خیانت
سلام وقتتون بخیر من خانمی ۲۷ ساله هستم و نامزدم هم ۳۲ سالشه ما از مهر ۹۶ با هم دوست شدیم و واقعا همدیگه رو دوست داریم بهمن ۹۷ نامزد کردیم و قرار که آبان ۹۸ عروسی کنیم من به خاطر ایشون و عشقی که نسبت بهشون داشتم جلوی خانوادم ایستادم و راضیشون کردم ما توی این مدت با هم رابطه هم داشتیم اما دیروز که باهم بیرون رفته بودیم وقتی ایشون از ماشین پیاده شد که بره خوراکی بخره اس ام اس اومد روی گوشیشون من اتفاقی برداشتم ببینم کیه تا الان هیچوقت نشده بود دست به گوشیش بزنم دیدم پیام از سمت خانمی هست که نامزدم اون خانم رو به اسم کوچیک سیو کرده و اون خانم هم توی پیام اسم کوچیک نامزدم رو گفته و حتی خانم تماس هم گرفته بود بعد که ازش پرسیدم کیه گفت مستاجره و شوهرش با گوشی خانم به من زنگ زده بوده و بهشون گفتم خالی کنین اما دارن اذیت میکنن و به اسم سیو کردم که جواب ندم منم گفتم مگه فامیل نداشتن که باید به اسم کوچیک سیو کنی و اون خانم چطور اسم تو رو گفته توی پیامک گفت بی شعور بوده که اسم منو گفته ازش خواستم زنگ بزنه همون لحظه و بزنه روی اسپیکر که ببینم واقعا همچین چیزی هست اما اینکار رو نکرد و شروع کرد به داد و بی داد و قسم خوردن که مرگ بابام همینه که میگم و چیزی نیست و از این حرفها اما اصلا حرفی که زده با عقل جور در نمیاد و اعتمادم نسبت بهش از دست رفته الان باید چیکار کنم
با سلامم خدمت شما دوست عزیز
در این مورد نیاز است که شما آرامش خودتان را حفظ کنید و با آرامش در این مورد تصمیم گیری کنید .
۱٫ چند مدت است ایشان را می شناسید؟
۲٫ معیارهای شما برای انتخاب این فرد چه ویژگی هایی می باشد؟
۳٫ مشاوره پیش از ازدواج دریافت کرده اید؟
۴٫ دلیل مخالفت خانوادیتان با این ازدواج چه مواردی بوده است؟
۵٫ قبل از نامزدی در مورد ایشان تحقیق کرده اید؟
از مهر ماه ۹۶ایشون رو میشناسم،معیارهای من یکی اخلاق ایشون و اینکه از خانواده خوبی هستن و و عشقی که بینمون شکل گرفت بود خیر مشاوره پیش از ازدواج نداشتیم خانواده به خاطر اینکه شغل ایشون آزاد بود و اصالتا مال یکی از روستاهای اطراف ماهستن و اینکه مدرک تحصیلیشون از من پایینتر بود قبل نامزدی پدرم و برادرهام تحقیق کردن و هیچ کس کوچکترین چیزی نگفت که ایشون مشکل اخلاقی داشته و همه از خوبی خودشون و خانوادشون گفتن
در این مورد نیاز است که آرامش خودتان را حفظ کنید و سعی کنید به هردویتان فرصت بدهید تا بتوانید در این مسیر اعتماد را بازسازی کنید . در این مورد نیاز است که سعی کنید که مشاوره پیش از ازدواج را دریافت کنید تا در این مسیر به هردوی شما در تصمیم گیری کمک کنید.
در رابطه بین زوجین نیاز است که یک سری مسائل دقت بیشتری شود تا احتمال خطاهای ذهنی را کاهش بدهند
ببخشید من یه سوال داشتم از حضورتون الان باید چجوری با نامزدم رفتار کنم من روزی که موضوع رو فهمیدم ناخودآگاه جلوش گریه کردم به خاطر حس بدی که داشتم الان از اون روز دیگه نخواستم ببینمش اما بهم زنگ میزنه و پیام میده و منم باهاش سرد برخورد میکنم نمیدونم کارم درسته یا نه؟
در مورد فرصت مطمئنا من هم نمیخوام به همین راحتی همه چیز خراب بشه اما شک داره مثل خوره وجودم رو میخوره و عذابم میده ممنونم از اینکه جواب دادین
ببخشید من یه سوال داشتم از حضورتون الان باید چجوری با نامزدم رفتار کنم من روزی که موضوع رو فهمیدم ناخودآگاه جلوش گریه کردم به خاطر حس بدی که داشتم الان از اون روز دیگه نخواستم ببینمش اما بهم زنگ میزنه و پیام میده و منم باهاش سرد برخورد میکنم نمیدونم کارم درسته یا نه؟
بله این شک وجود دارد اما نیاز است که برای بازسازی اعتماد به همدیگر فرصت بدهید تا بتوانید در طول زمان این اعتماد را بازسازی کنید .
البته در مسیر بازسازی نیاز به تلاش هردوی شما می باشد
سعی کنید بجای سکوت و دعوا در مورد این موضوع با یکدیگر صحبت کنید و دیدگاه خودتان را در مورد این روابط به ایشان بیان کنید و خط قرمزهای زندگی مشترک را به ایشان ببیان کنید تا بتوانید هردویتان تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
واقعا ممنونم از پاسخ هاتون باعث شدین بتونم آرامش خودم رو بدست بیارم و منطقی با موضوع برخورد کنم و با نامزدم هم منطقی صحبت کنم ایشون که میگن هیچ کاری نکردن و سو تفاهم بوده منم ازشون خواستم دیگه باعث نشن همچین چیزی پیش بیاد و باید ها و نبایدها رو براشون مشخص کردم باز هم ممنونم ازتون
به نظر من بعد از ۲۵ سال زندگیه صادقانه که همسرم ۱۱ ساله داره بهم خیانت میکنه وبه اجبار به خاطر سه فرزندم کنارش موندم و یه زندگیه بدون عشق رو تحمل میکنم همه چیزو بهم بریزید چون این رفتار اخرین مورد نخواهد بود مطمن باشید