ازدواج یا دوستی یا حس تنهایی و وقت گذورنی الکی
سلام من دختر ۲۲ ساله ای هستم که تاحالا تو یه رابطه ی جدی با یکی از هم دانشکده ای هام بودم که خواستگاری هم اومدن اما به خاطر مسائل مذهبی به تفاهم نرسیدیم و بعد ازتقریبا دو سال به هم خورد که یک سال و نیمی میگذره از این قضیه. الان نمیدونم از زندگیم چی میخوام آخه هم میخوام تو رابطه باکسی باشم هم احساس میکنم برای ازدواج آماده نیستم شایدم موردایی ک اومدن خوب نبودن برام
اما دوست دارم باکسی تو رابطه ی عاطفی عمیقی باشم اما نه این دوستی های بی سرو ته که بعد از یه مدت تموم میشه و به ازدواج نمیرسه
که خب این روزا پسرا فقط میخوان تو رابطه به اصطلاح رل باشن دیگه خسته شدم و نمیدونم باید چیکار کنم یعنی دوست داشتم با یه مورد خوب آشنا بشم و تو رابطه باشم که قصدش ازدواج باشه و با این دید بریم جلو که اگر خوب بودیم باهم ازدواج کنیم و نمیتونم همینطوووری منتظر بشینم که آیا کسی با مشخصاتی ک من بخوام بیاد خواستگاری یا نه
یعنی میدونم اگه نه تو رابطه ای باشم نه چیزی با یه مشت آدمی که هیچ ربطی به من ندارن الکی وقت میگذرونم و روح و اعصابمو بهم میریزم
دیگه نمیدونم باسد چیکار کنم
سلام به شما دوست عزیز
احساس و نیازهای شما قابل احترام و قابل درک می باشد اما دقت کنید که در این مسیر روابط که با هدف ازدواج می باشد بهتر است بیشتر از ۶ ماه ادامه پیدا نکند و با رعایت خط قرمزها نیز ادامه یابد تا مسیر شناخت ایجاد شود .
در این مسیر شما می توانید بر اساس شناخت بیشتر فرد مقابل و هدف آنها در این مورد تصمیم گیری کنید اما در اول نیاز است که بدانید از نظر روحی خودتان آمادگی شروع زندگی مشترک را دارید یا نه
در هرصورت اگر شما آمادگی زندگی مشترک را نداشته باشید وارد شدن به رابطه نیز نمی تواند هدف مند باشد و در صورت هدفمند بودن نیز ممکن است شما در تصمیم گیری دچار مشکل شوید .
در این مسیر بهتر است سعی کنید که یک دروه شناخت درمانی را تجربه کنید تا بتوانیم با بررسی افکار و احساسات و هیجاناتی که تجربه می کنید در این مسیر تصمیم گیری به شما کمک کنیم .
شناخت بیشتر خودتان باعث می شود که بتوانید روابط موفق تری را تجربه کنید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناراحتی و ناکامی شما کاملا قابل درک است.
البته کمی خواسته خودتان را مبهم مطرح کرده اید.
اما به نظر می رسد دنبال یک رابطه خوب و با کیفیتی هستید که با نیت ازدواج باشد.
اساسا نیاز به داشتن رابطه سالم و با کیفیتی که در آن بتوانیم صمیمیت و احساس ارزشمندی وامنیت را تجربه کنیم و در آن دوست بداریم و دوست داشته شویم، یکی از نیازهای اساسی هر فردی محسوب می شود بنابراین این خواسته شما هم کاملا طبیعی است.
اما همان طور که می دانید در چنین خواسته ای همه عوامل و موارد دخیل در چنین خواسته ای تحت کنترل و اراده مستقیم شما قرار ندارد.
به این معنا که شما همواره بخشی از رابطه هستید و اینکه با چه افرادی هم باب آشنایی شما فراهم شود و فرصت آن برایتان تا چه اندازه به وجود بیاید هم دست شما نیست.
یعنی شما می توانید در جمع هایی حضو پیدا کنی که امکان آشنایی فراهم شود اما نمی توانید خیلی هم تعیین کننده این موضوع باشید.
و از آنجا که ما همواره باید بر سهم و نقش خودمان و آنچه از دستمان ساخته است تمرکز کنیم، پس به نظر می رسد بهترین راه این باشد که شما آمادگی خودتان را در این زمینه افزایش دهید.
تا با به وجود آمدن فرصت بتوانید از آن نهایت استفاده و بهره ر ا ببرید.
این موضوع را هم باید همواره در نظر داشته باشید که هر انتخابی یک هزینه و بهایی دارد.
شاید اگر فط به دنبال رابطه باشید گزینه های بیشتری هم در دسترس شما قرار داشته باشند و بیشتر بستر آن همان طور که خودان هم اشاره کردید، فراهم باشد.
اما زمانی که به دنبال رابطه با ثبات و آینده گرا و با چشم انداز ازدواج هستید یعنی فرد مورد نظر شما باید ویژگی های کافی برای این موضوع داشته باشد.
به جز آن دسته از ویژگی هایی که مطابق نظر و ملاک ها و معیارهای حودتان و کاملا فردی و شخصی است، باید متعهد، مسئولیت پذیر و قابل اعتماد باشند و آمادگی و استقلال کافی برای اقدام به ازدواج را هم داشته باشند و تا انداززه ای تکلیفشان با خودشان مشخص باشند تا بتوانند مصمم گام بردارند.
