4
خیانت مادر
سلام من چند وقته متوجه روابط مادرم هستم نمیدونم تا چه حده ولی میدونم میرن بیرون حتی اون طرفم میشناسم تو کوچمون میشینه مطمئنم از روی حدس نمیگم
الان واقعا ناراحتم نمیدونم مامانم میدونه من فهمیدم یا نه ولی میخوام کمکم کنین بگین الان واقعا چه اقدامی برای من لازمه به پدرم بگم به کی بگم چیکار کنم خودم واقعا تنهایی نمیتونم
لطفااااا کمک کنیینن
با سلام خدمت شما
دوست عزیز مطلبی که عنوان کردید بسیار اضطراب آور و نگران کننده و تجربه خاصی است و احساسات شما در این زمینه کاملا قابل درک است.
مسئله پیچیده ای است و معمولا در اینگونه مشکلات راه حل قطعی و درست و مشخصی وجود ندارد که به شما بگوییم آنرا انجام دهید.
همه چیز بستگی به خودتان و تصمیمی که با توجه به شرایطتان می گیرید دارد.
اگر تازه متوجه شده اید بهتر است کمی به خودتان زمان بدهید تا اول از حالت شوک خارج شوید.
چون در زمان غلبه احساسات و هیجانات معمولا فکر ما درست کار نمی کند و نمی توانیم تصمیم مناسبی بگیریم.
یک بعد این است که بگوییم رابطه پدر و مادرتان است و بگذارید خودشان حلش کنند و شما خودتان را دخالت ندهید.
ولی خب بسته به ارزش ها و خواسته هایتان ممکن است ابعاد دیگری هم وجود داشته باشند.
مثلا اینکه در ابتدا با مادرتان مطرح کنید و یا هر اقدام دیگری در این زمینه که بنظرتان کمک کننده است.
دقت کنید که مهم است همانطور که گفته شد فعلا اقدام خاصی نکنید (مخصوصا در مورد مطرح کردن با پدرتان) کمی به خودتان فرصت بدهید.
بعد از آن پیامدهای احتمالی انتخابتان را درنظر گرفته و با توجه به آنها تصمیم مناسب را بگیرید.
به بیان دیگر تا زمانیکه مطمئن نشدید دقیقا هدفتان از اطلاع دادن به پدرتان چیست و گفتن شما اوضاع را بهتر می کند و می تواند واقعا در این موقعیت کمک کننده باشد، اقدام نکنید.
به شما توصیه می شود برای دریافت مشاوره حضوری اقدام نمایید تا به شما کمک شود و بتوانید با مدیریت موثر هیجانات و احساسات خود تصمیم مناسبی را بگیرید.
شاید سوال درستی نباشد ولی اگر شما جای من بودید چیکار میکردید؟
یا مثلا چه جوری موضوع رو با مادرم مطرح کنم؟
نمیدونم خیلی احساسی هستم سریع گریه میکنم اصلا نمیدونم چیکار کنم امکان مشاوره حضوری هم ندارم…
از طرفی هم مطمئنم پدرم موضوع را نمیفهمد چون آدمی ساده و مثبت اندیشه عمرا همچین فکری بکنه …فقط دوست دارم موضوع را به یکی بگم به نظر شما با کی مطرح کنم؟
دوست عزیز حال شما قابل تصور است و به شدت شرایط استرس زا و یک شوک و بحران است.
مسلما خیلی از افکار در ذهنتان در حال رفت و آمد هستند، و به فراخور آن احساساتتان هم بالا و پایین می شود.
همانطور که توضیح داده شد پرسش شما جواب قطعی و درست و غلط مشخصی ندارد.
تصمیمی که برای من یا هر فرد دیگر مناسب باشد، ممکن است برای شما نباشد.
می گویند موقعی که نمی دانید چه کار کنید، بهترین کار این است که هیچ کاری نکنید!
بنابراین شما هم فعلا در این شرایط اقدامی نکنید فقط سعی کنید احساسات و هیجانات خودتان را به بهترین شکل مدیریت کنید و فضایی برای آن در درون خودتان ایجاد کنید و فقط از آنها آکاه باشید.
صحبت کردن در اینجور مواقع که با یک بحران دست و پنجه نرم می کنید می تواند کمکتان کند تا کمی بر خودتان مسلط شوید.
دوستان صمیمی، نزدیک و قابل اعتماد برای همدلی و کنارتان بودن می توانند کمک کننده باشند.
اگر چنین گزینه ای ندارید، دریافت مشاوره تلفنی و غیرحضوری هم می تواند گزینه خوبی باشد.
می توانید برای اینکه به این موضوع فکر کنید، می توانید تصور کنید سالها از این بحران گذشته است و شما یاد این دوران می افتید، اگر چگونه آن را هندل کرده بودید و چه اقدامی انجام می دادید الان حس خوبی نسبت به خودتان و عملکردتان داشتید؟
واقعا ممنونم پاسخ شما واقعا کمی آرامم کرد
بارها اتفاق افتاده بود که متوجه این موضوع شده بودم ولی اقدامی نکرده بودم و میگفتم فراموش میکنم یا اهمیت نمیدادم ولی این دفعه واقعا اذیت شدم بله صبر میکنم تا تصمیم درستی بگیرم باز هم از شما ممنونم