2
افسردگی
سلام خسته نباشید پسری ۲۰ ساله هستم. مدت ۲ سال هست که از فکر زیاد رنج می برم.به حرف های بقیه که تو گذشته زدن زیاد فکر میکنم همچنین به حرف های خودم بعضی وقت ها که زیاد فکر می کنم عصبانی میشم و پرخاشگری میکنم گاهی وقت ها هم به فکر خودکشی می افتم و براش نقشه می کشم.نسبت به خودم اصلا احساس خوبی ندارم و دوست دارم آدم دیگه ای باشم لطفا کمک کنید
9 ساعت پیش
سلام به شما دوست عزیز
در این مسیر با توجه به درگیری ذهنی که برای شما وجود دارد و این شنخوارهای فکری می تواند بر عملکرد شما نیز تاثیر گذارد بهتر است به صورت حضوری برای بررسی دقیق به روانشناس مراجعه داشته باشید احتمال اینکه به وسواس فکری روبرو باشید وجود دارد که می توانید با طی کردن پروسه درمانی نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۳۰۴
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس رنج و ناراحتی که بخشی از آن را توصیف کردید کاملا قابل درک است.
فکر کردن مداوم به گذشته زمینه ساز افسردگی خواهد بود همانطور که فکر کردن و تمرکز درباره آینده هم بستر شکل گیری اضطراب را فراهم خواهد کرد که در هر دو حالت ما فرصت زندگی در حال را از دست می دهیم.
البته این قدرت را هم نداریم که بخواهیم مانع ورود افکار مختلفیی از جمله اینگونه افکار معطوف به گذشته یا آینده به ذهنمان بشویم چرا که ذهن ما کارش همین تولید افکار مختلف است.
و نمی توانیم انتظار داشته باشیم که تولید آنها متوقف شود چرا که ذهن ما به هر حال کار خودش را انجام خواهد داد.
از سوی دیگر همواره رویدادهایی در زندگی هر فردی وجود دارد که ممکن است برایش ناخوشایند باشد و در شکل گیری آن حتی هیچ نقشی نداشته باشد.
چرا که تمام اموری که رخ می دهند تحت اراده و کنترل ما نیستند همچنین ما قدرتی برای تغییر دادن اتفاقات گذشته و یا آینده و یا تغییر رفتار دیگران نداریم و اینها واقعیت هایی هستند که اگر نخواهیم آنها رابپذیریم مدام با احساس ناکامی روبرو خواهیم شد.
ما فقط می توانیم رفتار خودمان را کنترل کنیم بمابراین دایره اختیارات محدودی داریم.
اما همین دایره محدود اگر محدودیتهای آن را ببینیم و بشناسیم می تواند بسیار برای ما راهگشا باشد.
به نظر می رسد در چنین شرایطی باید به جای اینکه توقع داشته باشیم که ابتدا افکار منفی ما متوقف شوند تا بعد ما بتوانیم دست به کار شویم، با در نظر گرفتن و تعیین خواسته های واقع بینانه و دست یافتنی و در محدوده اختیارات خودمان، بتوانیم هدف گذاری کوتاه مدت و بلند مدت انجام دهیم و بعد در این راستا برنامه ریزی عملیاتی و اقدام داشته باشیم.
افکار سرزنش آمیز و اضطراب آور و قضاوتگری که در ذهنمان تولید می شوند را هم به حال خودشان رها کنیم و بدانیم که آنها فقط یک سری فکر هستند که توسط ذهن خودمان تولید می شوند و نه بیشتر.
به این ترتیب فقط می توانیم نظاره گر آنها باشیم و از آنها نترسیم و با آنها هم همراه نشویم چرا که به نظر می رسد نه تنها کمکی به ما نمی کنند بلکه مانع ما در حرکت به سمت اهداف و خواسته هایمان خواهند شد اگر بخواهیم آنها را جدی بگیر یم و طوری رفتار کنیم که انگار حقیقت محض هستند.
به این ترتیب با تعیین تصویر خود ایده آلمان و مقایسه آن با خودی که اکنون داریم، می توانیم هدف گذاری کنیم و از طریق انجام اقدامات موثر به تصویر دلخواهمان نزدیکتر شویم و از طریق حرکت مداوم به سمت آن، احساس خودکارمدی و در نتیجه عزت نفس خودمان را تقویت کنیم.
اگرچه به این موضوع اشاره ای نکردید که تا کنون برای بهبود خودتان و رهایی از این شرایطی که عنون کردید چه اقداماتی انجام داده اید با توجه به این مطالبی که عنوان شد به شما توصیه می شود حتما هرچه سریعتر برای دریافت مداخلات درمانی لازم اقدام نمایید و از طریق دریافت کمک حرفه ای در این زممینه و مراجعه به یک روانشناس یا مشاور، مسئله خودتان را به شیوه موثری پیگیری کنید تا بتوانید گام های موثری در مسیر خواسته ها و افزایش کیفیت زندگی تان بردارید و راهنمایی ها و راهکارهای مفید و کاربردی را در این راستا به دست آورید.