خانواده
سلام وقت بخیر
بنده مردی هستم ۳۲ ساله که حدود ۸ سال پیش با یه خانمی رابطه داشتم
و عاشقش بودم که متاسفانه متاهل بود.
بعد از چهار سال از هم جدا شیم و من ازدواج کردم.
الان ۴ سال از ازدواجک میگذره و با وجودی که خانمم خیلی خوبه
اما نمیتونم بی خیال اون شخص بشم و جدیدا باز باهاش ارتباط گرفتم
خیلی خیلی همو درک میکنیم دوسش دارم
اینقدی که هیچیو نمیخوام باهاش عوض کنم
از طرفی قید زندگیمم نمیتونم بزنم چون خانواده ام پا به سن گذاشتن
و از اینکه ببینن زندگیم بهم خورده بشدت ناراحت میشن و ممکنه
حتی منجر به دق کردنشون بشه.
بهترین راهکار چیه؟
که هم منطقی باشه هم احساسی
میترسم ۴ سال دیگه پشیمون بشم که چرا کنار کسی که نیمه گم شده ام
بود نموند و راحت ازش گذشتم.
از طرفی هم بابت زندگی و خانواده ام میترسم.
ممنون
سلام به شما دوست عزیز
احساساتی که دارید قابل احترام می باشد اما در هرصورت این ارتباط در گذشته در شرایط این خانم خیانت به زندگی مشترکشان بوده است و خب در زمان فعلی که شما نیز متاهل می باشد خیانت محسوب می شود و می تواند از نظر قانونی و خانوادگی مشکلات زیادی را برای هردوی شما ایجاد کند.
در این مسیر در کنار احترام به احساسات خود نیاز است که به واقعیت های بیرونی نیز توجه کنید چون اگر بخواهید واقعیت ها را حذف کنید خب این مسیر می تواند سالها مانند زمان فعلی ادامه یابد و خب هم از نظر روح برای خودتان و هم همسرانی که هریک از شما به آنها تعهد دارید مشکلات زیادی را ایجاد کند.
تا زمانی که شما نیازهای عاطفی، جنسی خود را با فرد دیگری جز همسرتان رفع می کنید خب این وابستگی بیشتر می شود .
در این مسیر اگر نمی توانید این رابطه را ترک کنید خب نیاز است که آنچه در روان شما تجربه می شود مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم به شما در این مسیر برای تصمیم گیری بهتر کمک کنیم.
ممنون از پاسختون
راستس ترک میکنم رابطه رو بخاطر همون دلایل منطقی
اما حس ناخوشایندی از نیاز و عذاب وجدان رهام نمیکنه
عذاب وجدان نسبت به احساسم و احساس کسی که دوسش دارم…ترک کردنش یعنی شکستن دلش