سلام
من خانم ۲۴ ساله هستم و ۴ ساله ازدواج کردم و یک پسر ۵ماهه دارم و رابطه‌م با همسرم خوبه.
تا قبل از به دنیا آمدن پسرم سرکار میرفتم اما الان به خاطر اون کارم رو از دست دادم.
من مدتیه که خیلی خسته شدم چون پسرم بهم وابسته‌س و همش میخاد کنارش باشم به هیچ کارم نمیرسم. احساس میکنم خیلی افسرده شدم و هر موقع درموردش با همسرم صحبت کردم یا میگه من نمی‌دونم چیکار کنم یا میگه مگه تو زندگی چی کم داری یا میگه چرا الکی گریه میکنی، در صورتی که من خودمم نمی‌دونم چمه. فقط اینو میدونم که خیلی زودرنج شدم و اصلا تحمل گریه بچه رو ندارم طوری که وقتی جیغ میزنه خیلی عصبی میشم و یا بچه‌م رو میزنم یا دعواش میکنم و یا جیغ میزنم و اصلا دست خودم نیست و بعدش خیلی احساس پشیمانی بهم دست میده و گریه میکنم.
بارها فکر خودکشی به سرم زده و حتی دیشب میخاستم انجامش بدم و دارو بخورم تا بمیرم و با اینهمه ناراحتی حتی شوهرم یکبارم نگفت ناراحت نباش و من خیلی احساس تنهایی و بی ارزشی میکنم.
تنها چیزی که جلوی منو میگیره برای خودکشی بچمه که میترسم بدون من اذیت بشه.
نمیدونم چیکار کنم که از این وضعیت خلاص بشم واقعا خسته شدم لطفا کمکم کنید.