یه لحظه من تو خونه ارامش ندارم پدر مادرم همش بحث میکنن به خونواده همدیگه فحش میدن دیگه هیچ انگیزه ای برام نمونده هیچ دلخوشی ای تو این زندگی ندارم دلخوشیم به این بود ک میرفتیم چندساعت خونه مادربزرگم میومدیم الان طبق معمول دوباره دعواشون شده هرسری دعوا میکنن من باید جورشونو بکشم ناراحتیاش استرساش دلتنگیاش مال منه واقعا خسته شدم همشم تا یه حرفی میزنم میگن تو چیکار داری درستو بخون انگار من رباتم هیچ احساسی نباید داشته باشم….از صبح تا شب فقط تو فکر اینن چجوری پول دربیارن نه محبتی نه همدردی و هم صحبتی ای هیچی هیچیییی فقط همینن من الان ۲۱ سالمه اصلا جوونی نکردم با توجه به اینکه سر کارم نمیرم چجوری باید راهمو از اینا جدا کنم؟