افسردگی نوجوانان
سلام من 16سالمه و احساس افسردگی میکنم خیلی ناگهانی احساس ناراحتی میکنم از خودم بدم میاد سریع عصبی و دلخور میشم اما اصلا به روی خودم نمیارم . فردی درونگرا هستم و از درد و دل کردن یا حرف زدن با اعضای دیگه خانواده هم به شدت بدم میاد چند باری هم خواستم با مادرم حرف بزنم اما تهش به هیچ جا نرسید و مادرم بهم گفت که دارم بچه گانه فکر میکنم و بهتره که منطقی فکر کنم و اونطور که من فکر میکنم نیست . من از خیلی از مسائل خونه عذاب میکشم و اذیت میشم نمونه ش تبعیض هوایی که بین من و خواهرم گذاشته میشه اون 3 سال اختلاف سنی با من داره ولی فرق هایی که بینمون میذارن رو میتونم خیلی راحت ببینم . رابطه م با هیچ فردی تو خونه خوب نیست و مواقع ناراحتی به خودم پناه میبرم و با خودم حرف میزنم . من ناراحتم
سلام به شما شبنم جان
درک میکنم که شرایط ارتباطی شما برایتان با احساسات ناخوشایندی همراه شده است اما در این مسیر این ویژگی ها نشان از درون گرایی ندارد و بیشتر نشان دهنده این است که ارتباط بین شما و اعضای خانواده با مشکل مواجهه شده است و شما بجای مسیر تعاملی تصمیم به کناره گیری و سکوت کرده اید در صورتی که تا زمانی که این مشکلات بیان نشود ، احساسات و توقعات خود را در احترام و درک تلاش و شرایط آنها بیان نکنید نمی توان امیدوار به تغییر بود .
بهتر است بجای سرزنش کردن خود سعی کنید که مسی تعاملی خود را بازسازی کنید و در صورت امکان به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانیم هم در کنار کمک به بهبود شرایط روحی شما به مشکلات ارتباطی با خانواده نیز رسیدگی کنیم و با آنها نیز در مسیر خانواده درمانی صحبت شود.
سلام من ۱۳ سالمه و یه خانواده فوق العاده سمی دارم .
به طوری که هر دیقه و هر روز یهم سرکوفت میزنن انگار تمام مشکلاتشون منم😭😞
همش بچه های فامیل و اونایی که کنکورین و ۶_۷ سال ازم بزرگترن رو باهام مقایسه میکنن با اینکه استعدادای فوق العاده ای تو زمینه هنر مخصوصا طراحی دارم
همیشه منو با همکلاسیام و بقیه مقایسه میکنن داره حالم از خودم بهم میخوره حتی چندین بار به فکر خودکشی افتادم ولی منصرف شدم
وضع مالی مون تقریبا متوسط میشه گفت رو به پایین ولی اونقدری هم بد نیست که مشکل بزرگی دیده بشه .
با این حال انقد پیشم درمورد قسط و پول و مخارج و این چیزا حرف زدن که حتی دلم نمیاد یه تیشرت سادم بخرم .
خیییلی خییلی این روزا افسردم انقدری که میخوام خودکشی کنم و دنبال یه روش راحتم ولی همش به خودم امیدواری میدم شاید وضع بهتر بشه .
انتظار پدر مادرم از من اینه که کسی باشم که به فامیل پز منو بدن که همچین دختر موفقی داریم ولی اصلا این مقایسه و سرکوفتاشون روم تاثیر خوبی نمیزاره و نزاشته 😭😭😭😭😭😞😞😢
سلام به شما فاطمه جان
درک میکنم که این شرایط برای با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم خودکشی راحل هیچ مشکلی نیست در کنار اینکه در کنار احترام به دیدگاهای پدر و مادر شما قرار نیست حتما مسیر مد نظر آنها را بروید و یا مانند آنها رفتار کنید شما می توانید خودتان باشید فردی با شخصیت و رفتاری مخصوص به خودش و در این مسیر نیز اگر دائم بخواهی تمرکزت را بر رفتارهای آنها قرار بدهی خب این برایت با فشار روحی زیادی همراه می شود پس بهتر است در احترام به انها و بیان اینکه درک میکنید آنها نسبت به شرایطی که دارند برایتان تلاش می کنند و سعی دارند شما به موفقیت برسید بیان کنید که این مقایسه و سرزنش ها چه احساساتی را برایت به دنبال دارد تا بتوانید در مسیر تعاملی بهتری باهم پیش بروید .
در کنار اینکه دقت کن آنها بیش از این بلد نیستند و یا فکر می کنند همین مسیر برای تشویق بیشتر شما به کسب مهارت و یا اینده بهتر درست و کافی می باشد اما با تعامل بهتر و درک دو طرفه می توانید شرایط بهتری را تجربه کنید در کنار اینکه شما در احترام به آنها حتی اگر نخواهند مسیر خود را تغییر بدهند نیاز است که سبک رفتاری آنها را به خودشان بسپارید و برای زندگی خودتان تا جایی که می توانید تلاش کنید.
