1
افسردگی و عاصی بودن جوان
پسرم الان ۲۳ سال داره . دانشجوست اما فقط نامنویسی میشه و براش اهمیت نداره .طی سالهای گذشته به دلیل قصد مهاجرت و عدم موفقیت تا کنون ، و فکر اینکه خانواده نمی تونن ساپورتش کنن و داره عقب میفته از زندگی ، باعث افسردگی ، دوری جستن از خانواده ، خود آزاری، و ارتباط با دوستان نا صالح ، کلا شرایط روحی خوبی نداره و خطر احساس می کنم به عنوان پدرش. برای مراجعه به مشاور هم همکاری نمی کنه ، یکی دو جلسه به درخواست ما رفت اما ادامه نداد .
سلام به شما دوست عزیز
نگرانی شما برای فرزندتان قابل احترام هست اما تا زمانی که نتوانیم با خود او صحبت کنیم نمی توانیم در این مسیر به ایشان کمک کنیم و با توجه به توضیحات شما حتی اگر شما شرایط مهاجرت ایشان را نیز محیا کنید تضمینی برای بهبود شرایط روحی ایشان وجود ندارد و اگر هم ایجاد شود موقت می باشد چون فردی که مسیر رشدی پر آسیبی را انتخاب کرده است و سازگاری و انعطاف پذیری پایینی دارد در یک کشور دیگر نیز ممکن است با مشکلات زیادی مواجهه شود .
برای کسب موفقیت چه در اینجا و چه در هر کشور دیگری نیاز به شرایط روحی مناسب و داشتن سطحی از سازگاری و انعطاف پذیری می باشد تا بتوان در این مسیر شرایط بهتری را تجربه کرد.
بهتر است در این مسیر مجدد او را تشویق به طی کردن روند مراجعه به روان درمانگر کنید تا بتوانیم با صحبت و بررسی آنچه در ذهن و افکار و احساسات ایشان تجربه می شود شرایط بهتری را برای تصمیم گیری و استفاده ازز موقعیت های فعلی برای بهبود شرایط آینده ایجاد کنیم .
علایمی و رفتارهایی که شما بیان می کنید نشان از شرایط روحی نامناسب فرزندتان می تواند داشته باشد در کنار اینکه به نظر می رسد راحل های حل مسئله ایشان نیز بخاطر شرایط روحیشان افت کرده است به همین دلیل از راحل های آسیب زا و روابط ناسالم استفاده می کنند .
سعی کنید که به استقلال ایشان احترام بگذارید و در احترام با او برخورد کنید اما احساسات و نگرانی های خودتان را نیز برای ایشان بیان کنید .
شرایط مراجعه به روان درمانگر را ایجاد کنید و به او بیان کنید که شما وقت جلسه روان درمانی را می گیرد و تایم را به او اعلام می کنید و در این مسیر رفتن و یا نفرتن را بر عهده خود او قرار می دهید اما شما دوست دارید که این مسیر طی شود .