با توجه به این موارد گزینه های شما حتما محدود تر خواهد شد.
اما باید این قسمت را به عنوان بخشی از واقعیت گریز ناپذیر بپذیرید و به عنوان همان بها و هزینه ای در نظر بگیرید که به خاطر انتخاب خودتان و اهداف و ارزش ها و آنچه برای سبک زندگی دلخواه خودتان برگزیده اید، در نظر بگیرید.
با توجه به این موارد می توایند برای کسب آمادگی بیشتر به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنید که راهنمایی های بیشتر و دقیق تری را در این زمینه دریافت نمایید و بیاموزید که چگونه در مسیر اهداف و خواسته ها و نیاز های تان اقدامات موثری را انجام دهید.
سلام من یک سال و نیمه با یه اقایی تو دانشگاه آشنا شدم
رابطمون خوبه بد نیست ولی من ی خواستگار دارم و فامیله ولی دلم میخاد با اون یکی ازدواج کنم .. دوبار قهر کردیم ی بار از طرف ایشون ی بارم من ولی بعد یه هفته برگشتیم
من فک کنم عاشقش شدم هرکیم اومده قبلش دلم راضی نبوده فقط منتظر بودم
چندبار بحث ازدواج پیش اومده حتی ی بار گفت با داییم حرف میزنم بیاد با خانوادت حرف بزنن رفت سفر کربلا برگشت ولی خبری نشد هرموقع هم بحث ازدواج میشه میگ شرایط مالی ندارم ایشون پدرشون یک ساله فوت کردن و خانوادشون شهرستانن و اینکه خودش خوابگاه میره و سرکار و خرج خانواده میده
میگه خانوادت با این شرایط قبول نمیکنن
بعضی وقتا میگم بخاطر شرایطشه بعضی اوقاتم بخاطر دودلی
نمیدونم چیکار کنم و اینم بگم اون سریم ک ایشون کات کرد گفت من لیاقتتو ندارم و نمیخام مانع خوشبختیت شم با من به جایی نمیرسی ولی بعد یه هفت برگشت گفت بدون تو نمیتونم بیا باهم بسازیم الانم از احساسم و عشقم نسبت به خودش فهمیده و کاملا مطمینه ولی بعضی وقتا بی محلی میکنه من میگم اینجوری میکنه تا من سرد شم
نمیتونم متوجه شم چی تو سرش میگذره
پسر کاملا مذهبی و خوبیه و دلم میخاد به خانوادم معرفی کنم و ایشونم بگه ولی روم نمیشه چیزی راجب ازدواج بگم راهنمایی کنین
ح
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس تردید و نگرانی شما در مورد مطالبی که عنوان کردید کاملا قابل درک است.
توجه داشته باشید که قبل از این که به این فکر کنید که چگونه با ایشان موضوع ازدواج را مطرح کنید بهتر است در ابتدا یک بار دیگر ایشان را مورد ارزابی قرار دهید ببینید آیا واقعا فرد مناسبی برای ازدواج هستند؟
مساله این جا است که ایشان خودشان مستقیم و غیر مستقیم این که قصد و برنامه ای برای ازدواج ندارند را به ما مطرح کرده اند و تنها دلیل شان را دوست داشتن ویا وابستگی احساسی- عاطفی به شما بیان کرده اند.
حتما خودتان بهتر می دانید که عشق و دوست داشتن هرگز برای تشکیل یک زندگی مستقل و ازدواج کافی نیستند.
به سن و سال خودتان اشاره ای نکردید اما به نظر می رسد ایشان سن و سال زیادی نداشته باشند و نقشی که در خانواده خودشان یعنی به عنوان سرپرست و حامی مالی خانواده هم دارند خودش یک موضوع بسیار بزرگ و مهم است.
اگر آمادگی و تصمیم قطعی برای ازدواج وجود نداشته باشد معمولا افراد هرچه بیشتر در ارتباط با یکدیگر بمانند بیش از پیش به یدیگر وابسته می شوند و به همین دلیل باز هم بیشتر با یکدیگر می مانند و کار را دشوارتر می کنند.
بنابراین بهتر است با دی کامل تر و وسیع تری به این موضوع نگاه کنید و بپذیرید که اگرچه به ایشان علاقه مند هستید اما ظاهرا ایشان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند چرا که نه هنوز در این زمینه تکلیفشان با خودشان مشخص است و نه برنامه و هدفی دارند.
ما هم اگر قصد ازدواج داشت باشید فرصت های خودتان را از دست خواهید داد و با احساس ناکامی بیشتری روبرو خواهید شد.
دقت داشته باشید که تصمیم درست در این موارد آن گزینه ای است که در بلند مدت باعث خشنودی و رضایت شما بشود و در مسیر ارزش ها و خواسته ها و اهداف کلی تان در زندگی قدم بردارید نه این که بر اساس ترس ها و اضطراب هایی که از مواجهه با واقعیت دارید.
بنابراین به شما توصیه می شود که حتما در ابتدا از طریق مراجعه به یک روانشناس یا مشاور راهنمایی های دقیقتری را دریافت کنی تا مسیر را برای خودتان مشخص کنید و بتوانید بر اساس تصمیم درست و مناسبی که در این زمینه اتخاذ می کنید اقدامات موثری را انجام دهید و در مسیر خواسته ها و نیازهایتان گام بردارید.