سلام من یه دخترم که از نظر شخصیتی درونگرا هستم ولی متاسفانه در خانواده ای پر جمعیت متولد شدم که خیلی زیاد اهل رفت و آمد هستند طوری که هیچ روزی نیست که ما مهمان نداشته باشیم و چون اکثرا از شهرستان به دیدن ما می آیند چند رزی مهمان ما هستند. از طرفی با وجود جمعیت بالای خانواده و این همه رفت و آمد خانه ما کوچک است و من حتی اتاق شخصی ندارم. همه این موارد باعث شده که من همیشه دچار اضطراب باشم و فرصتی برای تجدید قوا نداشته باشم و این شرایط و این اضطرابی که قابل کنترل نیست مرا به سمت افسردگی سوق می دهد. با توجه به اینکه بیکار هستم و درآمدی ندارم امکان مستقل شدن برایم فراهم نیست. قبلا دچار افسردگی شدید بوده ام و به هیچ وجه نمی خواهم دوباره در آن شرایط قرار بگیرم. حتی فکرش تمام تنم را به لرزه می اندازد.الان این ترس از افسردگی هم گریبانگیر من شده است. خانواده ام من را درک نمی کنند و هیچ کدام حاضر به کمک کردن به من نیستند و مدام به من برچسب میزنند که تو خودخواهی، بب ملاحظه ای و اجتماعی نبستی. تحمل این شرایط برایم غیر ممکن است احساس می کنم در تنگنایی گرفتار شدم که هیچ راه فراری ندارم و شبها کابوسهای با همین مضمون می بینم. لطفا راهنمایی کنید که چطور می توانم از افسردگی جلوگیری کنم.(دنبال کار می گردم ولی حتی اگر کار هم پیدا کنم تا مستقل شدن راه درازی در پیش دارم.)