اعتیاد در جوانان
سلام و وقت بخیر
مشکل ما با سه تا جوان هست دو پسر و یه دختر که پسر هامون بیست ساله و دخترمون بیست و سه ساله هستن و متاسفانه متوجه شدیم که شروع به کشیدن سیگار کردن و ادعا دارن تفننی و تک نخ استعمال میکنن
میخواستم روش صحیح برخورد و اصلاح شرایط رو بدونم که چطوری باید ترغیب بشن به کنار گذاشتن سیگار و چگونه مدیریت کنیم که با حضوری شدن دانشگاه ها تو دانشگاه و خوابگاه سیگار کشیدنشون دوباره شروع نشه و حتی به سمت روانگردان و اعتیاد سوق پیدا نکنه
لطف میکنید اگه راهنماییم بکنید
از راهنمایی و مشاوره شما خیلی متشکرم
ضمنا باید بگم که این سه تا جوون از فامیل های من هستن که من با اطلاع والدینشون مثل یه برادر بزرگتر به عنوان حلقه واسط بین بچه ها و والدینشون واسه جبران اختلاف نسل ها در کنارشون هستم که بیشتر نقش یه دوست سالم رو ایفا میکنم تا سالم تفریح و سفر کنند و تو برنامه آخرمون که تقریبا یک ماه پیش بود متوجه شدم و البته چون رابطه دوستانه و رفاقتی هست با من راحت درمیون گذاشتن و هنوز والدینشون رو در جریان قرار ندادم چون ترسیدم با رفتار نامناسب و خشن باعث بشن که قبح قضیه واسه بچه ها بریزه و از سر لجبازی و سرکشی، بی پرواتر و بیشتر آلوده بشن…
این رو هم بگم که دوتاشون خواهر و برادر هستن و اون یکی هم فامیل هست هم رفیق جینگ بچه ها هست که هشت ساله رفیقن و هم از جیک و پیک هم خبر دادن و هم بیشتر کارها و شیطنتاشون رو با هم انجام میدن
سلام به شما آقا مجید
نگرانی های شما قابل درک هست اما در کنار اینکه شما می توانید به عنوان یک دوست در کنار آنها باشید و نظر خودتان را بیان کنید اما دقت کنید که شما قرار نیست مسئولیت خانواده و خود این افراد را برعهده بگیرید.
در هرصورت این خانم که یک جوان هستند و این دو آقا هم تازه وارد سن جوانی شده اند و براساس مسیر رشدی که تجربه کرده اند و افکار و احساسات و شرایط محیطی که تجربه می کنند در مورادی مثل سیگار و… تصمیم گیری کنند.
در این مورد بهتر است در احترام به آنها به صورت تکی با هریک از انها صحبت کنید البته در قالب سرزنش و یا بزرگ تر بودن و یا تهدید خیر چون می تواند باعث جبهه گیری انها شود اما می توانید در احترام نظر و دلیل این انتخاب را جویا شوید و بعد به صورت کلی نظر خودتان را بیان کنید.
در یک مسیر تعاملی شاید بتوانید در این مسیر نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
با سلام و وقت بخیر و تشکر بابت پاسخ شما
ببخشیو من تو این مدت گرفتار بودم پاسختون رو دیر دیدم
والاه از زمانی که متوجه شدم همونطوری که شما هم عنوان کردید از در دوستی وارد شدم چون ذاتا ارتباطمون دوستانه هست و از مضرات جسمی و اجتماعی سیگار و اعتیاد آور بودنش باهاشون صحبت کردم و گفتم پدر من ۵۰ ساله سیگار میکشه چه خیری دیده که شما بخواین ببینید گفتم الان تفننی هست و فکر میکنن هر موقع اراده کنید نمیکشید اما بعد ها وابستگی به قدری زیاد میشه که هر چقدر اراده کنید افاقه نمیکنه
خلاصه از هر دری وارد شدم افاقه نکرده و راحت برگشتن گفتن لطفا در موردش صحبت نکنیم تا حرفت زمین نیوفته و احترامت حفظ بشه
تنها موردی که وجود داره اینه که از مطلع شدن والدینشون اندکی خوف دارن مخصوصا دختره که به نظرم این ترس تا قبل از برملا شدن قضیه اندکی توان بازدارندگی داشته باشه تازه اونم شاید اما بعدش قبح قضیه که ریخت و پرده احترام والدین و فرزندی فرو ریخت حتی بیپروا تر رفتار کنند
خیلی حیفم میاد جوونای تحصیل کرده و خوبی که تو خانواده های خوب بزرگ شدن اینجوری تو دام دوستان ناباب بیوفتن و آلوده بشن
کلیات هدف من از قرار گرفتن کنار این جمع اونم با ۱۵ تا ۱۸ سال اختلاف سنی اینه که هرز نرن و با هر نااهلی همراه نشن….
