و سن شما مشکل داره و بشرطی شما رو میپذیره که از لحاظ سکس اونی باشی که ایشون میخواد
صبا جان این معیار انتخاب همسر از نظر او اولویت داره به سایر معیارهاش و شما باید ببینی معیارهای شما با ایشون هماهنگ هستن یا نه
بهترین کار اینه که نزد مشاور متخصص در زمینه ازدواج برید و تست شخصیت بدین و مشاور باید یک جلسه علاوه بر جلسات متداول مشاوره ازدواج با فرد مطلقه مشاوره داشته باشه و دلایل و میزان اسیپ پذیری،افکار و اثرات جدایی رو در ایشون ارزیابی بکنه از همین سایت میتونی برای مشاوره ازدواج وقت حضوری بگیری که به اتفاق مراجعه کنین
موفق و پایدار باشی
سلام من ۳۰ ساله هستم ۲۰ سالگی ازدواج کردم و ۴ ماه بعد طلاق گرفتم
۷ ماهه با پسر مجردی اشنا شدم و خاسته همون تو زندگی و نیازهامون نزدیک به هم هست تصمیم ب ازدواج داریم
اما خانواده ایشون بخاطر سن من و مطلقه بودنم مخالف هستن ایشون هم ۳۰سالشون هست.
لطفا راهنمایی کن ک چطور راضیشون کنیم.ایشون میخاد با رضایت ختم ب خیر بسه ن مخالفتو ناراحتی
خاهش میکنم کمک کنید
دوست عزیز اگر با خانواده ای با این طرز فکر مواجه هستید بهتره خودتون رو ازشون دور کنید … شما تجربه شکست رو دارید و باید بدونید با چنین خانواده که در رسم و رسوم گذشته خودش مونده نمیتونید احساس آرامش کنید … ارامش در زندگی رو فدای احساس دوست داشتن و تغییرات هورمونی نکنید
سلام ب دوستان. من خیلی ازنظر روحی ریختم بهم. خیلی هورمونهای میکنم .۴سال طلاق گرفتم و با کسی حتی در حد پیام هم نبودم نمیتونم ب کسی اعتماد کنم .نا امیدم ی خواستگارهای هم ندارم با وجوداینکه خودم مذهبیباظاهری زیباهستم.خیلی دلم گرفته.هیچ دوستی هم ندارم چون خانوادم دوست ندارن
متاسفانه اختلال افسردگی بیش از سایر عوامل، تهدیدکننده حیات جسمی و روانی انسانهاست که در جامعه ما، دومین رتبه بیماریها را از نظر تحمیل هزینههای روحی، مادی و اجتماعی به خود اختصاص داده است.
متخصصان در زمینه افسردگی بعد از طلاق، دو رویکرد ریشهشناسی را بسیار مهم میدانند: یکی رویکرد روانکاوانه است که بر مساله فقدان تاکید میکند. شخصی که دچار فقدان شده با افسردگی روبرو میشود.
و رویکرد دیگر، رویکردی تحلیلی است که در آن فرد مطلقه به نوعی پرخاشگری را در درون خود میریزد که میتواند این پرخاشگری ناشی از تنشهای دوران زندگی مشترک باشد که بعد از جدایی به صورت افسردگی خود را نشان میدهد.
با همه این تفاسیر اختلال افسردگی، نخستین اختلال روانی و رفتاری است که دو طرف پس از جدایی مدتی با آن گرفتار هستند.
کسانی که در این دوران از این بیماری رنج میبرند با شناخت چهار سطح نشانهشناسی افسردگی، متوجه میشوند که به درمان قطعی و جدی نیاز دارند. این نشانهها عبارتند از:
توصیه دکتر باقری ←← رژیم لاغری سریع ( روی متن قرمز کلیک کنید )
در سطح شناختی: افراد احساس بیارزشی میکنند و با کاهش تمرکز،حافظه و ناتوانی در تصمیمگیری مواجه میشوند.
در سطح بدنی: این دسته افراد با تغییرات فیزیولوژی چون افزایش یا کاهش خواب، اشتها، وزن و میل جنسی روبهرو هستند. در سطح هیجانی و عاطفی: افراد افسرده مدام احساس بدبختی، خلá شرمساری و گناه دارند. در سطح انگیزش: این اشخاص با کاهش تمایل در مشارکت فعالیتهای مختلف روبهرو هستند و به مرگ بسیار میاندیشند.
برای مبارزه با افسردگی بعد از طلاق چندین راهکار وجود دارد که در زیر معرفی میشود:
افکار منفی را از ذهنتان دور کنید
«زندگی من پایان رسیده»، «همهچیز را از دست دادهام» و… افکاری مسموم هستند که تاثیرات قوی روی احساسات میگذارند،حتی ممکن است که افراد متوجه آثار منفی نشوند در صورتی که ریشه بسیاری از مشکلات اشخاص افسرده همین خطاهای فکری است. پس تا جایی که میتوانید، سعی کنید افکار منفی را متوقف کنید. روانشناسان بهترین راهحل را در این میدانند که این دسته از افراد باید افکار منفی خود را روی کاغذ بیاورند و از دید یک شخص بالغ به آن جملات بیندیشند که پیروی از این افکار آیا منطقی است یا خیر؟
احساس گناه نداشته باشید
فرد مطلقه پس از طلاق، احساس طردشدگی دارد و سعی میکند که به بررسی رفتارهایش در زندگی گذشته خود بپردازد و خودش را مقصر و گناهکار نشان دهد. برای غلبه بر این احساس باید دانست که از هم پاشیدن یک رابطه تقصیر یک فرد نیست و هر دو طرف باید مسئولیت طلاق را بپذیرند.
