تجاوز جنسی
سلام ، آرزوی خسته نباشید و سلامتی برای مشاور های عزیز و کارکنان این سایت .
من پسرم ، ۱۸ سالمه ،دیروز با یک مشکل جدی مواجه شدم .
حدود ۳ ماه پیش دوست دخترم من رو با دوست صمیمی خودش که اونم دختر ۱۸ ساله ای است آشنا کرد تا یکم کمکش کنم . من سعی کردم خودمو بهش نزدیک کنم تا مشکلاتشو بهم بگه و دیروز بهم گفت که ۲ سال پیش دوست پسرش روز تولدش ازش سکس خواسته اما جواب اون دختر “نه” بوده ولی با نقشه ی پسر مورد تجاوز قرار گرفته و مجبور به رابطه ی اجباری شده !!!!!!!!
همونطور که گفتم الان ۱۸ سالشه و اما متاسفانه با یک داستانی حدود دو سال پیش یعنی وقتی که ۱۶ سالش بوده روز تولدش مورد تجاوز قرار گرفته و نتونسته اقدامی کنه ، به پدر و مادرش حتی گفته و اونا هم نتونستن کاری کنن ،
با توجه به اینکه ۲ سال گذشته و پزشک قانونی نمیتونه متجاوز رو ثابت کنه ،
راهنماییم کنید من چه کاری میتونم بکنم تا اون پسر رو گیر بندازم و حکم اعدام روش انجام بشه . این دوست صمیمی دوست دخترم خیلی افسرده شده و من میترسم بخواد خودکشی کنه به خاطر نامردیه دوست پسر سابقش که در حقش کرد .
البته بگم با توجه به رفتارش احساس میکنم هنوز اون دوست پسرشو دوست داره ولی اون پسر دیگه این دختر رو نمیخواد .
من هر طور شده باید به این دختر کمک کنم و دوس دارم اون پسر رو دستگیر کنن تا به حقش که اعدام باشه برسه ولی همونطور که گفتم ۲ سال از تجاوز گذشته و پزشکی قانونی توان ثابت کردن رو نداره . میخوام که این دختر از این که هر روز صحنه های رابطه ی اجباری به ذهنش بیاد رها بشه و به زندگی عادی خودش برگرده
ببخشید طولانی شد
لطفا راهنمایی کنید چون احساس میکنم خیلی داره افسرده میشه و بگم که هیچکس پشتش نیست حتی پدر و مادرش . اما من غیرتم نمیزاره که به راحتی از این قضیه بگذرم و میخام که پشتش باشم
متشکرم
با سلام خدمت شما
دوست عزیز داستانی که تعریف کردید بسیار ناراحت کننده است و دل هر انسانی را به درد می آورد.
اما نکته اول اینجاست که همه ما در مواقعی که فکر می کنیم قربانی شده ایم، در واقع یک سهم یا نقشی در ایجاد شرایط یا موقیعت داشته ایم که معمولا آن را نادیده گرفته و یا فراموش می کنیم و تمام توجهمان به سهم و نقش دیگران تمرکز می شود و همین امر باعث می شود آسیب پذیرتر شده و به جای درس گرفتن و آغاز دوباره و توانمند سازی خودمان، در نقش قربانی بمانیم و همواره به دنبال یک ناجی بمانیم که بیاید و ما را نجات بدهد!
به نظر می رسد این همان وضعیتی است که ایشان در حال حاضر گرفتار آن هستند.
نکته دوم این است که هر کسی مسئول رسیدگی و برآوردن نیازها و خواسته های خودش است. شما هم در ابتدا مسئول نیازهای خودتان هستید، اینکه کلی انرژی برای این داستان صرف کنید تا به قول خودتان ایشان را اعدام کنند، که اصلا شواهدی هم برای اثبات این مدعا وجود ندارد، چه چیزی عایدتان می شود؟
چه چیزی را به دست می آورید و چه چیزهایی را از دست می دهید؟
آن دختر چه چیزی به دست می آورد؟
آیا با وجود اینکه می گویید هنوز او را دوست دارد با انجام این کار افسردگی و مشکلات زندگی اش رفع می شود؟
آیا باعث می شود تا دیگر آن تصاویر و خاطرات از ذهنشان پاک شود؟
شما بر چه اساسی به چنین نتیجه ای رسیده اید؟
آیا این بیشتر خشم خودتان است یا خواسته و احساس واقعی آن دختر؟
بنابراین در درجه اول خود آن دختر می تواند بزرگترین کمک را به خودش بکند و برای رفع مشکلات افسردگی و آسیبی که بعد از آن اتفاق دیده اند حتما نیازمند دریافت درمان هستند.
دایره دوستان هم می توانند کمک کننده باشند اما به شرطیکه در نقش ناجی ظاهر نشوند چرا که در اینصورت بدتر او را در موضع و جایگاه قربانی تثبیت کرده اید و این پیام را به او داده اید که ببین خودت از پس مشکلت برنیامدی ما برایت حلش کردیم! (تازه اگر واقعا این راه حل باشد و حاصل شود) و او هم نه تنها احساس ارزشمندی و خودکارآمدی نخواهد کرد بلکه بیشتر خودش را ناتوان دیده و همواره در موارد دیگر هم چشم به راه یک نفری خواهد ماند تا از راه برسد و او را نجات دهد و اصلا هم به فکر توانمندسازی خودش نخواهد افتاد.
پس اگر شما هم با توجه به شرایط موجود واقعا می خواهید حضور موثری داشته باشید بهتر است به عنوان یک دوست فقط حضور داشته باشید که البته این هم بیشتر نقش دوست دخترتان است.
چون دوست صمیمی ایشان است شما می توانید حامی دوست دخترتان در این زمینه باشید.
هر کسی نقش و مسئولیت خودش را دارد و بهتر است در همان محدوده هم بماند.
ایشان می توانند دوستشان را به دریافت کمک تخصصی از سوی مشاور و روانشناس ترغیب کنند و او را در این مسیر حمایت و همراهی کنند و در کنارش باشند تا پروسه درمان را با موفقیت سپری کنند و خودشان را بازیابند و هر کاری که لازم است خودشان برای بهبود حال خودشان انجام دهند و اگر تا به امروز نسبت به نقش مهم خود در بهبود اوضاعشان بی اطلاع بودند، هرچه سریعتر اقدام کنند تا زندگی را با تجربه های بهتری سپری کنند.