5
ترس از یکنفر
با سلام و وقت بخیر
یکی از همسایگان مرا خیلی اذیت میکند حرفهای نیشدارش چنان وجود مرا میسوزاند که گاهی به خدا شاکی میشوم. در کل آرامش مرا ربوده است خیلی بهش حساس شدم بشدت از او بیزارم تمام فکر و ذهنم را دزدیده است حرفاش که یادم میافتد ناخود آگاه تمام جسم و روحم آزرده میشود تمرکزم را از دست میدهم نمیتوانم از زندگی لذت ببرم با اینکه کاملا حق با من است به ناحق کار خودش را پیش میبرد و چون ادامه دارد بیشتر رنج میکشم. خواهش میکنم لطف بفرمایید راهکاری بگویید تا بتوانم آرامش پیدا کنم. در این بین حتی به ذکر و دعا نیست رو آوردم اما کارساز نیست.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که افراد بسته به اینکه چه مشکلی دارند و چه نوع سبک شخصیتی را دارا می باشند برخوردهای متفاوتی با افراد انجام می دهند و اگر شما بخواهید همه افراد را تحت کنترل و راضی از خودتان نگه دارید دنبال یک کار ناممکن هستید که تنها به خودتان آسیب وارد می کنید .
۱٫ چند سال دارید؟
۲٫ به چه دلیل باید با ایشان ارتباط داشته باشید؟
۳٫ چه موضوعی باعث می شود که حرفهای این فرد برایتان اهمیت داشته باشد؟
۴٫ روابط شما با خانواده و دوستانتان چگونه می باشد؟
۵٫ چه میزان اعتماد به نفس دارید؟
۶٫ واکنش شما نسبت به رفتارهای ایشان چگونه می باشد؟
باسلام مجدد. ممنون از پاسخگویی. ا.۴۲ سال سن دارم.۲٫ دو سالی است که همسایه هستیم.۳٫ خلاصه بگویم بحث مالی بوده در ابتدا که ایشان بسیار کلاهبردار هستند و به شعور أدم توهین میکنند با رفتارشون فکر میکنند ما چیزی را متوجه نمیشویم وقتی اعتراض به حق میکنیم حرفهای توهین آمیز بی ربط میشنویم۴٫بنده چند دوست صمیمی دارم رفت و آمد دارم با فامیل هم در حد معمول اداره هیچ مشکلی با کسی ندارم. با خانواده ام بسیار دوست هستم۵٫ اعتماد به نفسم در محل کار عالی است بخاطر شناختی که از من دارند اما محل زندگی در برخورد با این مسئله میتونم بگم هیچی ندارم.۶٫ من اولین حرفهایم با ایشان کاملا عادی بود مثل سایرین اما ایشان با نیش و کنایه صحبت کرد حتی قانع نشد و تا در واحد ما امد و کلی بد و بیراه گفت. در جوابش گفتم شما اینجا را با میدان جنگ اشتباه گرفتی پس از آن راضی نشد و رفت شاید ده تا پیامک فرستاد که حرفهای کاملا نامربوطی میزد من جواب ندادم بعد از این جریانات حساسیت من بهش خیلی شدید شده چون تا الان بحثی با کسی نداشتم ایشان اینگونه رفتار میکنند برای من عجیب است و قابل هضم نیست. ایشان حتی از تخریب من برای در مقابل دیگران هم مضایقه نمیکند البته برای من خوشایند دیگران، که بی جهت قضاوت میکنند مهم نیست اما رفتار ایشان و حرفها و پیامکهاش مرا خیلی تحریک میکند چون جواب هم نمیدهم این حالتهای من بدتر میشود. من خانه خریده ام بعد از ساعت کاری در آن آرامش بگیرم ولیکن حتی مسافرت هم میروم ایشان با پیامهای نامربوطشان باعث آزار میشود. طوری که دیکر کلا شمارشون را مسدود کردم. ایشان خانم مجرد ۵۳ ساله است.
به نظر می رسد که ایشان مشکلاتی دارند که از این طریق می خواهند خود را آرام کنند بهتر است سعی کنید وارد بازی روانی ایشان نشوید و مسیر خودتان را طی کنید چون اگر بخواهید تمرکز زیادی بر رفتارهای ایشان داشته باشید هم خودتان دچار مشکل می شوید و هم این فرد بیش از جایگاه همسایه بودن برای شما بزرگ جلوه داده می شود .
سعی کنید با ایشان اگر مسئولیتی نیز در ساختمان ندارند بیان کنید که برای رفع مشکلات از مدیر ساختمان بخواهند که با شما صحبت کنند و دلیل ندارد که شما بخواهید نگران برخوردها و قضاوت ایشان باشید چون در هرصورت شما نمی توانید رضایت همه افراد را بدست آورید اگر بخواهید تمرکز زیادی بر رضایت و صحبت ها و قضاوت های دیگران بگذارید روند زندگی از مسیر مورد نظر شما خارج می شود .
سعی کنید در آرامش بیان کنید که ایشان اجازه توهین به شما را ندارند راهای ارتباطی بیشتر را مسدود کنید.
با سلام و احترام. ممنون از پاسخگویی. ۱٫ ۴۲ سال سن دارم۲٫ همسایه هستیم و مشکل اصلی برای حساب مالی ساحتمان بوده است.۳٫ حرفهای ناحق و دروغ ایشان، اینکه فکر میکنند حکمفرمای ساحتمان هستند البته ایشان مدیر نیستند ولی طوری رفتار میکنند ساختمان تحت نظر ایشان است.۴٫چند دوست صمیمی دارم. با خانواده ام بسیار دوست هستم. با فامیل ارتباط کمتر ی دارم با دوستان صمیمی ام رفت و آمد دارم. ۵رابطه ام با همکارانم عالی هست محل کار راضی هستند. ۵٫ اعتماد به نفس در محل کار عالیست ولی در برخورد با این همسایه صفر محسوب میشه۶٫ من جواب خاصی در برابر پرخاشهای حضوری و پیامکی ایشان ندادم. چون حتی در مسافرت هم اذیت میکرد شمارشون را مسدود کردم اما ایشان کلا از تخریب دست بردار نیست. من دنبال راه کاری هستم که بتوانم در مقابل دروغ های ایشان و کارهای نامربوط ایشان مقاوم باشم و زندگی ام را بر خودم تلخ نکنم وقتی از ایشان رفتارهای نابهنجار میبینم که البته به من هم مربوط میشود مثلا بدون هماهنگی کاری در ساختمان انجام میدهد که نیاز به هزینه است و باید پرداخت کنیم نمیتوانم بی تفاوت باشم و چون نمیتوانم به خودش هم چیزی بگویم چون تاوان بدتری دارد زندگیم زهر میشود خودم و اطرفیانم را ناراحت میکنم و از چیزی لذت نمیبرم بنده خانه ای خریده ام که در آن ارامش داشته باشم نه اینکه آرامشم را نیز از دست بدهم. ممنون از همراهی شما با سپاس فراوان
ببخشید بنده پاسخم را تکراری فرستادم ممنون از شما تشکر ویژه مشاور کد ۱۱۲ واقعا عالی جواب داده است. ممنونم موفق باشید