البته محققان درباره جدایی از دو نوع احساس گناه نام میبرند:
یکی احساس گناه نابهجا و نامناسب که بعد از ارتکاب هر خطایی به انسان دست میدهد و پس از گذشت زمان با این احساس کنار میآیند و احساس دیگر،احساس گناه آبگیر است که درون بعضی از افراد وجود دارد که ریشه در کودکیشان دارد و وقتی برایشان حادثهای پیش میآید و تلنگری به این آبگیر زده میشود، دچار احساس گناه و اضطراب میشوند. چنین احساسی فرد را از پای درمیآورد. این نوع احساس گناه، فرد را به افسردگی حاد سوق میدهد.
خودتان را دوست داشته باشید
فرد باید بداند که ابتدا خودش را همانگونه که هست، دوست بدارد. این اطرافیان ما نیستند که ارزشمان را پایین میآورند، بلکه اغلب خود ما موجب این کار میشویم. فرد مطلقه چون احساس گناه میکند،خودش را دوست ندارد در صورتی که باید به این بینش برسد که اشتباه در بعضی از زمینهها اشکالی ندارد. پذیرفتن اشتباهات خود گامی به سوی دوست داشتن خودمان است. عشق ورزیدن به خود از مهمترین کلیدهایی است که موجب میشود انسان با خود آشتی کند و ارتباط مجدد داشته باشد.
از جمعهای دوستانه کنارهگیری نکنید
افراد بعد از جدایی به جای رفتوآمد با دوستان و آشنایان خود، گوشهگیری را ترجیح میدهند و ارتباطشان را با دنیای بیرون قطع میکنند. اما این انزواطلبی بیشتر از آنچه فکر میکنید شما را بهسوی پیشرفت بیماری سوق میدهد.
رفت و آمد با افراد قابل اعتماد در این برهه از زندگی موجب احساس امنیت و آرامش میشود زیرا حمایت دوستان در این مرحله نقش مهمی دارد.
همیشه یک گروه حمایتکننده از نزدیکترین دوستانتان داشته باشید که حمایتگر عاطفی، راهنمای همیشگی و مشوق شما در کارهایتان باشد. در این دوران از دوستیها پذیرا باشید و تا جایی که میتوانید از دوستیهای اینترنتی پرهیز کنید. انرژی فکری و زمانی که صرف این نوع دوستیها میشود شما را از دنیای واقعی دورتر میکند.
اعتمادبهنفس خود را بازیابید
روانشناسان معتقدند بعد از طلاق، اعتمادبهنفس فرد مطلقه بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند که متاسفانه این مساله نشان از آغاز و شروع بیماری افسردگی در شخص است.
هر چند کمبود اعتمادبهنفس دلیل قطعی افسردگی نیست، اما براساس پژوهشها این دو پابهپای هم پیش میروند. فقدان اعتمادبهنفس موجب میشود که شما به دشمن ارزشهای خود تبدیل شوید.
جالب است بدانید که سازمان بهداشت جهانی در توصیف افسردگی، از فقدان اعتمادبهنفس صحبت میکند. برای اینکه اعتمادبهنفس خود را بالا ببرید با خود صادق باشید،
با افراد مثبت نشست و برخاست داشته باشید، مسئولیتپذیر باشید، قاطع باشید و نه گفتن را بهکار برید، خودتان را دستکم نگیرید، نسبت به جسم خویش احساس خوب داشته باشید، خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و…
از مشاوران و روانشناسان کمک بگیرید
از آنجا که ممکن است دوره افسردگی بعد از طلاق طولانیمدت شود و زندگی فرد را کاملا تحت سیطره خود قرار دهد، بهتر است از مشاوران و رواندرمانگرها کمک بگیرید. افکار، نگرانی، احساسات و آنچه موجب خشم و نفرتتان شده، بیان کنید حتی پیامهای نادرستی که ذهنتان را دربر گرفته است. با آنها گفتوگو کنید تا بتوانید به راحتی مرحله بازسازی خود را سپری کنید.
مشاوران، مرجع امنی هستند که میتوانید با آنها درباره هر چیزی صحبت کنید و در مقابل آنها به شما کمک میکنند که با مسائل کنار بیایید و با مهارتهای حل مساله آشنا شوید و البته اگر تشخیص دهند که افسردگی شما شدید و حاد است بهطوری که زندگیتان را فلج کرده، شما را به روانپزشک معرفی میکنند تا در کنار رواندرمانی تحت دارودرمانی نیز قرار گیرید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
من یک دوستی دارم که با پسری حدود دوسال هست دوست هستن و هیچگونه رابطه سکسی که همه الان دارن ندارن حتی دست همو نمیگیرن قصدشون ازدواج هست خانوادههای هردوشون خبر دارن وقراره بیان تو این ماه خواستگاری ازتون سوال داشتم پسری که از طریق پیامک به دوست دخترش که میخواد همسرش بشه بگه بیا امشب باهم زن و شوهر باشیم باهام از طریق پیام سکس کنن اون پسر دچار مشکل هست میشه اینو ایراد دونست ممنون میشم منو راهنمایی کنید
دوست عزیز شما هنوز وارد رابطه رسمی و نامزدی نشدید و هیچ شناختی از هم ندارید …و اینو بدونید پسرها برای رفع نیاز جنسی و دخترها دید عاطفی وارد یک رابطه میشن که در نهایت به ازدواج میرسه و هر دو طرف در این نهاد خانواده به خواسته هاشون میرسن … پس دیدتون رو وسعت بدید و کمی در این مورد مطالعه کنید و برای شروع با مشاوری مجرب مشورت کنید