برای دخترم تولد گرفتم. خانواده ها رو دعوت کردم. دو روزه اعصابمو خرد کردن. اینهمه تدارک دیدم. اینهمه زحمت کشیدم که همه چیز عالی باشه. مادر و پدرامون اونقدر زهرمارم کردن اونقدر حرف بارم کردن اونقدر چشم و ابرو اومدن که همسرم عصبانی شد. الان همه با هم قهریم و من دو روزه دارم گریه میکنم.

فقط میخوام با یکی درددل کنم. خیلی تنهام