خانواده همسر
سلام و عرض ادب
من و همسرم ۸ ساله ازدواج کردیم. همسرم پسر ارشد و یک خواهر و برادر دارد و خواهر شوهر من عروس پدر و مادرم هستن
مادر شوهرم به خاطر اینکه برادرم که دامادشون هست درآمد خوبی نداره همیشه با همسرم صحبت میکنه که دنبال کار نیست پدر و مادرش به فکر زندگیشون نیستن نمیفهمه زندگی چیه با دخترش درگیره و من واقعا از این حرفا ناراحت میشم و چیزی هم نمیتونم بگم
یا خواهر شوهرم که خیلی مذهبیه از خواهر من خوشش نمیاد و هر مشکلی داشته باشه به همسرم میگه از خواهرم بهش میگه البته جلوی من چیزی نمیگه معمولا به همسرم پیامک میده و از کارایی که خواهرم انجام میده به همسرم میگه که خوشش نمیاد و میخواد خواهرمو پیش همسرم بد کنه چون بی حجابه
تاحالا با همسرم در این رابطه صحبت نکردم ولی خودم خیلی از این رفتارشون ناراحتم به طوری که خوابم دچار مشکل شده و ذهنم درگیره و همش دارم تو خودم میریزم
نمیدونم چجوری با همسرم درمیون بزارم که رابطه مون دچار مشکل نشه
همسرم خانوادشو خیلی دوس داره و همینطور کاری نمیکنه که من ناراحت بشم و ناراحتی مادر و خواهرشم نمیخواد
چیکار کنم دست از این حرفاشون بردارن
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما نیز احساسات ناخوشایندی را ایجاد کرده است و از این صحبت ها در مورد خانوادیتان ناراحت هستید اما خب عزیزم هم شما و همسرتان و هم برادرتان و همسر ایشان نیاز است که زندگی مشترکتان را از زندگی خانوادگی جدا کنید و توجه کنید که زندگی های شماها به یکدیگر ارتباطی ندارد و نیاز است که هریک از شما ها زندگی خودتان را طی کنید در کنار احترامی که برای یکدیکر قائل هستید.
در این مسیر در احترام و بدون هیچ توهینی به خانواده همسرتان در احترام می توانید نگرانی خود را به ایشان بیان کنید و بخواهید که در احترام به خانواده ها زندگی مشترکتان را جدا بدانید تا مشکلات بر زندگی فعلی شما تاثی نگذارد .