پدر من وقتی هم سن این پسرا بودم یا حتی کوچکتر یه بار که بیرون تنها بودیم بهم گفت پسرم اگه میخوای سیگار بکشی مشروب بخوری مواد بزنی یا ارتباط با جنس مخالف و هر …. بگو با خودم باهم بریم البته نه اینکه خودش به غیر سیگار اهل چیز دیگری باشه فلسفه اش این بود که اگه با دوستات مثلا مشروب بخوری و از حد بگذری و تو حالت نباشی سر از توی جوب درمیاره اما اگه خودم کنارت باشم زیر بغلت رو میگیرم نمیگذارم بیوفتی تو جوب منظورش این بود که وسوسه واسه تجربه چیزهای جدید تو سن نوجوانی و جوونی طبیعی هست اما اگه تو مسیر کنترل شده و مدیریت شده باشه صرفا در حد تجربه خواهد بود و بی خطر …
هدفم این بود که واسه این جوون هایی که با بقیه مون کمی اختلاف سنی دارن و با والدینشون این اختلاف بیشتر هست و باعث میشه نتونن مثل من و پدرم باهم رفیق بشن نقش چنین رفیقی رو ایفا کنم که متاسفانه مثل اینکه کمی دیر اقدام کردم مخصوصا دخترخانم که تو خوابگاه دانشجویی بود و دستمون کوتاه
الان نمیدونم این تاخیر رو چطوری جبران کنم و چطوری برخورد و رفتار کنم که این سیگار رو کنار بگذارن و سراغ چیز های دیگه هم نرن… کمک لازم دارم اونم از نوع راهکار عملی مستقیم
نگرانی و نیت شما قابل احترام هست اما در این مسیر اینکه فرد مقابل نیز از حرفی که زده می شود چه چیزی برداشت می کند و اینکه اصلا تمایل به گوش دادن دارد یا خیر از اهمیت برخودار می باشد در هرصورت شما در احترام به انتخاب و استقلال آنها بدون هیچ تهدید کردنی می توانید نظر خودتان را بیان کنید اما ادامه تصمیم گیری بر عهده خود آنها می باشد و اگر بخواهید دائم در مسیر های انتخابی آنها وارد شوید و بکن و یا نکن کنید این باعث می شود جای والدین را پر کنید و این باعث دور شدن بیشتر انها از شما می شود در صورتی که در کنار بیان نظرات خودتان و بیان دلایل و شنیدن صحبت های آنها می توانید به مرور شاید نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
پس نظر شما اینه که همچنان به عنوان دوست قابل اعتماد کنارشون باشم تا راحت حرف هاشون رو بزنن و خدای نکرده اگه مشکل جدی تری پیش اومد در جریان باشم تا در موقع لزوم واقعی مداخله کنم
متشکرم از راهنمایی هاتون و فرصتی که اختصاص دادین
بله بهتر است که فعلا از رفتاری مبنی بر تهدی و یا نصیحت و بیان نظرتان تا زمانی که از شما مشورت نخواسته اند خوداری کنید.
بله حتما
ممنونم
سلام وقتتون بخیر من یک برادر ۲۹ ساله دارم که چند سالی هست مشکوک به اعتیاد او هستیم و بارها در ماشین و وسایل هایش تریاک و سیگار و شیره دیده ایم و وقتی که خانواده ام به آن معترض شده اند قسم خورده است به جان عزیزانش و میگوید شما را کفن کنم این کار را نمیکنم و کسی نمی تواند مرا گول بزند و مواد به دستم بدهد. باید چکار کنیم خانواده ام داغون شده روز و شب نداریم
سلام به شما نازنین جان
قابل درک هست که این شرایط برای شما و خانواده با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در این مورد دقت کنید که در اول برادر شما یک آقای جوان و بالغ ۲۹ ساله می باشند و خب میتوانند برای زندگی خودشان تصمیم گیری کنند و شماها میتوانید احساسات خود را از این شرایط به ایشان بیان کنید و تصمیم گیری را بر عهده خود ایشان قرار بدهید.
همچنین اینکه خب اگر این احتمال را بدهیم که حتی این مواد پیدا شده متعلق به خود ایشان هست بازهم تا زمانی که ایشان به اشتباه بودن مسیر خود آگاه نباشند و بخواهند با انکار پیش بورند نمیتوان به ایشان کمکی کرد.
در مورد سوم هم خب بهتر است از ایشان سوال کنید که پس این موادی که مکرر هم در ماشین ایشان پیدا شده است متعلق به چه کسی می باشد و خب اگر بیان می کنند به دوست و… تعلق دارد بخواهید که برای حفظ آرامش خانواده روابط خودشان را با این افراد مدیریت کنند در کنار اینکه این مواد را به این شخص پس بدهند و بخواهند که برای نگهداری از محیط دیگری استفاده کنند.