سلام وقت بخیر بنده خواهر ۱۹ ساله ای دارم که متاسفانه افسردگی دارن ولی ما چند ماه بیشتر نیست که متوجه این قضیه شدیم و بلافاصله به روانپزشک مراجعه کردیم الان خواهرم تحت نظر پزشکشون دارو مصرف میکنن منتها تغییر زیادی تو رفتار و حالشون دیده نمیشه فکرمیکنم دارو ها تاثیر چندانی نداشتن البته اینکه خود خواهرم هم لجبازی ميکنه و منظم داروها رو مصرف نمیکنه بی تاثیر نیست(منظورم ساعت مصرف دارو هاست که با تاخیر همراهه) درکل لازمه پزشکشون رو عوض کنیم؟ بیش از حد لجبازه مثلا یه رفتاری انجام میده که باعث نارحتی دیگر اعضای خانواده میشه ولی خیلی سریع پشیمون میشه به خصوص اگر طرف مقابل مادرمون باشه،،من متوجهام که شاید این رفتار ها برای شرایطی که براش بوجود اومده کمی طبیعی باشه ولی در این بین مادرم واقعا خیلی ناراحته واسه خواهرم مریض شده تا جایی که من الان بیشتر نگران مادرم هستم که نکنه ایشون هم افسرده شن خواهشی که از شما دارم اینه که بنا بر تجربه ای که دارید بهم بگید چیکار کنم تا کمی از این ناراحتی مادرم کم بشه خیلی خودشو اذیت میکنه خواهرم هم وقتی عصبی میشه اصلا به فکر هیچکس نیست و فقط داد میزنه بعدش پشیمون میشه ها ولی همون داد زدنِ کافیه تا مادرم غصه بخوره
سلام به شما دوست عزیز
نگرانی شما برای خواهرتان قابل احترام هست اما در این مسیر چند مورد هست که بهتر است مورد توجه قرار بدهید در اول اینکه خواهر شما نیز تمایل به بهتر شدن حالش داشته باشد از اهمیت زیادی برخودار می باشد پس بهتر است که در کنار همراهی با او و مراقبت مخصوصا اگر افکار خودکشی دارد سعی کنید که تا جای ممکن مسئولیت خوردن قرص و کارهایش را بر عهده خودش قرار بدهید.
دوم اینکه بهتر است اگر داوها اثری ندارند البته اگر بیش از دوهفته از مصرف آنها می گذرد برای بررسی دقیق تر به صورت حضوری به متخصص مجدد مراجعه کنند تا در نوع دارو و یا تغییر دارو تغییراتی ایجاد شود خب می توانید متخصص دیگری نیز ایشان را ویزیت کنند اما در هرصورت مصرف درست دارو از اهمیت برخودار می باشد.
در مورد سوم اینکه برای درمان بهتر است که دارو درمانی و روان درمانی در کنار هم تجربه شود چون ترکیب این دو درمان باهم می توانید نتیجه گیری بهتری را ایجاد کند.
در هرصورت پذیرش این بیماری خواهرتان از اهمیت برخودرا می باشد اما اینکه در کنار همراهی با او هریک از شما به دیگر اعضای خانواده و مسیر رشدیتان هم توجه داشته باشید مهم و با اهمیت می باشد در هرصورت او روند درمانی خودش را شروع کرده است و جلو می رود و با دریافت درمان به مرور می تواند شرایط بهتری را تجربه کند.
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید
لطفا واضحتر بگید برای جلوگیری از افسردگی مادرم چه کارهایی انجام بدم
خودم ۱۶ سالمه
ببین عزیزم واقعیت این است که شما نمی توانید برای درمان مادرتان کاری کنید و نیاز است که در کنار احترام به ایشان مسیر رشدی خودتان را سپری کنید ایشان اگر با مشکل افسردگی روبرو هستند نیاز است که روند درمانی خود را با روانشناس طی کنند در هرصورت این یک بیماری می باشد و نیاز به درمان دارد و اگر شما بخواهی بیش از اندازه بر مشکلات مادر تمرکز کنی ممکن است بر روند رشدی خودت تاثیر بگذارد.
اما من واقعا نمیتونم همینجوری بشینم دسترو دست بزارم تا خواهرم با رفتارهایی که شاید دست خودش نیست تمام وجود مادرم رو پر از غصه کنه
اینم که گفتید به روانشناس مراجعه کنه حتما بهش پیشنهاد میدم ولی بعید میدونم قبول کنه چون معتقده خواهرم بیشتر اذیت میشه اگه ببینه مامانم رفته پیش روانشناس هرچند که ناراحتی رو میشه تو رفتارهاشم دید
یه سوال دیگه اینکه من و برادر ۸ سالم هم ممکنه در معرض افسردگی باشیم درسته؟ من خودم تست های متعبر انلاین دادم درآستانه افسردگی شد نتیجش
لطفا یه راهکار بدید حداقل من مبتلا نشم (لازمه بگم افسردگی خواهرم ژنتیکیِ که عوامل محیطی و اطرافش باعث شده عود کنه)
سلام دخترم و ۱۳ سالمه متاسفانه در چندروز اخیر که خونه ی مادربزرگم بودیم پسر خاله ام که یکسال با هم اختلاف سنی داریم محتوای جنسی به من نشون داد و مجبور به کاررهایی می کرد.و من نمی تونستم کاری انجام بدم.بعد از اینکه به مادر و مادربزرگ و خاله ام گفتم انها معتقدند که تقصیر من بوده.الان بشدت ا ز خودم متنفرم و احساس افسردگی دارم حوصله ی هیچ کسی رو ندارم و دل می خواد بمیرم.
سلام به شما دوست عزیز
ببین در این مورد بهتر است از سرزنش کردن خودت خوداری کنی در هرصورت شما تصمیم درستی گرفته اید که در این مورد با آنها صحبت کرده اید و در کنار این موضوع بهتر است از هرگونه ارتباط با این شکل با این آقا خوداری کنید و اگر هم بدون اجازه خواست به شما نزدیک شود بهتر است که در این مورد با مادرتان واضح و روشن صحبت کنید.
موضوع مهمی که وجود دراد این است که شما بتوانید در مقابل مواجهه با اینگونه افراد از خودت مراقبت کنی یعنی اجباری برای اینکه حتما به حرف این افراد وش بدهی وجود ندارد و خب اگر احساس کردی در اسن شرایط و موقعیت درست نیست می توانی آن را ترک کنی .